اداره دادرسی ارتش
متن سند:
جلسه دادرسان دادگاه تجدید نظر جنحه 1 به ریاست سرهنگ ستاد علی
جاویدان و کارمندی دادرسان مشروحه زیر:
سرهنگ علی اکبر عشقی ـ سرهنگ 2 حریری و به دادستانی سرهنگ
شیخ الاسلامی و منشی گری ه استوار یکم شعبانی جهت رسیدگی به پرونده
اتهامی غیر نظامی آقای دکتر بختیار تشکیل نامبرده در معیت وکیل خود سرکار
سرهنگ شاهقلی در دادگاه
حاضر رسمیت جلسه از
طرف ریاست دادگاه اعلام
دادرسی آغاز می شود.
خطاب رئیس به متهم معرفی
شوند
اسم شاهپور اسم پدر
محمدرضا سردار فاتح
شهرت بختیار شغل فعلاً
زندانی شماره شناسنامه
8334 صادره بخش 1
اصفهان اهل بختیاری ساکن
تهران سن 40 سواد دارم
عیال دارم اولاد دارم مذهب
اسلام پیشینه کیفری ندارم
بازداشت است.
خطاب رئیس دادگاه به متهم و وکیل مدافع
مفاد ماده 194 و 591 قانون دادرسی و کیفر ارتش تذکر داده می شود.
خطاب رئیس دادگاه به وکیل مدافع اعترافات خود را برای دادگاه بدوی بیان
نمایید.
طبق ماده 202 قانون دادرسی دادگاه باید راجع به تحقق بزه و توجه آن به متهم و
انطباق با مواد قانون دقت لازم را معمول دارد در کیفرخواست تنظیمی نسبت به
موکل محترم مرقوم رفته است که موکل محترم با دولت وقت مخالفت داشته با
سروان شهربانی صادقی تماس گرفته و هم چنین مقالاتی مخالف مقام سلطنت
تهیه نموده که مجموعا می رساند اجتماع و مواضعه داشت بر ضد امنیت داخلی
در رأیی که صادر شده است اشعار داشته اند که هم متهم نویسندگان را تحریک بر
علیه مقام سلطنت نموده و هم مواضعه بر ضد امنیت داخلی داشته اهانت به مقام
سلطنت کرده در ضمن دفاع در دادگاه بدوی معروض شد به آن قسمی که امراض
گوناگون دارای علائم و آثاری هستند جرائم مذکوره هم دارای عناصر تشکیل
دهنده هستند که اگر آن عناصر وجود نداشته باشد نمی توان جرم را فرض و
توجیه نمود مثلاً ماده 168
که دادگاه بدوی انتخاب
نموده برای اجتماع و
مواضعه جهت ارتکاب جرم
است و در نفس ماده ذکر
شده که هرگاه دو نفر یا بیشتر
برای انجام جرائم مواضعه
کنند یعنی خود کلمه مواضعه
از باب مفاعله مانند مراسله
مشاجره مکالمه باشد
حداقل دو طرف را احتیاج
دارد در حالی که ملاحظه
می فرمایید یک نفر بیشتر
وجود ندارد طرف دیگری
وجود ندارد تا بتوان ماده
168 را برای چنین امری
اطلاق کرد ارتباطی که سرکار موکل با آقای سروان صادقی داشته به مراتب کمتر
از ارتباطی بوده که ریاست شهربانی با افسر مذکور داشته است و ارتباط عبارت
از ...
بود که به مناسبت معروفیت آقای صادقی به صحت عمل و درستکاری از
چندین سال در طی مدت خدمت ایشان صورت اسامی افسران صحیح العمل
شهربانی را خواسته بودند که اگر مشهود است که به شغل وزارت کشور مورد
قبول قرار گیرد از وجود آنها استفاده شود سرکار سروان صادقی در تحقیقات
خود اشاره کافی نموده که چه اشخاصی را معرفی کرده بود که امروز قائم به
خدمت هستند بنابراین نه مواضعه در پیش و نه قراری بر ضد امنیت داخلی و اما
از لحاظ اهانت به مقام سلطنت در رأی صادره اشاره به صورت جلسه برگ 37
پرونده است که استماع 27 نوشته شده معلوم منتسب اوراق منعکس شده در
صورت جلسه کدام یک از نظر دادگاه ملاک اتهام قرار داده شده است معلوم
نیست منظور دادگاه که اشاره نموده کدام برگ از این صورت جلسه مورد توجه
دادگاه قرار گرفته که آن را دلیل اتهام می دانند هم چنین برگهای 104 و 105
یادداشت هایی است که از طرف ایشان نوشته شده بدون این که پاکنویس شود یا
ابراز گردد این دو برگ را به
علاوه برگ 27 دلیل اهانت
تصور نمودند اصولاً اهانت
در موقعی مصداق می دانند
که یعنی عنصر اصلی خطاب
مجموع عرایض فوق
می رساند دادگاه ماده 202
را رعایت نموده اند حکم
محکوم به ...
