تاریخ سند: 15 اردیبهشت 1357
موضوع: محمد مهدی حبیبزاده بیژنی1 فرزند عبدالجواد
متن سند:
از: 2 ﻫ 1 تاریخ: 15 /2 /2537[]
به: 324 شماره: 854/ 2 ﻫ 1
موضوع: محمد مهدی حبیبزاده بیژنی1 فرزند عبدالجواد
پیرو: 4347 / 2 ﻫ 2- 28 /5 /35
0215
نامبرده بالا نوار سخنرانی که در مسجد گیشای تهران صورت گرفته در اختیار بعضی از افراد مورد اعتماد قرار میدهد که قسمتی از نوار به شرح زیر میباشد.
ابتدا آیاتی از قرآن وسیله شخصی قرائت و سپس ترجمه آیه به فارسی به حاضرین گفته میشود و سپس فردی شروع به سخنرانی مینماید و اظهار میدارد، مناسب میدانم به اقتضای زمان چند جمله سخن بگویم ملّت ایران سالهاست که اجرای بعضی از اصول قوانین را مشاهده نکردهاند، ما ملّت ایران میخواهیم که شما به قانون اساسی خودتان عمل کنید، طبق ماده 17 متمّم قانون اساسی هرگاه مطبوعات به روحانیت و به بزرگ مرجع تقلید اهانتی کنند باید نویسنده روزنامه و مدیر روزنامه از دو سال تا چهار سال به زندان افکنده شوند ولی ما شاهد بودیم روزنامه مزدور اطلاعات درباره رهبر مسلمانان جهان یعنی امام خمینی (صلوات) مطالبی ناروا درج کرد ولی روزنامه نویس را تنبیه نکردند که هیچ بلکه تشویق هم نمودند، آیا در این مملکت قانون مرده است اما آنچه مناسب این روز است این مجلس به مناسبت بزرگداشت فرزندان اسلام برگزار شده که به مناسبت دفاع از اسلام و زعیم عالی قدر خود در تبریز به دست جلادان مزدور به خاک و خون غلطیدهاند و هیأت حاکمه با این جنایات بر کارنامه حکومت خویش سیاه قلم خونین افزود، سپس اشاره به تظاهرات تبریز نموده و جملاتی به رژیم و حکومت کرده است و یاد شده ادامه میدهد طبق متمّم قانون اساسی مادهی 69، شاه و هیأت وزراء، باید دارای دین اسلام باشند، ما شاهد بودیم اینها به تعهّدات خود خیانت کردهاند، در آخر چند موضوع را به عرض میرسانم:
1- ملّت مسلمان ایران دستور مراجع عالی قدر را احترام قائل هستند و فرمان حضرت آیتاللهالعظمی شریعتمداری، گلپایگانی، روحانی، مرعشی نجفی، وحیدی، آملی، حائری،3 خوئی، منتظری، طالقانی و فرمان تمام علمای آگاه اسلام را گردن مینهند؛
2- ملّت مسلمان تنها حضرت امام خمینی را رهبر سیاسی و فکری و مذهبی خود میشناسند؛
3- ملّت مسلمان ایران پیوند روحانیت دانشجو، کسبه، کارگر را گرامی میدارد؛
4- ملّت مسلمان ایران خواستار آزادی زندانیان سیاسی در بند میباشد؛
5- ملّت مسلمان خواستار بازگشت تمام تبعید شدگان اسلام است؛
6- ملّت مسلمان ایران خواستار باز شدن تمام مؤسسات اسلامی از جمله فیضیه [و] کتابخانههای دانشجوئی میباشد؛
ملّت مسلمان ایران محاکمه علنی عاملین کشتارهای اخیر را خواستار آن میباشد که علنی محاکمه شوند؛
7- ملّت ما مسلمان خواستار قطع روابط با کشور ضد اسلامی متجاوز اسرائیل است؛
8- ملّت مسلمان ایران خواستار وجود حجاب در کشور بوده و آنهائی که مانع میشوند محکوم میکنند؛
9- ملّت مسلمان ایران حوزه علمیّه قم این پایگاه سربازان امام زمان را یک مرکز کاملاً علمی و مذهبی به رسمیت شناخته و دست کوچکترین طلبه آن را به گرمی میفشارد؛
10- ملّت مسلمان ایران افتخار میکند که خود پایان عمر خویش را که شهادت است انتخاب کند.
به دستور علما برنامه عید امسال برگزار نمیشود و به همین مناسبت روز 10 فروردین را روز عزای عمومی اعلام داشته و به انتظار آن روزی هستیم که خون شهیدان از شهید کشان را بگیریم. عدّهای گفتار سخن را با صدای بلند تائید مینمایند. سپس واعظی به منبر رفته و مطالب حادّ و تحریک آمیز عنوان مینماید که نوار سخنرانی به پیوست تقدیم میگردد.
نظریه شنبه: محمد مهدی بیژنی یکی از دبیران متعصّب مذهبی در بابل میباشد و در فرصتهای مناسب جوانان را تحریک مینماید.
