تاریخ سند: 2 آذر 1357
آموزش و پرورش بابل
متن سند:
از: 2ﻫ ب 2ﻫ2 تاریخ: 2 /9 /1357
به: 2ﻫ 2 324 شماره: 5715 /2ﻫ ب
طبق مدارک موجود (5 نوع اعلامیه تایپ شده تکثیر شده در آموزش و پرورش بابل) کلیه اعلامیههای اعتصاب و غیره بدون اطلاع مسئول حفاظت با اجازه عبدالله شکوهی رئیس آموزش و پرورش بابل در خود اداره به تعداد 3000 برگ تکثیر و تحویل [ناخوانا] زمانی و دیگران گردید و آموزش و پرورش بابلسر نیز مانند آموزش و پرورش بابل یک دستگاه پلیکپی در اختیار گردانندگان اعتصاب قرار داده است با بررسی موضوع به این نتیجه میرسیم در محیطی که رئیس اداره تا این اندازه به گروههای ضدملّی میدان داده است که بیپروا اعلامیههای ضدملّی خود را در اداره تکثیر میکنند (دبیرخانه با نظارت رئیس دبیرخانه) مسلماً آنها نیازی نخواهند داشت که ماشین پلی کپی بدزدند در محیطی که رئیس اداره آقای شکوهی با گستاخی و بی شرمیدر جلسه اظهار میدارد که همه مسئولین حفاظت افراد پروندهساز و ناراضیتراش در دستگاه هستند و باید این دایره منحل شود چطور میتوان تحمل کرد.
نظریه شنبه: در اداره آموزش و پرورش بابل اوضاع بر وفق مراد افراد ضدملّی است که گردانندگان اصلی اعتصابهای اخیر اداره و دیگر امور خلاف میباشند و آنها عبارتند از احمد کفایت، عباس گودرزی (حسابدار)، محمد علی یگانگی، محمد تقی پور دیلمی، حسن محسن پور (حسابدار)، حسین فتّاحی (رئیس حسابداری)، علی قلی پور (مسئول بودجه)،عالیّه اقبال، مهدی مؤتمنی معاون آموزش و پرورش، عسگری گل بابا پور، ابراهیم لعلی، غلامرضا فروردین، احمد فخرایی و حسن غنی پور دلگشاه با همکاری رئیس اداره و معاون آموزشی به رتق و فتق امور میپردارند و آقای مسعود خالقی معاون مالی و اداری هم در جهت مخالف و موافق فعالیت دارد و به علّت عدم همکاری رئیس اداره با دایره حفاظت این دایره به صورت عاطل و باطل در آمده به هر حال ناسزاها و تلفنهای تهدیدآمیز و همه اینها را تحمل میکنیم تا باشد در این مسیر مسئولین امر خدمتگزاران واقعی را بشناسند و برای خائنین به مملکت و ملت اقدام لازم به عمل آورند.
نظریه یکشنبه: آقای شکوهی رئیس آموزش و پرورش بابل عنصر موجهی نمیباشد و سعی مینماید در ظاهر خود را فردی خدمتگزار و صدیق نشان دهد ولی در باطن فردی است مخالف و با مخالفین و محرّکین باتوجه به متن گزارش فوق همفکری و همکاری داشته و همانطوری که طیّ گزارش به شماره 561357 /2ﻫ ب ـ 25 /8 /1357 1 به استحضار رسید یادشده به طورکلّی به دایره حفاظت بدبین و وجود این دایره را ضروری نمیداند و این خود نشانگر افکار انحرافی وی میباشد.