است خطاب به
دادستان در قبال اظهارات
وکیل مدافع رأیی که صادر
شده مبنی بر این که ایشان به
مدت 3 سال زندان تأدیبی
محکوم کرده اند رأی صادره
مورد تأیید دادستان دادگاه
بدوی بود.
اینجانب هم نظر دادستان دادگاه بدوی را دارد ضمنا توجه دادرسان محترم را به
برگهای 37 و اوراق 104 و 105 و هم چنین 71 و 83 ـ 91 ـ 109 پرونده و برگ
69 توجه را جلب تقاضای تایید آن را دارم.
خطاب وکیل مدافع دادستان محترم جوابی به عرایضم عنایت فرمودند چون فقط
برگهای 92 و 93 تا 99 پرونده را اشاره نمودند و هم چنین برگ 71 و 83 که
معروض می دارد برگ 71 عبارت است از شرحی که سروان صادقی به عنوان
حزب توده است و ملاقات خود را شرح داده عین جریان مزبور از سروان مذکور
بازخوانی شده و تماما در اوراق بازپرس موجود است و پیوست به اوراق مزبور
مراجعه نمود اوراق مذکور در برگهای 60 ـ 5 ـ 6 ـ 7 ـ 8 موجود می باشد برگ 83
نتیجه تحقیقاتی است که از آقای دکتر بختیار و سروان صادقی به عمل آمده و
کاملاً می رساند که ایشان هیچگونه ارتباطی با افسر مزبور جز شناسایی و صحت
شهرت به حسن علی صادقی نداشته به هر حال بنده دیگر عرضی ندارم
خطاب به آقای دکتر بختیار به نام آخرین دفاع بفرمایید
قسمت اول رد اتهاماتی است که از طرف آقای دادستان دادگاه بدوی و تجدیدنظر
یعنی توطئه و مواضعه بر
علیه امنیت داخلی و اهانت
به مقامات سلطنتی پس از
آن که به عکس خودم و در
مقابل وجدان خود خود را
مبرا دانستم به گناه خودم که
در هیچ یک از ملل راقبه آن
را گناه جرم شناخته اند
اعتراف خواهم نمود مقدمتا
لازم است عرض کنم که
آنچه مربوط به مقام سلطنت
یا شخص اعلیحضرت شاه
در دادگاه بدوی و یا این
دادگاه بیان کنم نیاتش دلیل
بر تقاضای عفو یا تملق و
مداهنه تصور نمود خون
شخص بی گناه دارای مشیاتی مثل نیروی لایزال حقیقت است دیر یا زود تبرئه
خواهد شد لازم است اضافه شود که من نهایت اطمینان را برای دادرسان دارم و
یک یک آقایان را قاضیان باشهامت تشخیص داده ام اما پرونده ای که منجر به
محاکمه شده از یک برگ کاغذ شروع می شود در آن آقای دکتر غلامحسین
مصدق نامه به زبان فرانسه به بنده نوشته و در آن تقاضا نموده که به شخص معیل
و بیچاره به وسیله آشنایانی که دارم شغلی بدهم در برگ چهارم پرونده
فرمانداری نظامی ذیل همین گزارش شخص بی نوا مرقوم نموده اند که سعی شود
به خط خود دکتر بختیار که مقاله بر علیه سلطنت به دست آید ملاحظه فرمایند
صفحه 4 پرونده است فرماندار نظامی به وسیله کارآگاه مقاله به دست آوردند
پس در ابتدای امر توطئه بوده از طرف مقامات انتظامی بوده قبل از موضوع
سروان صادقی و منزل بنده را بازرسی دقیق قرار دهند در تلاش به دست آوردن
مدرک بوده اند چرا چه عرض نمایم.
