تاریخ سند: 20 تیر 1344
گزارش
متن سند:
گزارش13440420
الف ـ مشخصات متهم:
منصور فرزند محمد شهرت پورکاشانى دارنده شناسنامه شماره 1212 صادره از بخش 5 تهران متولد سال 1317 شغل مهندسى نساجى استاد دانشکده صنعتى تهران ـ انستیتو نساجى ساکن تهران خیابان ایتالیا شماره 33 مجرد ـ بدون سابقه محکومیت کیفرى.
ب ـ موضوع اتهام:
عضویت در دسته و جمعیتى با مرام و رویه اشتراکى و اقدام به منظور به هم زدن اساس حکومت.
ج ـ گردش کار:
پس از حادثه 21 فروردین کاخ مرمر و دستگیرى پرویز نیکخواه ضمن تحقیقاتى که از نامبرده به عمل آمده مشارالیه در زمینه روابط و فعالیتهاى مضره خود با منصور پورکاشانى اعترافاتى مینماید که در نتیجه نامبرده اخیراًلذکر دستگیر و طبق قرار مورخه 4 /2 /44 صادره از طرف شعبه 3 بازپرسى اداره دادرسى ارتش بازداشت میکردهاند.
د ـ نتیجه تحقیقات:
1 ـ نامبرده در سال 1330 به منظور تحصیل به انگلستان مسافرت نموده و در سال 1341 به ایران مراجعت مینماید ابتدأ در کارخانه چیتسازى تهران و سپس در کارخانه اطلس بافت به کار اشتغال ورزیده و بالاخره از خردادماه سال 43 در دانشکده صنعتى تهران با حقوق ماهیانه - /25000 ریال استخدام میکردهاند.
2 ـ نامبرده هنگام تحصیل در انگلستان عضو انجمن دانشجویان دانشکده فنى منچستر بوده و سپس به ریاست انجمن مزبور انتخاب و ضمن شرکت در فدراسیون سالیانه دانشجویان مقیم انگلیس در کنگره کنفدراسیون دانشجویان در پاریس شرکت نموده است.
3 ـ منصور پورکاشانى در انگلستان در کلیه فعالیتهاى مضره دانشجویان و تظاهرات و اعتصاباتى که از ناحیه این قبیل عناصر تشکیل میشده شرکت داشته است.
4 ـ مهندس پورکاشانى اظهار میکند تا زمانی که در منچستر بودم عقاید سیاسى من کاملاً شکل نگرفته بود ولى مقدار کمى تمایل بافکار چپى داشتم پس از ورود به ایران معتقد بودم که براى رهائى از یوغ امپریالیزم آمریکا و انگلیس و دستگاه حاکمه که مدافع آنست لازمست یک مبارزه پیگیرى صورت گیرد.
در تابستان سال 42 نیکخواه، منصورى و شیروانلو در دانشگاه منچستر فعالیت سیاسى داشتند و به ایران مراجعت کرده بودند با من تماس گرفتند و نسبت به فعالیتهاى گذشته مذاکراتى شد و عقاید خاصى را آنان در مورد ایران مطرح کردند و معتقد بودند که در شرایط خفقان فعلى تنها به وسیله یک مبارزه پراکنده میتوان با نیروهاى دولتى مقابله کرد و مبارزه ملت ایران را بسوى موفقیت سوق داده این تز براى من تازگى داشت و از جهت ایدئولوژى آنقدر عمیق نبودم که آن را هضم کنم. من معتقد بودم که به یک ترتیبى بایست یک مبارزه مخفى را دنبال کرد به این دوستان خود اعتماد داشتم چون در گذشته با آنها کار کرده و با اخلاق و رویه آنها آشنا بودم و با توجه به این که افکار چپى داشتم تصمیم گرفتم با آنها همکارى کنم همکارى من عبارت بود ابتدأ شرکت در جلسات بحث به منظور بالا بردن سطح معلومات تئوریک و در این جلسات مسائل مربوط به فلسفه مارکسیستى مطرح میشد.
5 ـ بعد از مدتى از طرف نیکخواه مسالهاى مطرح شد به این که براى ترجمه و نشر بعضى مقالات و کتبى که در اختیار داشت بایستى اقدام شود و این کار نیاز بمبالغى پول داشت که من چون آن موقع کار میکردم و ماهیانه 25 هزار ریال حقوق داشتم تقبّل کردم هر ماه ده هزار ریال کمک کنم و این مبلغ را به مدت 4 الى 5 ماه به مهندس منصورى پرداخت نمودم و از این پولها بود که وسائل براى تهیه چاپ نشریات خریدارى شد.
6 ـ مهندس پورکاشانى ضمن اعتراف به ترجمه و چاپ و انتشار آثار مارکسیستى اظهار مینماید چون اصول شرایط مبارزه ما مخفى بوده است لذا من از فعالیت اعضاء گروه در مورد ارتباط و تماس با دیگران بىاطلاعم و خود نیز قادر نشدم با افرادى تماس و ارتباط برقرار کنم.
7 ـ نامبرده اعتراف دارد پیشنهاد ساختن یک فرستنده سیار که در داخل ایران بتواند مسائل و حوادث سیاسى روز را پخش کند بین منصورى و نیکخواه و مشارالیه مطرح شده و منصورى که مهندس برق بوده لیست چند قطعه لامپ را براى این منظور بنامبرده داده که از طریق تجارتخانه پدرش اقدام کند و پورکاشانى نیز نامهاى در این باره به کمپانى فیلیپس مىنویسد ولى شرکت فیلیپس جواب میدهد که براى تهیه لامپهاى مورد نظر باید به نماینده آنها در ایران مراجعه نمایند که بعدها این کار معوق مانده است.
