تاریخ سند: 20 مهر 1343
متن سند:
محضر مبارک حضرت مستطاب آیت الله آقای میلانی متع اللّه المسلمین بطول
بقائه به عرض محترم عالی می رساند امید است مزاج شریف در کمال صحت و
استعانت بوده باشد حال حقیر بحمداللّه خوب است و در حدود ممکن به انجام
وظیفه اشتغال دارد نامه گرامی زیارت شد و موجب کمال مسرت گردید از
خداوند بزرگ سلامت و طول عمر حضرت آیت الله را خواستارم راجع به جناب
مستطاب ثقه المحدثین آقای اسلامی1 مرقوم فرموده بودید لازم است به عرض
مبارک برساند که به نظر حقیر مخابره تلگراف از طرف طبقات محترم درباره
آقای اسلامی به مصلحت نیست و شاید باعث تشدید گرفتاری ایشان شود به
علاوه باید صریحا به اطلاع برساند که در شرائط فعلی شاید اساسا چنین اقدامی
عملی نباشد زیرا معلوم نیست دوستان و آشنایان ایشان بیش از یک درصد
حاضر باشند تلگراف را امضاء نمایند و خلاصه اگر فرضا اصل عمل صحیح و
صواب باشد تهیه تلگرافات و امضاء طبقات مختلف میسر نیست به این جهت به
فرزند ایشان گفتم از این کار منصرف شوند ولی شخصا با تیمسار صدوقی
دادستان ارتش مذاکره کردم و شکایتی به امضاء آقای آقا شیخ علی آقا فرزند
آقای اسلامی خطاب به دادستان ارتش تهیه شد و به دادستانی ارسال گردید از
قرار آقای دادستان با نگاه کردن نامه تلگرافی به مشهد کرده اند از دادستان مشهد
توضیح خواسته اند شاید تا یکی دو روز دیگر جواب برسد.
اقدامات دیگری نیز از
طرف حضرت آیت الله خوانساری و
بعضی از مراجع محترم هم و همچنین اشخاص دیگری شده است امید است
اقدامات حضرت مستطاب عالی در مشهد و اقداماتی که در تهران و قم شده است
به نتیجه برسد و خداوند موجبات آزادی ایشان و سایرین را فراهم آورد خدمت
آیت الله زاده معظم مصدع سلامم محمد تقی فلسفی
از تهران گیرنده
توضیحات سند:
1ـ منظور مرحوم حجت الاسلام
والمسلمین آقای حاج شیخ
عباسعلی اسلامی سبزواری
واعظ و بنیانگذار جامعه
تعلیمات اسلامی در ایران
می باشد، آقای اسلامی عالمی
آزاده و واعظی وارسته و
خدمتگذاری مخلص برای دین
و فرهنگ مردم بود، او سراسر
عمر خود را در مبارزه با مظاهر
طاغوت و اشاعه احکام اسلام
گذرانید، در جریان ملی شدن
صنعت نفت قاطعانه در خدمت
مرحوم آیت الله سید ابوالقاسم
کاشانی بود، از آن تاریخ و پس
از آن به مبارزات خود علیه
طرحهای استعماری و سلطنت
ظالمانه محمدرضا پهلوی
بی وقفه ادامه داد مفاد اوراق
پرونده موضوعه ایشان در
اسناد ساواک حاکی است، به
دلیل سرسختی و پافشاری
ایشان بر ادامه مبارزه بیش از
12 بار و در شهرهای مختلف به
زندان افتاده و گاهی تا پای
اعدام پیش رفته است.
حضرت
امام خمینی (رض) در تاریخ
1 /12 /41 گفتند:
«اگر آقای اسلامی را نگذاشتند
در تهران منبر برود دیدند که
ایشان در بندر پهلوی [انزلی]
منبر رفتند و حقیقت را در
آنجابیان داشتند.
و اگر در بندر
پهلوی از ادامه سخنان ایشان
جلوگیری کردند.
شک نداشته
باشند که ایشان سخنان خود را
در جای دیگر دنبال خواهد کرد و
هر جا فرصت پیدا کند مطالب را
به گوش مردم خواهد رساند.
*
و نیز حضرت امام خمینی در
تاریخ 4 /8 /1343 فرمودند:
«آقای اسلامی را با دستبند
ببرند اینور و آنور! این
خدمتگذارهای اسلام،
علمای اسلام در حبس باید
باشند، وعاظ اسلام در حبس
باید باشند**»
آقای اسلامی که بارها در طی
سالهای 40 و 41 و پس از آن به
زندان افتاده بود، در 15 /3 /42
به اتهام اقدام بر ضد امنیت
داخلی تحت تعقیب و بازداشت
گردید.
پس از گذراندن
محکومیت و آزادی از زندان
در یک سخنرانی می گوید:
«مردم مثل اربابتان امام حسین
با هر ناراحتی بسازید وزیر بار
ظلم نروید، ظالمها منصور
دوانیقی ها و هارون الرشیدها در
طول تاریخ بوده اند و نابود
شده اند آقای اسلامی در این
سخنرانی اضافه می کند من در
اثر ناراحتیهایی که در زندان با
آن روبرو بوده ام دچار ضعف
اعصاب شده ام، ولی لطف شما
مردم تهران به امثال من، آن را
از یاد می برم و در خاتمه
سخنرانی در دعایش می گوید:
خدایا آیت الله خمینی را در
هدفش یاری کن و دشمنانش را
ذلیل...
» مفاد اسناد ساواک
حاکی است که آقای اسلامی در
خصوص امام خمینی چنین
گفته است : «ایشان پشتوانه
عظیم و ذخیره ای هستند که
حکمت ازلی و دست قدرت
الهی برای آینده اسلام در آستین
دارد»
همانطور که از مفاد این سند و
برخی اسناد دیگر ملاحظه
فرمودید آقای اسلامی در
تاریخ 29 /5 /43 دستگیر و در
مشهد زندانی می شود،
ملاحظه کهولت سنی و بیماری
ایشان، سبب شده بود تا آقایان
علماء از جمله آیت الله میلانی و
آیت الله نجفی مرعشی و خطیب
شهیر آقای فلسفی (رحمت اللّه
علیهم) و آقازاده آقای اسلامی
حجت الاسلام حاج شیخ علی آقا
اسلامی، پیگیر و جویای احوال
ایشان در زندان باشند.
و از
آنجا که پرونده بازجویی از
ایشان در ساواک مشهد بوده
است، وی بار دیگر در تاریخ
20 /4 /45 در مرکز دستگیر و
در معیت دو مأمور به مشهد
مقدس اعزام می شود، بنابر آنچه
در اسناد ساواک آمده است
آقای اسلامی دو نفر مأمور
همراه خود را «اغوی» نموده
قبل از تحویل به مقامات
انتظامی و تحویل به ساواک از
مامورین می خواهد تا او را به
منزل آیت الله میلانی ببرند،
آقای اسلامی در حالی که
تحت الحفظ و دست بسته بود
وارد منزل آیت الله میلانی
می گردد و از این طریق پیش
آمدی که برایش بوجود آمده
است به اطلاع آیت الله میلانی
رسانده، و با پیگیریها که از
سوی آیت الله میلانی به عمل
می آید تا پایان دادرسی با
ضمانت آقای میلانی در منزل
ایشان می ماند.
* ر.ک : صحیفه نور، جلد 1،
صفحه 36، تاریخ 1 /12 /41
** ر ک : صحیفه نور، جلد 1،
صفحه 106، تاریخ 4 /8 /1343
منبع:
کتاب
آیتالله العظمی سید محمدهادی میلانی به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 155