نظریه دوشنبه: با توجه به محتوای خبر استنباط میگردد که عبدالله شکوهی از عناصر چپگرا و ماهر میباشد که در پوشش مناسب اداری و سوء استفاده منطقی از موقعیت فعلی امکانات اداری را در اختیار چهرههایی چون زمانی و مرتبطیناش قرار میدهد به احتمال قوی آن وضع در آینده نیز ادامه خواهد یافت حال باید از این رئیس آموزش و پرورش پرسید به چه جهت و با چه مجوزی این امکانات را در اختیار سایر عناصر قرار میدهد البته خواهد گفت ناچاراً و فشاری است که از ناحیه مدّرسین و محصّلین به وی وارد گردیده ولی در اصل واقعیت این نیست بلکه گرایشی میباشد که در نهادش وجود دارد لذا پیشنهاد میگردد این قبیل افراد از طریق مسئولان مربوط در استان احضار و وظائف آنان حتّی برای یکبار هم شده به وی تفهیم گردد. و چنانچه تشخیص داده شد فاقد مدیریت میباشد کار آنها به افراد وطنپرست و علاقهمند واگذار گردد. (خسرو)
نظریه 2ﻫ ب: تکثیر اعلامیههای مضره با استفاده از دستگاههای تکثیر آموزش و پرورش همانطور که در متن گزارش اشاره شده با موافقت شکوهی صورت میگیرد و در واقع وسیله دولتی، کاغذ دولت، پرسنل حقوق بگیر دولت، در کمال گستاخی به دولت میتازد و در یک مؤسسه رسمی دولتی، نیّات خمینی و عوامل ناباب تکثیر و توزیع میگردد همان طوری که طیّ گزارش به شماره 561357 /2ﻫ ب ـ 25 /8 /1357 باستحضار رسید شکوهی با مخالفتی که نسبت به دفتر حفاظت نشان داده و با توجه به این اقدام و با در نظرگرفتن پیشینه وی روحیهای در جهت حمایت از افراد ناباب و محرّک از وی مشاهده و به همین جهت پیشنهاد میگردد نسبت به تعویض وی اقدام و عنصر موجّهی از جهت ملّی و میهنی به جای وی گمارده شود.2
محترماً در صورت تصویب به مرکز ارسال گردد طالقانی 4 /9 /1357
توضیحات سند:
1. ساواک مازندران پس از دریافت این گزارش، طی شماره: 5839 /2ﻫ 2 – 8 /9 /1357 به ساواک بابل نوشت: «تمام کسانی که محرّک اصلی اغتشاش هستند و مورد شناسائی قرار گرفتهاند باید دستگیر و به مرکز اعزام شوند لذا خواهشمند است دستور فرمائید چنانچه موقع را مقتضی میدانید نسبت به دستگیری افراد محرّک، آشوبگر و اغتشاش طلب اقدام و با پروندههای مربوطه به کمیته مشترک ضدخرابکاری در مرکز اعزام نمایند.»
2. در چهارم آذرماه، در خبری به شماره: 4473/گ 10 - 4 /9 /1357 اعلام شد: « روحانیون گرگان با روحانیون سارى، شاهى، بابل، بهشهر و نکا تماس گرفته و بعداً در منزل سید حبیبالله طاهرى فرزند سیدمهدى با حضور شیخ غلامحسین سپهر، سیدمحمد رئیسى، سیدحسین میربهبهانى، شیخ محمدرضا عسگرى، شیخ صادق ریاضى و مدنى تشکیل جلسه داده و در آن درباره تعطیلی روزهاى 5 /9 /1357 و اعتصابات آینده در گرگان و شهرهاى دیگر مازندران تبادل نظر و تصمیم مىگیرند که در ایام محرّم از نظر هماهنگى ترتیبى بدهند که در سراسر مازندران انتصابات [ اعتصابات] و تظاهرات آنها هماهنگ باشد تا نیروهاى انتظامى نتوانند به یکدیگر کمک کنند و نیز در مورد ادامه تظاهرات در صورتى که اوضاع مساعد باشد همگى نسبت به آنجام تظاهرات اقدام نمایند و در صورت دستگیرى افراد مجدداً با همبستگى سابق محلهایى را اشغال و نظر خود را نسبت به آزادى افراد فراهم سازند در این جلسه روحانیون مخالف اظهار مىدارند که با عزیمت به دهات موفق به جلب نظر روستائیان شدهاند.»
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، روزشمار استان مازندران (بابل)، جلد 2 صفحه 319


