متن سند:
پنجمین کنگره کنفدراسیون دانشجویان ایرانی از تاریخ چهارم الی دهم دیماه در شهر اشتوتگارت تشکیل گردید.ابتدا خیر مقدم توسط کمیته تدارکات قرائت شد.
و دکتر بهرام دهقان نطق افتتاحیه را قرائت کرد و پیام نماینده زنان توسط دوشیزه نسرین شیخ الاسلامی قرائت شد بعد اسمعیل سالم پیام فدراسیون اطریش و دهقان پیام دانشجویان مقیم امریکا را قرائت نمود.
اعتبارنامه ها به تصویب رسید.
پرویز نعمان به علت نداشتن پاسپورت در کنگره حاضر نشد و ابوالحسن بنی صدر به علت گرفتاریهای خانوادگی موفق نشد که در کنگره حاضر شود.
نعمان پیامی برای کنگره فرستاده بود که قرائت شد.
محمود راسخ به عنوان رئیس ـ رضائی و انور به عنوان ناظم و آدرم و افشار به عنوان منشی کنگره انتخاب شدند.
از برتراند راسل1 پیامی حاوی مطالب علیه دولت ایران قرائت شد.
دکتر دهقان از طرف هیئت دبیران اشاره به مخالفت سفارتخانه ها و پلیس کشورهای اطریش و انگلیس با دانشجویان کرد و گفت در امریکا جمشید طاهرپور و در فرانسه عسگری؟ مورد محاکمه پلیس محلی قرار گرفته اند.
خسرو شاکری گفت که به همین دلیل به کشور اطریش مسافرت کرده و از برتراند راسل تقاضای کمک کرده که نتیجه آن هم مثبت بوده است.
درباره ویتنام به جانسون2 تلگراف مخابره و در پراگ نماینده دانشجویان کوبائی را ملاقات کرده و طی نامه ای نماینده دانشجویان کوبا را به کنفدراسیون دعوت نموده است ولی جوابی دریافت نکرده، به رئیس جمهور ونزوئلا نامه ای نوشته مبنی بر آزادی رئیس دانشجویان ونزوئلا که در زندان مریض شده، به سلطان حسن پادشاه مراکش نامه ای نوشته و درباره دزدیده شدن مهدی بن برکه اعتراض نموده و متذکر شده که بایستی به حقوق بشر احترام بگذارد.
به دولت لیبی بواسطه اخراج استادان و دانشجویان از دانشگاه اعتراض کرده و ضمنا از یوگسلاوی درخواست بورس تحصیلی کرده ولی جوابی دریافت نکرده اند.
از چکسلواکی تقاضای کمک شد ولی آنها فقط بلیط هواپیما در اختیار گذاشتند که یک نفر به عنوان ناظر جریان محاکمه دانشجویان ایران از آن استفاده نماید.
از آلبانی نامه ای دریافت شد مبنی بر اینکه دانشجویان شوروی اعتراضیه ای به دولت ایران مبنی بر مسافرت اعلیحضرت به شوروی بنویسند.
از کنگره دانشجویان آلمان مقداری پول به کنفدراسیون کمک گردید و از دولت فرانسه برای کمک به عسگری تقاضاهائی شد سپس از امریکا پیام دکتر سید علی شایگان قرائت شد پس از قرائت پیام تلگرافی باین شرح از لندن به کنفدراسیون مخابره شد.
حکم اعدام محکومین تا درخواست عفو محکومین از شاه به تعویق افتاد در این موقع خسرو شاکری1 ادامه داد و گفت پس از مکاتبات زیاد با سازمان بنیاد صلح مربوط به برتراند راسل اجازه گرفته شد که از کاغذهای مارکدار آن سازمان استفاده شود.
نامه ای از طرف کنفدراسیون به سازمان حقوق دانان بشر درباره زندانی نمودن آیت اله موسوی خمینی نوشته شد.
در این موقع تلگراف دیگری که خبرگزاری آسوشیتدپرس از لندن مخابره کرده بود به کنگره رسید.
خبرگزاری مذکور مخبرش عیال یکی از دانشجویان بنام جمشید انور است که در انگلستان تحصیل می کند متن تلگراف چنین بود (دو تن از جوانان که محکوم به اعدام شده بودند از طرف شاه بخشیده شدند) پس از قرائت این تلگراف علی شاکری پشت تریبون رفت و گفت حق گرفتنی است نه دادنی.