بنده در 28 اسفند 1332 بازداشت شدم در اولین بازجویی با نهایت صراحت یا
ادله متعدده مخالفت خود را با دولت آقای زاهدی ابراز کردم که در پرونده
منعکس است و در همان
بازجویی ها عرض کردم که
مخالفت با دولت وقت و
انتقاد از عملیات بر شان تمام
افراد یک حکومت مشروطه
است به هیچ وجه ارتباطی با
مقام سلطنت محترم و شامخ
و غیرمسئول است ندارد در
کیفرخواست و اظهاراتی که
در محکمه بدوی دادستان
فرمودند به نظر خودشان
فتح بزرگی که اینجانب
مخالفت خود را با حکومت
زاهدی ابراز داشتم از
مخالفت با دولت و انتقاد از
سیاست داخلی و خارجی
آن اینطور استنباط نمودند که اینجانب توطئه به مفهوم واقعی بر علیه حکومت
وقت نمودم سال گذشته بعد از یک ماه زندانی بودن طی ماده 5 حکومت نظامی
آزاد شدم باز آقای دادستان در دادگاه بدوی اشاره به تضمینی که اینجانب
سپرده ام نمودند و فرمودند که دکتر بختیار با سپردن التزام آزاد شده اینک عین
التزام قرائت شد.
یعنی اگر بخواهند موشکافی نمایند (صفحه 23 پرونده) بنده
گمان نمی کنم دادگاه محترم مخالفتی که با دولت گذشته نموده ام جرم محض بوده
خاصه این که به قول هیئت حاکمه فعلی مبارزه با فساد که گویا طبق اظهارات
زعمای دولت به وسیله این دولت شروع شد موضوع حکومت مشروطه و حق
انتقادات بدبختانه پذیرفتند هر قدر اینجانب عرض کردم در صورتی که دولتی
تجاوز نماید تکلیف چیست فرمودند شخص باشهامت هر قدر قانون اساسی و
سایر قوانین ملی دینی اسلام را بنده حضورشان موشکافی نمودم توجهی
نفرمودند از این جهت بسیار متأسفم که آقای دادستان دادگاه بدوی جریان
فرزانگان مقدم صیرفی عرض نمایم.
اما موضوع توطئه همانطور که آقای سرهنگ شاهقلی دفعه اولی است که شخص
یا خودش توطئه نماید یا به
وسیله ...
یا طبق مذهب
علمی هم سرویس یک
خودم با سایر خودم ها
توطئه چندین یا سایر
توطئه کنندگان وجود نداشته
به نظر بعید می رسد در فن
سایر ارفاق بفرمایید
موضوع سروان صادقی
عبارت از این است در سال
1325 که اینجانب رئیس
کار استان دهم بودم با ایشان
دانستم ایشان رئیس
کلانتری 1 بودند امور
انتظامی کارخانجات
اصفهان که مربوط به
اینجانب بود تحت نظر مشارالیه انجام چندین سال اینجانب سروان صادقی را
ملاقات نمودم روزی در هیئت دولت در منزل جناب آقای دکتر مصدق صحبت
از سروان صادقی وسیله آقای کاظمی یا دکتر صدیقی1 به میان آمد در حسن
عمل و فعالیت او صحبت شد بنده هم نظریات خود را به عرض رسانیدم یک
مرتبه بعد از 28 مرداد ایشان برای ملاقاتم به منزل آمد وقتی آمد که به وسیله
تیمسار سرلشکر علوی مقدم رئیس شهربانی کل کشور در پست سابق خود تأیید
شده بود طبق محتویات پرونده پرسیدم مثل شما چند نفرید ایشان فرمودند
اشخاصی مثل سرتیپ خاتمی سروان جزایری سروان عطیفه این بود اولین
مذاکره من با آقای سروان صادقی بعد سازمان افسران حزب توده کشف شد و
680 نفر طبق اطلاعاتی که دارم نسبت به این دستگاه دارد و اینها زیردست
