تاریخ سند: 19 اسفند 1354
درباره: خسرو جهانبانی
متن سند:
از: 302 تاریخ:19 /12 /1354
به: عرض میرسد
درباره: خسرو جهانبانی
از تاریخ 12 /12 /54 الی 18 /12 /54 شخصی بنام پرویز افشار که در شرکت تیزرو متعلق به خسرو جهانبانی مشغول کار است با خسرو جهانبانی مطالبی به شرح زیر صحبت نموده است:
خسرو جهانبانی خطاب به پرویز افشار میگوید دیشب در اینجا (کاخ والاحضرت) خبرهای بسیار عالی بوده و بزن و بزن و ببر ببر حسابی بود و شما هم مثل اینکه باید بیائید زیرا قرار است آقای علم هم اینجا بیایند و اعتبار در حساب جاری بمبلغ ده میلیون تومان برقرار نمایند پرویز افشار جواب میدهد ما در بانک عمران شعبه ایرانشهر حساب داریم و فقط ده میلیون بدهند کافی است و اگر گفتند وثیقه بگوئید ندارند و میتوانیم سفته از شرکت بدهیم، خسرو جهانبانی متعاقبا با پرویز افشار صحبت و میگوید من حساب کردم که تو سوار هواپیما شدهای و رفتهای و فرار کردهای و سپس اضافه میکند دیروز آقای علم اینجا بود (کاخ والاحضرت) و اعلیحضرت مثل اینکه با ایشان صحبت کردهاند و باین نتیجه رسیدهاند پول را از بانک توسعه صنعتی بصورت وام بگیریم و آقای علم با خیاطی (خیامی) صحبت کردهاند، پرویز افشار از اینکه قرار است از این بانک وام بگیرند ناراحت شده و میگوید وثیقه میخواهد و نمیشود و قرار میشود خسرو جهانبانی مجدداً با آقای علم صحبت کند.1 %س
توضیحات سند:
1. در یادداشتهای علم به پرداخت ده میلیون در 16 /12 /54 اینگونه اشاره شده است: «عرض کردم والاحضرت شهناز، ضمن فرمایشات مختلف که به من امر فرمودید ده میلیون تومان هم [اضافه برداشت] overdraft از بانک عمران میخواهند، [محمدرضا شاه] فرمودند، فقط ده میلیون؟ (البته با لبخند) عرض کردم بلی. فرمودند، تعجب است این بچه چقدر تحت تأثیر این مردیکه الدنگ شوهرش میباشد. آیا آقا پسر هیپی به طور یکدفعه پول پرست شده، عرض کردم آن هیپیگری برای وصول به این هدف بود، یعنی اول جلب قلب والاحضرت تا از آن به نتیجه برسد. فرمودند، صحیح است. عرض کردم، ولی به هر حال کارهای خلاف قاعده نکنند، ما حرفی نداریم، با هم خوش باشند، چه بهتر. فرمودند درست است» جلد5، صص 506-505
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - شهناز پهلوی صفحه 237