8 - مهندس پورکاشانى مینویسد بعقیده وى و همکارانش در شرایط فعلى تنها بوسیله یک مبارزه پراکنده میتوان با نیروهاى دولتى مقابله کرد و آن عبارت است از دست زدن بیک مبارزه مسلحانه یا انقلاب از طریق جنگهاى پارتیزانى مثل آنطور که در الجزایر صورت گرفت.
9 ـ نامبرده ضمن اعتراف به همکارى با گروه چهار نفرى درباره نگهدارى جزوات مارکسیستى اظهار میکند این جزوات مقدار عمدهاش براى کادرهائىکه در آینده ملحق میشوند نگهدارى میشد چنانچه مقدارى از آن در منزل من نگهدارى شد و همان طوری که قبلاً گفته شد به بعضى افراد که پس از این که آنها میتوانند در این راه فعالیت کنند داده میشد.
10 ـ اظهار میکند کمک مالى عمده بوسیله من و منصورى بوده است مسئول هزینه منصورى بوده از مقدار پولى که جمعآورى شده بود اطلاع ندارم وسائلى که براى پیشبرد این کار خریدارى شده بود تا آنجا که من اطلاع دارم دو عدد ماشین تحریر و یک ماشین پلىکپى بود با مقدار کاغذ استنسیل لازم.
11 ـ پورکاشانى درباره افکار و عقاید گروه از لحاظ سیاسى عیناً چنین مینویسد «افکار و عقاید گروه متکى بر اصول مارکسیسم بوده است».
12 ـ نامبرده اعتراف به تهیه و انتشار اعلامیهاى بهنگام گران شدن مواد نفتى از طرف گروه چهار نفرى مینماید.
13 ـ مهندس پورکاشانى اظهار میکند پس از حادثه کاخ مرمر در 28 فروردین جلسهاى در منزل شیروانلو مرکب از (نیکخواه، منصورى، شیروانلو و خودم) تشکیل شد و ضمن بررسى علت واقعه و اثرات آن و نتیجهگیرى به این کیفیت که اصولاً ترور شخص مطرود است و نتیجهاى نخواهد داشت نیکخواه اظهار نمود چون یکى از دوستان سوءقصد کننده با یکى از افراد گروه ارتباط داشته و پلیس در وضع فعلى در تلاش است که به گروههاى فعال سیاسى یورش ببرد لذا خطر متوجه ما نیز میباشد و بهتر است منازل تخلیه شود و در اجراى این تصمیم و مشورت قرار شد خانهها از جزوات و نشریات پاک گردد که من پس از وقوف به بازداشت نیکخواه نشریات و جزواتى را که در منزل داشتم بباغ پدرم در شمیران منتقل کردم (این مدارک در بازرسى باغ به دست آمده است).
14 ـ نامبرده اعتراف میکند که در تخلیه منزل مهندس منصورى شرکت داشته و مقدارى از این وسائل و مدارک را به منزل پرویز نیکخواه انتقال و مقدارى را به منزل خود برده است.
15 ـ منصور پورکاشانى ضمن تشریح عقاید مذهبى خود و انطباق آن با مارکسیسم عیناً چنین مینویسد:.... من معتقدم که براى کسانی که ایدئولوژى بهتر و عملىترى ندارند خیلى خوب است که بمذهب به خصوص مذهب اسلام اعتقاد داشته باشند و دستورات آن را عمل کنند ولى اگر ایدئولوژى عملىترى داشته باشند که با زمان هم مطابقت بیشترى داشته باشد مذهب ضرورت خود را از دست میدهد. براى من ایدئولوژى مارکسیسم یک حقیقت اجتماعى شده است و به حقانیت آن اعتقاد پیدا کردهام. براى من مارکسیسم بهمان ایدههاى خوب بشرى که زمانى مذهب آن را ارائه میکرد، میکند مثل برابرى، برادرى، ستیزه با ظلم و ستم، پیشرفت و ترقى براى همه. فرق عمده آنها اینست که مذهب مىخواست این چیزها به طور نسبى و کمتر به خاطر خواست خدا انجام بشود مارکسیسم میگوید اینها به خاطر خواست و پیشرفت جامعه بشرى بایست انجام شود و خواهد شد. براى من هنوز روشن نیست که بخدا عقیده دارم یا خیر ولى میدانند که به وجود یا عدم وجود آن نمیتوانم نظر بدهم.
16 ـ به طور کلى مهندس پورکاشانى ضمن تائید اقدامات و اعمال گروه چهارنفرى نظریات و عقاید شخصى خود را در زمینه فعالیتهاى سیاسى خود و دوستانش به طور مشروح و مفصل ضمن اوراق بازجوئى بیان میکند که مطالعه اوراق مذکور مبین طرز فکر و نحوه اقدامات او در ایران و خارج از کشور بهنگام تحصیل خواهد بود.
17 ـ منزل و باغ پدر منصور پورکاشانى مورد بازرسى قرار گرفته و طبق صورت جلسه موجود در پرونده مدارکى به دست آمده که عموماً مضره و قابل توجه میباشد.
20 /4 /44
منبع:
کتاب
ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 509