ج- دفتر تبلیغات اسلامی
متن سند:
ج- دفتر تبلیغات اسلامی
ماجرای انشعاب کتابخانۀ سیاسی از دفتر تبلیغات اسلامی که به گونهای واکنش و یا مقاومت دفتر تبلیغات اسلامی در برابر این جریان بوده، مصداق دیگری از واکنش خواص در برابر تحرکات فرهنگی این جریان به شمار میرود. همانطور که قبلاً اشاره شد، کتابخانه سیاسی ابتدا زیر نظر دفتر تبلیغات اسلامی اداره میشد ولی وجود اختلافات شدید بین مسئول کتابخانه که از طرفداران آقای منتظری و مرتبطین مهدی هاشمی بود با مسئولین دفتر تبلیغات اسلامی منجر به انشعاب کتابخانه و استقلال آن از دفتر تبلیغات اسلامی شد. اختلاف مزبور ریشه در نوع نگاه طرفین راجع به نحوۀ سرویسدهی به مراجعین بخصوص طلاب جوان و مبتدی داشت. به ویژه در خصوص حدود پانصد هزار جلد کتابی که از طریق دادگاه انقلاب از گروهکهای ضد انقلاب و بعضاً الحادی به دست آمده بود و حساسیت مسئولین دفتر تبلیغات را نسبت به بدآموزیهای احتمالی این دسته از کتب برانگیخته بود.
بسیج عدهای از نیروهای مؤسسه نهضت جهانی و طلاب مدارس تحت پوشش با درخواست مسئول کتابخانه و با هدایت مهدی هاشمی برای تفکیک و فهرست بندی و سامان دادن به این کتابها حساسیت مسئولین دفتر تبلیغات اسلامی را تشدید نمود و دامنۀ اختلافات و به تعبیری مقاومت در برابر این رویه به آنجا کشید که با اصرار و حمایت آقای منتظری کتابخانه از دفتر تبلیغات منفک و زیر نظر آقای منتظری به برنامهریزی و فعالیت پرداخت.
مهدی هاشمی روند انشعاب کتابخانه سیاسی را چنین بیان میکند:
«مدتی کلیۀ برادران عضو مؤسسه [نهضت جهانی اسلام] را بسیج کرده بودم که به آقای... [مسئول کتابخانه] کمک دهند تا کتب جمعآوری شده به حسب یک موضوع بندی عملی تفکیک [شود]. اما در نحوۀ استفاده از مرکز اختلاف نظری بین... [مسئول کتابخانه] از یک طرف و... [مسئول دفتر] از طرف دیگر بوجود آمد،... [مسئول کتابخانه] معتقد بود باید یک مرکز مطالعه و تحقیق دایر شود و طلاب اهل فهم را دعوت کنیم برای مطالعه و تحقیق ولی آقایان دیگر اعتقاد داشتند، چون کتب مرکز غالباً انحرافی و متعلق به گروهکهاست باید در راهاندازی مرکز و دادن کتب به طلاب احتیاط زیاد نمود تا باعث به انحراف کشیده شدن طلاب نگردد. این اختلاف روز به روز شدت مییافت که... [مسئول کتابخانه] با صدور اعلامیهای فوراً تأسیس کتابخانه سیاسی را اعلام کرد و طلاب زیادی به عضویت آن درآمدند.»1
مسئول کتابخانه نیز برانگیخته شدن حساسیت مسئولین دفتر تبلیغات نسبت به برنامههای کتابخانه را چنین بیان میکند:
«اولین همکاری عملی با ایشان [مهدی هاشمی] سال ۶۳ در انبار کتابخانه سیاسی دفتر تبلیغات بود که حدود نیم میلیون کتاب مصادرهای به دست آورده بود و نیاز به یک بسیج همگانی داشت برای تفکیک و فهرست نمودن آنها. ایشان با تشویق طلاب مدارس فقیه عالیقدر تشریک مساعی نموده و آن طلاب در امر تفکیک کتب مزبور کمک کردند و همین امر باعث حساسیت برادران دفتر تبلیغات گردید و بالاخره منجر به جدایی از دفتر تبلیغات پس از سه سال از تأسیس آن گشت و زمانی که کتابخانه سیاسی زیر نظر فقیه عالیقدر قرار گرفت، سید مهدی به همراه دوستانش از ما حمایت و جانبداری نمودند و امکانات بیت را در اختیار کتابخانه قرار دادند و شورایی تشکیل شد از شش نفر که مورد تأیید فقیه عالیقدر قرار گرفت.»2
توضیحات سند:
. همان، ج 6
. پرونده جعفر محمودی، ص 45
منبع:
کتاب
بنبست -جلد چهارم / مهدی هاشمی رویکرد سیاسی به حوزه علمیه قم صفحه 173