دشمن سرباز و سازمان امنیت در اختیار داشت ما با ایمان و با حقیقت بودیم ما به نیروی حق و حقیقت و به نیروی ملت متکی هستیم و خواهیم توانست همین دشمن قوی را نابود کنیم.
در چهارده سال گذشته هزاران قهرمان کشته شدند.
فاطمی ها ـ روزبه ها ولی دنیا بدان توجه نکرد ولی امروز دنیا به پشتیبانی ما برخاسته و به ما کمک می کند ما پیروز شدیم و باید این راه پیروزی را درک کرد، علل آن بسیار است باید روی پای خود بایستیم و بخود متکی باشیم روز پیروزی ما دور نخواهد بود.
سر مبارزه ما وحدت است، پرویز نیکخواه که از وطن ما دفاع می کند از شرایط نهضت ما دفاع می کند کسی است که در کنگره لوزان در مقابل من می ایستاد تازه کنگره لوزان کنگره وحدت نامیده شد.
ما بدون وحدت هیچ هستیم ما در سایه وحدت پیروز خواهیم شد و در غیر این صورت به پرتگاه نابودی خواهیم رفت.
هنوز رفقائی هستند که در کشورهای عقب افتاده ای چون کشور ما به نقش دانشجو کمک می کنند ولی مبارزه اخیر ما نشان داد که قشر دانشجویان مبارزترین قشرها در صفوف مبارزه است این مبارزه نه فقط به خاطر نجات کامرانی و منصوری است بلکه برای رسیدن به پیروزی های دیگری می باشد.
نیکخواه گفت که از مرگ نمی ترسید.
ما متکی به قدرت ملت و حقیقت هستیم و در مقابل ناحق تسلیم نمی شویم پیروزی از آن ماست ما توانستیم برای اولین بار پس از 28 مرداد دنیا را با خود همصدا کنیم.
ما موفق شدیم که چهره دولت ایران را که در سال مبالغی زیاد برای پوشانیدن سیمای حقیقی خود در دنیا خرج می کند به جهانیان نشان دهیم.
بنابراین هدفها بسیار وسیع و عمیق است.
آنهائی که می گفتند ما پیروز نمی شویم اشتباه می کردند و آنهائی که می گویند ما پیروز شدیم آنها هم اشتباه می کنند ما هنوز به پیروزی واقعی نرسیده ایم.
پس از صحبتهای علی شاکری دکتر پارسا نمایند.
امریکا وضع امریکا و تعداد اعضا را اینطور توضیح داد : اعضای سازمانها امریکا 1000 نفر و شامل 27 سازمان می باشد.
سازمان دانشجویان ملی یک چاپخانه احداث کرده اند که کنفدراسیون می تواند از آن برای چاپ نشریات خویش استفاده کند.
خسرو شاکری گفت از سازمان حقوقدانان بشر تقاضای کمک شد و آنها در جواب گفتند ما برخلاف نظر امریکا نمی توانیم عملی انجام دهیم و چون دولت امریکا پشتیبان دولت ایران می باشد ما نمی توانیم درباره آزادی این دانشجویان به شاه تلگراف کنیم.
ولی دانشجویان امریکا یک صد کیلو متر راه پیمائی کردند و پلاکارتها و اعلامیه های متعددی دردست داشتند و مدت 24 ساعت اعتصاب غذا نمودند در این موقع یک تلگراف از ایران به امضا نیکخواه ـ منصوری و سه نفر دیگر و اظهار تشکر از فعالیت کنفدراسیون رسیده بود که عده بسیاری از نمایندگان باین تلگراف مشکوک و معتقد بودند از ایران نمی تواند چنین تلگرافی بزنند حتی سئوال شد بچه وسیله این تلگراف زده شده است در جواب شاکری گفت مربوط به کنگره نیست.
بالاخره در ادامه صحبتهایش گفت نه تن از پرفسورهای آلمان منجمله پرفسور ماکس برن که دارای جایزه فیزیک می باشد در کمیته دفاع از زندانیان سیاسی می باشد و این کمیته تاثیر فراوانی در دانشجویان آلمانی داشته است.