اشخاص دیگری بوده اند بنده باید نبوغ داشته باشم که سروان صادقی توده ای
است فقط یک کلمه عرض می کنم هیچ کس به اندازه بنده از توده ای فحش
نخورده شماره از روزنامه مردم نبوده که مرا مورد عنایت قرار نداده باشد کسی که
گفت مسلمانم مذهب دیگری نمی تواند داشته باشد من عضو حزب ایران بوده و
هستم در مرداد سال گذشته
هویت خودم که اعلامیه در
کمیته مرکزی حزب ایران به
تیمسار بختیار دادم و
خواهش کردم برای رفع
هرگونه سوءتفاهمی یکی از
نسخ اعلامیه را به عرض شاه
برساند صراحتا اگر شده به
چه دلیل چه از نظر فلسفی نه
از نظر مذهبی چه از نقطه نظر
سیاسی همکاری افراد
وطن پرست با حزب توده
امکان پذیر نیست بعد شنیدم
که مدارکی از سازمان حزب
توده به دست آمده ارتباطات
حزب توده را با سایر احزاب
بیان کرده اند طبق همان مدارک مقدار زیادی فحش به آقای مهندس حسیبی و
اینجانب داده اند به علاوه به خود تیمسار بختیار عرض کردم وقتی که دکتر
مصدق در دادگاه بگوید توده ها هر کدام روسی نیستند انگلیسی هستند تکلیف
عموم معلوم است اما راجع به اینجانب یا مانند فرمایشات سرکار سرهنگ
شاهقلی یا این که در مسلک ما مفهوم اساسی لغات از بین رفته از نظر حقوقی
269 و 269 مکرر مخصوصا بند (پ) موضوع اهانت را تعریف و توجیه
می نمایم.
مدارک اهانت طبق ادعانامه آقای دادستان یک پیش نویس است که چند جا قلم
خورده نه تاریخ دارد نه امضا تازه در میان اوراق خبری که به مفهوم ماده 269
باشد وجود ندارد تعرض این که در آن جملات اهانتی به من باشد اهانت وقتی
است که ...
به اتهام برسد یعنی کسی توهینی کند به وسیله تلفن به وسیله نامه به
وسیله پیغام و اهانت به شخصی که توهین نبود برسد طبق ماده 23 در ضمیمه
شروع به عمل جز در موارد استثنایی جرم نیست به علاوه در میان مدارک تأیید
سلطنت مشروطه شود و این دلایل را چه از نظر تاریخی و چه جغرافیایی موجه
از نظر علم الاوضاع مفصلاً
به عرض رساندم و چون
مورد تایید اکثریت مردم
است تکرار آن را لازم
می دانم اما سلطنت مشروطه
به نظر اینجانب مفهوم در این
مورد قانون اساسی در مورد
44 ـ 45 ـ 48 ـ 57 و 64
حقوق سلطنت را تعیین
نموده مقام سلطنت از
مسئولیت مبرا است پس اگر
کسی به دولتی اهانت کرد یا
انتقاد نمود مربوط به مقام
سلطنت و شخص شاه نیست
گفت اعلیحضرت شاه دزدان
مورد تجاوز شده اهانتی
ننموده دولت آقای مصدق یا زاهدی یا علا خوب یابد ارتباطی به شخص شاه
ندارد خیر حدود فرمان شاه آنچه زمان می گذرد مانند نظر بنده است.
آقای جمال امامی سناتور در چندین جلسه با همین عبارات به وزرا اخطار
می کند آنها مسئول در مقابل مجلس و مردمند در محضر دادگاه معذرت
می خواهم این مسائل که جزو الفبای سیاست است و مورد تایید حقوقدان ها
است هنوز در مملکت ما چون عده نظریات خاصی دارند مورد تردید قرار گرفته
کسی که اعلیحضرت شاه را وادار به قبول مسئولیت نماید یا دشمنی است دانا یا
دوستی است نادان ممکن است دشمنان داخلی و خارجی مهندس به معنای
واقعی توطئه...
