تاریخ سند: 8 تیر 1342
متن سند:
تیمسار معظم سرلشکر اویسی1 فرماندهی محترم گارد شاهنشاهی
و معاونت معظم فرمانداری نظامی تهران
محترما معروض می دارد ـ اینجانب عیسی ضیاء ظریفی که محل اقامت و
کارم در لاهیجان می باشد و همه رجال گیلان از جمله تیمسار صفاری
استانداری خوزستان و تیمسار قطبی و جناب سرهنگ مجلسی با فدوی سابقه
دوستی و صمیمیتی داشته و
از نزدیک خانواده ما را
می شناسند و می دانند که
فدوی همواره در راه اجراء
منویات ذات اقدس همایونی
از بذل مال و جان دریغ
نداشته و ندارم و بخصوص
در جریان رفراندم درباره 6
اصل شاهنشاه2 در حوزه
لاهیجان فعالیت اینجانب
مورد گواهی مقامات رسمی
کشور می باشد.
در جریان خرداد ماه سال
جاری فرزند اینجانب حسن
ضیاء ظریفی دانشجوی سال
چهارم رشته سیاسی
دانشکده حقوق بدون هیچ تقصیری بازداشت گردیده و با وجود آنکه در
روزهای پانزدهم و شانزدهم خرداد تمام وقت در معیت مادرش که بیمار بوده و
از لاهیجان به تهران آمده بود نزد اطباء مختلف مشغول درمان مادر خود بود به
علت نزدیکی منزل مسکونی او به دانشگاه (خیابان 21 آذر) گویا عده ای از
اشخاص بی سروپا که از طرف مأمورین تحت تعقیب قرار گرفته و برای فرار به
منازل مردم و کوچه ها پناهنده شده بودند به چشم مأمورین انتظامی چنین رسید
که گویا چند نفری نیز به این منزل پناهنده شده اند و حال آنکه همانطور که
بعرض رسید در طول این دو روز نامبرده در منزل برادرش نزد مادرش بوده است
مسلما آن تیمسار معظم راضی نخواهد شد که فرزند بی گناه مرا بدون هیچ دلیلی
در بازداشت نگهدارند بخصوص که از امتحانات نهائی او چند درس بیشتر باقی
نیست و ادامه بازداشتش به زندگی او لطمه جبران ناپذیری وارد خواهد کرد.
با
تصدیع به آن تیمسار معظم استدعا دارد برای سلامتی ذات اقدس همایونی و
ملکه ایران
رکن 2 8 /4 /42
سابقه از ساواک شهر گرفته شود 8 /4
توضیحات سند:
1ـ غلامعلی اویسی فرزند
غلامرضا، در سال 1297 ش.
در قم به دنیا آمد.
او در سال
1315 دوره شش ساله دبیرستان
نظام مرکز و در سال 1317
دوره دانشکده افسری را به
پایان رسانید.
اویسی در
سالهای 1337 ـ 1331 در
مشاغل گوناگون و فرماندهی
گروهان و گردان و آموزشگاه
گروهبانی لشکر 2، ریاست
شعبه بازرسی دژبان مرکز و
فرماندهی هنگ 52 دژبان قرار
داشت و در سال 1332 فرمانده
هنگ 16 تیپ کازرون بود.
پس
از کودتای 28 مرداد 1332،
اویسی به دریافت نشان درجه 2
رستاخیز نائل شد و به تدریج
ترقی وی نیز در هرم
دیوانسالاری نظامی آغاز
گردید.
و پس از طی دوره
دانشگاه جنگ در تهران و دوره
ستاد فرماندهی در آمریکا، در
سال 1339 به ریاست ستاد گارد
و در سال 1341 به فرماندهی
لشکر یک گارد رسید و در
همین سمت بود که به عنوان
فرماندار نظامی تهران به قتل
عام قیام کنندگان 15 خرداد
1342 دست زد.
او در سال
1348 فرماندهی ژاندارمری
کشور و در سال 1351 فرماندهی
نیروی زمینی ارتش را عهده دار
بود.
اویسی در جریان انقلاب
اسلامی بار دیگر به سمت
فرماندار نظامی تهران قرار
گرفت و به علت موقعیتش در
رأس نیروی زمینی فرمانداری
نظامی سایر شهرها را نیز تحت
کنترل داشت.
او در دیماه 1357
به بهانه معالجه از ایران خارج
شد و تقاضای بازنشستگی
نمود.
اویسی از زمره نخستین
افسران عالیرتبه متواری
رژیم پهلوی بود که با سرمایه
سرویسهای اطلاعاتی غرب
فعالیت تروریستی علیه نظام
نوپای جمهوری اسلامی را از
خاک عراق و ترکیه آغاز کرد.
او
در تاریخ 18 /11 /1362
توسط افراد ناشناسی در
پاریس به قتل رسید.
اسناد
موجود، موارد متعددی فساد
مالی و اخلاقی غلامعلی
اویسی، همسرش و پسرش
(محمد رضا اویسی) را نشان
می دهد.
2ـ در پی تصمیم دولت مبنی بر
اجرای لوایح ششگانه، موجی از
مخالفت مراجع تقلید و مردم،
کشور را فرا گرفت.
در همین
رابطه اعلامیه اعتراض آمیزی
از سوی حضرت امام خمینی
(سلام اللّه علیه) منتشر و رفراندم
لوایح ششگانه، از سوی حوزه
علمیه قم غیر قانونی اعلام شد.
شاه ضمن انجام یک سخنرانی
در قم ـ در حالی که از عدم
استقبال مقامات روحانی بشدت
عصبانی بود ـ شدیدا به
بازاریان و روحانیت حمله کرد و
حرکت علمای اسلام را «ارتجاع
سیاه» نامید.
او خطاب به
مخالفین گفت: «کسانی که سوء
نیّت دارند در راه اصلاحات
سنگ می انداختند.
جمعیت
کوچک و مضحکی که در بازار
تهران به راه افتاد، همان ارتجاع
سیاه و عوامل آنها بود.
راه ما
راه خداست.
آنهایی که مخالفت
می کنند با اصلاحات، ارتجاع
سیاه یا همان کسانی هستند که
درک ندارند و بد نیّت هستند.
»
ر.ک: غلامرضا کرباسچی، هفت
هزار روز، ج 1، صص 122 ـ
120
کوثر، ج 1، ص 44
منبع:
کتاب
چپ در ایران - چریکهای فدایی خلق به روایت اسناد ساواک صفحه 240