در سوئیس اعتصاب غذای 30 ساعته شده که در تلویزیون فیلم آن نمایش داده شده است.
با مقامات صلیب سرخ تماس گرفته شد که آنها نماینده ای به ایران بفرستند و ببینند دانشجویان دستگیر شده مورد زجر و شکنجه واقع شده اند یا خیر.
در جواب صلیب سرخ نوشت که با شیروخورشید سرخ ایران تماس گرفته اند و شیروخورشید سرخ جواب داده که همگی حالشان خوبست و مورد شکنجه واقع نشده اند وی گفت از طرف سازمان دانشجویی کوسک سابق به ایران اعتراض شده که ارز پنج دانشجو قطع شده و به انگلستان اعتراض کرده اند که چاقو کشان سفارت را از انگلیس بیرون کنند.
نماینده سازمان دانشجوئی بین المللی پراگ در سمینار دوسلدرف شرکت کرد و یک ماشین تحریر به کنفدراسیون کمک کرد و ضمنا او اشاره کرد که برای رحیمی موفق به اخذبورس تحصیلی شدیم.
درباره تلگراف فدراسیون اطریش به اعلیحضرت هیئت دبیران گفتند ما چنین دستوری به فدراسیون اطریش نداده ایم.
این تلگراف از وین به حشمت الدوله خضوعی زاده شده بود که باید فدراسیون اطریش (کیومرث زرشناس ـ جمشید هرمز ـ احتشام درخشان) درباره خواهش عفو دانشجویان زندانی به شاه تلگرافی بزند.
قطب زاده از بنی صدر دفاع کرد و گفت دانشجویان دانشگاه تهران به سربازی فرستاده شده اند و استادان دانشگاه به زندان برازجان منتقل گردیده اند به همین دلیل باید بیشتر وقت خودمان را برای آزادی دانشجویان و استادان دانشگاه صرف کنیم.
خسرو شاکری گفت چون نماینده حزب توده صندلی نماینده واقعی دانشجویان یعنی ما را غصب کرده اند و ما موفق نشدیم آنها را وادار کنیم که کنار بروند نتوانستیم وارد سازمان دانشجوئی بین المللی پراگ بشویم.
وی گفت از طرف سازمان جوانان ایران (ایرج گلسرخی) می خواستند در فستیوال جوانان الجزایر شرکت کنند که ما اطلاع پیدا کردیم و مانع آن شدیم.
ضمنا در مورد ورود به سازمان جهانی دانشجوئی کوسک سابق مدت زیادی بحث کردند، دلیل این بحث زیاد این بود که سازمان مذکور منشوری برای اعضا نوشته و هر کس که بخواهد عضو بشود باید این منشور را قبول کند و موافقین و مخالفین همه با این منشور مخالف بودند و می گفتند یک جنبه سیاسی دارد و چون کنفدراسیون نمی تواند تعهد سیاسی بدهد امکان ندارد بتوانیم منشور را قبول کنیم.
موافقین معتقد بودند به صورت وابسته عضو می شود ولی مخالفین اصلاً می گفتند نباید عضو بشویم.
دلیلی که موافقین می آوردند که باید حتما وارد این سازمان باشیم این بود که اگر خارج بشویم ممکن است یک سازمان دیگری جای ما را بگیرد و ما دیگر نتوانیم از این کرسی بین المللی استفاده کنیم.
بیشتر این مطالب را خسروشاکری ـ قطب زاده ـ حسین پناهنده عنوان می کردند و از مخالفین اصلی ـ کورس محجوب ـ همایون فرازی ـ ذوالنور و رحمت اله خسروی1 بودند.
بالاخره هیئت دبیران آینده بدین صورت انتخاب شدند.
1ـ خانم کاویانی ـ از هایدلبرگ ـ مسئول امور مالی 2ـ حسن ماسالی ـ از کیل ـ مسئول امور بین المللی 3ـ منصور انور ـ از انگلیس ـ مسئول انتشارات و تبلیغات 4ـ رحمت خسروی ـ از ایتالیا ـ مسئول امور فرهنگی 5ـ منوچهر حامدی ـ از مونیخ ـ مسئول امور تشکیلات هیئت بنیاد کمک هزینه تحصیلی که قرار شد برای دانشجویانی که بی بضاعت هستند یا از دانشگاه های ایران اخراج می شوند کمک کنند بدین شرح انتخاب شدند.