نظریه یکشنبه: به طوری که از مطالب نوار استنباط میگردد به نظر میرسد سخنرانی در مسجد گیشا تهران که پیشنماز آن شیخ سرفرازی میباشد صورت گرفته، در صورت تحقیق سخنرانان شناخته خواهد شد. ب هوشمند
نظریه چهارشنبه: نظریه یکشنبه مورد تأئید است. رومی
امنیت داخلی: 21 / 2 /37
توضیحات سند:
__
1. محمّد مهدی حبیبزاده بیژنی، فرزند عبدالجواد در سال 1323ﻫ ش در بندپی بابل به دنیا آمد. قبل از انقلاب دارای لیسانس الهیات و معارف اسلامی از دانشگاه فردوسی مشهد و رئیس مدرسه راهنمایی تحصیلی مهدیه اسلامی پادشاه امیر بندپی بابل و یکی از دبیران دبیرستانهای بابل بود. در گزارش ساواک مازندران در تاریخ 12 /8 /54 راجع به وی آمده است: «وی فردی است دارای افکار مذهبی خشک و دارای ریش و سر تراشیده که با این وضع در کلیه اهالی نفوذ نموده و تعدادی از دوستان و آشنایان فرهنگی خود را در مدرسه مذکور جمع و به یاری آنان با کلیه دانشآموزان مدرسه روابط کاملاً نزدیک برقرار نموده و مسائل مذهبی را آن طوری که تمایل دارد به آنها میآموزد.»
در فروردین ماه سال 1355ﻫ ش، به دلیل مخالفت وی با مصرف پنیر هلندی که به عنوان تغذیه به دانشآموزان داده میشد، مورد حساسیت ساواک قرار گرفت و اظهارات انتقادی او مبنی براینکه: «در این دستگاه دولتی پر از دزد، دروغگو، نامرد و پست میباشد که دست اندرکاران مملکت نمیتوانند آنها را اصلاح کنند شما وقتی دوره اول سه ساله راهنمایی را تمام کردید بروید کشاورزی کنید و لقمه نان حلال بدست آورید.» این حساسیت را بیشتر کرد تا جایی که وابستگی احتمالی او به «گروه و دستجات مخالف» مورد تحقیق واقع شد و دستور برکناری او از سمت ریاست مدرسه راهنمائی بندپی و به کارگیری وی در اداره آموزش و پرورش بابل صادر شد.
فعالیتهای ایشان در بابل در زمان اوجگیری انقلاب اسلامی در سال 1357 با پخش نوارهای سخنرانان انقلابی گسترش یافت. دیگر اعضای خانواده وی نیز فعالیت انقلابی داشته و پدرش به علّت فعالیتهای مذهبی و سیاسی از آموزش و پرورش اخراج شده بود.
محمّد مهدی حبیب زاده بیژنی در شکلگیری انقلاب اسلامی و در راهپیمایی و تظاهرات نقش فعالی داشت و پس از پیروزی انقلاب در سال 1358 و ناآرامیهایی که در غرب کشور به وجود آمد جهت مقابله با ضد انقلابیون به منطقه غرب رفت و در مرحله سومی که به آن منطقه رفت مفقود شد. (اسناد ساواک _ پرونده انفرادی)
2.آیتالله مرتضى حائرى یزدى، فرزند آیتاللهالعظمى شیخ عبدالکریم مؤسس حوزه علمیه قم در 20 مهر1295ﻫ ش در شهر اراک متولد شد. پس از طى تحصیلات مقدماتى و ادبیات سطوح عالیه را در قم نزد آیات عظام سیدمحمدتقى خوانسارى و سیدمحمد محقق داماد به اتمام رسانید و در درس خارج والد معظم و آیتالله سیدمحمد حجت (پدر همسرشان) شرکت نمود. معظمله مدتى در حوزه علمیه قم سطوح عالیه را تدریس مىفرمود و از سال 1326 به تدریس خارج فقه و اصول اشتغال داشت. این عالم بزرگ کلیه دروس فقه و اصول خود را شخصا به رشته تحریر درآورده که هم اکنون یک دوره کامل اصول فقه و نیز کتابهاى طهارت، خمس، مکاسب و قسمتى از صلوه ایشان در دست است، یک جلد از مکاسب ایشان نیز به نام ابتغاء الفضیله فى شرح الوسیله به چاپ رسیده است. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی به عنوان نماینده مردم استان مرکزی در مجلس خبرگان حضور یافت. علاوه بر مقام علمى، از نظر تقوى، زهد و ورع زبانزد همگان بوده است. ایشان بر قضاء حوائج نیازمندان و رسیدگى به مستمندان نیز سعى وافر داشت. در 15 اسفند 1364 به ملکوت اعلى پیوست و در جوار حضرت معصومه (س) جاى گرفت. امام راحل درباره ایشان فرمودند: ایشان در علم و عمل به حق خلف بزرگوار مرحوم آیتاللهالعظمى استاد معظم حضرت آقا شیخ عبدالکریم بودند و کفى به شرفا و سعاده و در جاى دیگر فرمودند: «علاوه بر فقاهت و عدالت، از صفاى باطن به طور شایسته برخوردار بودند و از اوایل نهضت اسلامى ایران، از اشخاص پیشقدم در این نهضت مقدس بودند.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 04 صفحه 326