تاریخ سند: 10 تیر 1342
متن سند:
سرهنگ 2 ابراهیم گلچین
در تاریخ 10 /4 /42 محمد اسمعیل رضایی حاضر است از او تحقیق
می شود.
س: از صبح روز پنجم محرم سال جاری تا غروب آنروز کجا بودید دقیقا بیان
کنید.
ج: ساعت ده صبح از منزل به درب بنگاه خود(خیابان صفاری) آمدم و تا یک بعدازظهر آنجا
بودم و در این ساعت رفتم نزد حاج علی نوری در میدان غله او نبود درب دکان از ساعت 3 بعداز
ظهر نشستم از ساعت 3 پیاده رفتم مسجد انبار گندم نماز خواندم از آن جا رفتم درب بنگاه ماشین
را برداشتم رفتم بنگاه حاج شاداب خودش نبود نزدیک یک ساعت آنجا نشستم نیامد بعد رفتم
کلانتری 6 که سروان طبسی را ببینم ایشان نبود از آنجا رفتم میدان شاهپور نزد آقای شهبازی که در
میدان شاهپور بستنی فروشی دارد ولی چون ماشین من گرم شده بود و روشن نمی شد آن را درب
دکان شاداب گذاشتم و با تاکسی رفتم میدان شاهپور در حدود ساعت 5 بود که رسیدم به میدان
شاهپور آقای شهبازی بود 2 ساعت آنجا نشستم با او صحبت کردم و گفتم که هنوز نهار نخوردم او
برای من نان و سیرابی تهیه کرد یعنی چون دکان سیرابی فروشی نزدیک دکان او می باشد رفتیم در
دکان سیرابی فروشی و من سیرابی خوردم از آنجا ساعت217 برگشتم درب دکان شاداب ماشین را
برداشتم و رفتم به بنگاه خودم و تقریبا ساعت 8 بعدازظهر بود که رسیدم به دکانم و همان ساعت
رفتم به مسجد خودمان در انتهای خیابان شهباز(مسجد نبوی) و تا ساعت 12 شب در آنجا بودم و
از آنجا رفتم منزل محمد اسماعیل رضایی
منبع:
کتاب
شهید طیب حاج رضایی به روایت اسناد ساواک صفحه 128