صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : شیخ احمد کافی خراسانی پیرو : 13/7/49 ـ 3804/ ه 3

تاریخ سند: 21 مهر 1349


موضوع : شیخ احمد کافی خراسانی پیرو : 13/7/49 ـ 3804/ ه 3


متن سند:

به : 316 از : 2/ه شماره : 3928/ ه ساعت 0900 روز 9 /7 /49 آقایان شیخ عبدالنبی احمدی به اتفاق شیخ جلال کنی به منزل سید هادی شیرنگی رفتند در منزل حاج سید هادی شیرنگی آقایان میبودی.
شیخ واعظی.
شیخ رضا مهدوی و شیخ رسول رضائی حضور داشتند به محض ورود آقایان شیخ عبدالنبی احمدی و جلال کنی آقایان آیت الله میبودی و شیخ واعظی مجلس را ترک نمودند.
سپس آقای حاج شیخ احمد کافی خراسانی ضمن معرفی شیخ عبدالنبی احمدی به حاضرین در مجلس گفت «من با آقای شیخ عبدالنبی احمدی زندان بودیم ایشان از مردان احساساتی و آتشین ما هستند و مردیست مبارز و مجاهد و مخالفت می کند با صهیونیسم.
در این موقع آقای شیخ عبدالنبی احمدی از وضع رفقای زمان زندان از آقای کافی خراسانی سؤال نمود و گفت آقای شهاب کجا هستند؟ آقای کافی آه سردی کشید و گفت ایشان هنوز هم زندان هستند زیرا تلگرافی که برای مرجعیت آیت الله خمینی آقایان فضلاء نوشته بودند هیچ کس از آقایان حاضر نشد به چاپ برساند ولی همین شهاب تلگراف را برد چاپخانه و به چاپ رسانید و به همین مناسبت بازداشت شد.
سپس آقای کافی سؤال نمود خبر مرگ سعیدی خراسانی را که کشتند و در مسجد موسی ابن جعفر واقع در خیابان شهباز نماز می خواند شنیده اید.
چون جواب مثبت دریافت کرد مجددا ادامه داد جریان سعیدی عینا جریان امام حسین (ع) بود و بعد از آن منتظری را گرفتند و تبعید کردند خزعلی را هم تبعید نمودند و مروارید و ربانی شیرازی1 و ربانی اصفهانی و صلواتی و بعضی دیگر از گویندگان را هم توقیف کردند در این موقع شیخ عبدالنبی احمدی گفت جای بسی خوشوقتی است که شما را نگرفتند آقای کافی پاسخ داد من این دفعه خود را زیاد به دستگاه امنیت نشان ندادم اما در معنا همدست و همفکر بودم با آقایان.
البته مرگ سعیدی دنباله دارد و با این حرفها نخواهد خوابید حتی مروارید این سخن را در سخنرانی خود به طور آشکارا خطاب به سازمان امنیت تهران گفت که این مرگ با خون بعضی از بزرگان تمام خواهد شد.
کی باشد تا از رختخوابها آنها را خارج کنیم در این موقع شیخ رضا مهدوی گفت از تهران علمای درباری از هر شهرستان یک نفر را خواستند از گرگان هم بنده را احضار کردند و صحبتهایی راجع به خمینی نمودند که ما را منحرف نمایند ولی من زیر بار نرفتم و گفتم محال است در خاتمه کافی گفت یک عده از آخوندهای تهران و مشهد و جاهای دیگر بی وجدانی کردند والا کارها به این صورت در نمی آمد.
نظریه شنبه.
آقای حاج شیخ احمد کافی خراسانی یکی از روحانیون مخالف و افراطی می باشد ولی روی بیمی که از نیروهای انتظامی دارد از اظهار عقیده در مورد مسائل مختلف خودداری می نماید و در مدت ده روزی که در گرگان بود فقط روز 9 /7 /49 که روز آخر منبر مشارالیه بود در منزل حاج سید هادی شیرنگی مطالب فوق را اظهار نمود.
نظریه یکشنبه.
نظریه شنبه مورد تأیید می باشد و احتمال دارد خبر صحت داشته باشد.
قابوس نظریه گ.
1 : نظریه یکشنبه تأیید می شود.
آقای مجتبوی 1ـ مراتب به ساواک تهران اعلام و با تمام امکانات از کافی مراقبت شود.
2ـ بهره برداری و دستورات مراقبتی صادر شود.
29 /7 با پرونده احمد کافی خراسانی ارائه شود.
29 /7

توضیحات سند:

1ـ آیه اللّه عبدالرحیم ربانی شیرازی در 1301 ش در شیراز متولد شد.
پس از طی مقدمات علوم و معارف دینی در 1327 ش به قم عزیمت کرد و در درس آیات عظام بروجردی و مجاهدی شرکت کرد تا به درجه اجتهاد رسید.
آیت الله ربانی شیرازی از سال 1320 فعالیت سیاسی خود را آغاز کرد و به عضویت حزب برادران جنوب به رهبری سید نورالدین شیرازی درآمد و تا 1325 ش عضو این حزب بود.
پس از رحلت آیه اللّه بروجردی وی اولین کسی بود که مرجعیت و زعامت سیاسی و دینی امام خمینی (ره) را مطرح کرد.
در فاصله 1342 تا 1357 بیش از ده مرتبه دستگیر و به زندان افتاد و سالهای طولانی را در زندانهای رژیم سپری کرد و یا در تبعید بود.
بیشتر اعلامیه هایی که در فاصله 42 تا 57 به اسم حوزه علمیه قم منتشر گشت به وسیله ایشان نوشته شد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده حضرت امام (ره) در استان فارس و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان قانون اساسی بود.
همچنین از طرف امام به عنوان عضو فقهای شورای نگهبان منصوب شد.
در 16 فروردین 1360 توسط گروه فرقان مورد سوءقصد قرار گرفت و خوشبختانه جان سالم بدر برد.
اما در 17 اسفند همان سال هنگامی که برای شرکت در جلسه شورای نگهبان از شیراز عازم تهران بود دچار سانحه رانندگی گردید و به لقاءاللّه پیوست.
وی صاحب آثار و تألیفات زیادی است از جمله 16 جلد تعلیقات بر وسائل الشیعه و نیز تعلیقات بر بحارالانوار و غیره.
(آیت الله ربانی شیرازی به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسی اسناد تاریخی)

منبع:

کتاب حجت‌الاسلام حاج شیخ احمد کافی به روایت اسناد ساواک صفحه 279


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.