آنچه ما ملیون متعصب یا گمراه یا افراطی مایل هستیم که داشته
باشیم شاهی است که مثل پادشاه انگلستان وقتی که ملوانان کشتی جنگی در قعر
اقیانوس فرو می روند و هیچ انتظار پاداش یا مقامی ندارد فریاد می زند زنده باد
پادشاه آنچه مخالفان می خواهند حداکثر استفاده در مقام سلطنت والا چطور شد
که در شهریور 20 وقتی که رضاشاه فقید مجبور به استعفا شد آنهایی که منعم
بودند تظاهری ننمودند وقتی که در مقابل یک کارت جغرافیایی به دنیا نگاه
می کنم آن پادشاهانی ماندند
و محبوبیت دارند که از
مسئولیت مبرا و سلطنت
می نمایند بر تمام افراد کشور
خویش این محاکمات یعنی
محاکماتی که نسبت به بعضی
از افرادی که در حکومت
جناب آقای دکتر مصدق
سمتی داشته اند و پس از
قضایای 28 مرداد یا به کار
خوانده شده اند یا از قبول
کار امتناع کرده اند صورت
خاصی به خود گرفته هر روز
به جرمی بر علیه حقوق
مردم و با زیر پا گذاردن
اصول قانون اساسی نسبت
به عده اقدام تبعید و حبس اهانت و فحش ناسزا به مردمی که جز وطن پرستی و
جز استقلال طلبی گناهی نداشته اند واضح بود هیچکس تمام اتهاماتی که در زمان
حکومت آقای دکتر مصدق می شد کلاً و جرعا نامید همی که ولی قدر مسلم آن
است طلسمی شکسته شد و مردمی به فکر استقلال سیاسی و اقتصادی افتادند
حال در اولین وحله موفق نشدند امری طبیعی اشتباهاتی کردند طبق نوامیس
تاریخ و تحول اجتماعات بشری است اما به عنوان آخرین دفاع باید عرض کنم
چه طلسمی شکسته شده و گناه ملیون است چهار سال قبل قانونی در مجلس
گذشت و نفت را ملی اعلام کرد همین آقای اعلا صرف نظر می کنم در فکر تمام ایرانیان بود که حکومت این
مملکت یا به وسیله دست نشاندگان بیگانگان یا وسیله غلام یحیی ها باید اداره شود، با فرمول جدید یعنی
به دست ایرانی با فکر ایرانی برای ایران حکومت که سابقه نداشت شروع کرد بنده از مقایسه درستی
سیاست اقتصادی صادرات و واردات ارزش این اسامی صرف نظر می کنم چون جرم من طبق ادعا نامه
دادستان اهانت به مقام سلطنت و توطئه بر علیه امنیت داخلی بود و این دیگر جرم را به کمک سرکار
سرهنگ شاهقلی رد کردم اگر محکومینی داشته باشم مربوط به استقلال طلبی و نهضت ملی است آنچه
مسلم است آن است ما یک وظیفه مقدسی داشتیم انجام دادیم آن وظیفه این بود که ملت ایران را بیدار
کردیم و غرور ملی و تعصب ملی که مورد احتیاج مردم است در سر اکثر مردم این آب و خاک انداختیم
دیگر عرضی ندارم.
ضمن جلسه کتاب اعلام قضات ...
توضیحات سند:
1ـ دکتر غلامحسین صدیقی در
آذرماه 1284 ه ش در تهران
متولد شد.
تحصیلات ابتدایی و
متوسطه خود را در تهران
گذراند و سپس برای ادامه
تحصیل جزو دومین گروه
دانشجویان اعزامی اروپا به
فرانسه رفت.
در سال 1316 به
درجه دکتری نایل شد و سپس به
ایران بازگشت و با درجه
استادی در دانشگاه تهران به
تدریس مشغول شد.
وی چندین بار به عنوان نماینده
ایران در کنفرانس های
بین المللی تعلیم و تربیت
یونسکو انتخاب شد.
صدیقی که از اعضای کمیته
مرکزی جبهه ملی بود، در سال
1330 در کابینه مصدق به
عنوان وزیر پست و تلگراف
منصوب شد و پس از مدتی تا
سال 1332 وزیر کشور این
کابینه بود.
وی با سایر همکاران مصدق در
زندان لشگر 2 زرهی تحت نظر
قرار گرفت.
غلامحسین صدیقی
با تأسیس مؤسسه مطالعات و
تحقیقات اجتماعی با احسان
نراقی همکاری داشت و در
ظاهر ریاست افتخاری با وی
بود.
در سال 1357 صدیقی
کاندیدای نخست وزیری بود که
شاهپور بختیار گوی سبقت را از
او ربود.
وی سرانجام روز دوشنبه نهم
اردیبهشت ماه 1370 فوت کرد
و در ابن بابویه به خاک سپرده
شد.
منبع:
کتاب
شاپور بختیار به روایت اسناد ساواک صفحه 106