خسرو شاکری ـ دکتر پارسا ـ بنی صدر ـ محمدرضا اعلم.
قرار شد هیئت دبیران کمیته دیگری انتخاب و برای انجام امور زیر به کنگره آینده معرفی کنند.
1ـ مسئول تحقیقات بیسوادی در ایران 2ـ مسئول تحصیلات عالیه 3ـ بهداشت عمومی 4ـ تحصیلات متوسطه 5ـ تحصیلات ابتدائی 6ـ هنر و موسیقی 7ـ کار ورزشی و جوانان.
نمایندگانی که در کنگره2 شرکت داشتند عبارتند از : از برانشوایک ـ کمال پناه از پاریس ـ سلامتیان ـ صادق قطب زاده از وین ـ حسین پناهنده از مونیخ فرازی ـ ذوالنور ـ ثریا ـ از رم رحمت خسروی ـ تقی کاتبی از انگلیس ـ منصور انور ـ از اینسبروک ـ نجفی ـ از کیل حسن ماسالی از امریکا محمود صیرفی زاده ـ دکتر پارسا از فرانکفورت ـ محمود راسخ از ماینس ـ رضائی از گراتس ـ ارژنگ قاجار ـ امیر نظامی ـ احمد ساعی ـ اسمعیل سالم ـ تراب میرصادقی ـ حشمت اله خضوعی ـ کورس محجوب.
توضیحات سند:
1ـ راسل، پراند آرتور ویلیام RUSSELL.Betrand) (Arthand William فیلسوف معاصر انگلیسی (1970 ـ 1872) وی در کالج ترینیتی در کمبریج چند ماه بعنوان وابسته سفارت انگلیس در پاریس گذرانید و چند ماه نیز در برلین به مطالعه کار سوسیال دمکراتها مشغول شد و سپس به انگلستان برگشت و یکسره به مطالعه فلسفه پرداخت و در سال 1908 به عضویت انجمن سلطنتی انگلستان انتخاب شد.
پس از شروع جنگ جهانی اول، راسل به سبب اعلامیه ای که انتشار داد به 100 پوند جریمه محکوم گردید و کتابخانه اش توقیف شد.
در سال 1918 نیز به جهت مقاله ای که ضد جنگ در تریبونال (Tribunal) نوشته بود به 6 ماه حبس محکوم گردید.
در زندان اثر ممتع خود را به نامه «مقدمه ای بر فلسفه ریاضی» (lntrobuction to Mathematical (Philosophy را نگاشت.
در 1920 «عمل و نظریه بلشویسم The Practice and Theoryof Bolshevism را پس از سفری کوتاه به روسیه نوشت و در همان سال به چین رفت و یک سال در دانشگاه پپینگ (Peping) در مباحثه فلسفه سخنرانی کرد و سپس به انگلستان بازگشت و به نوشتن کتب عامه فهم پرداخت.
در 1938 به آمریکا رفت و در چند دانشکده به تعلیم پرداخت ولی در نیویورک به سبب بعض نظرات اخلاقی از تدریس فلسفه محروم شد.
وی از 1944 به بعد بخش اعظم عمر خود را در انگلستان گذرانید.
در 1950 به اخذ جایزه ادبی نوبل نایل آمد.
از آثار معروف او قدرت (Power) تاریخ فلسفه غرب A History of Westerm) Philosophy) و آرزوهای نو برای جهان متحول (New Hopes for a Changlng World) را باید نام برد.
در فلسفه راسل منطق اهمیت دارد.
وی فلسفه اش را به نام ذره گرایی منطقی (Logical atomism) می نامد.
ر.ک : فرهنگ معین 2ـ لیندون جانسون : نامبرده یکی از رؤسای جمهوری آمریکا بوده که در طول دوران ریاست جمهوری او روابط نزدیکی با ایران برقرار شد.
جانسون برنامه اصلاحاتی پر سر و صدای شاه و «انقلاب سفید» را تائید می کرد و حتی رفتار وحشیانه شاه با تظاهرکنندگان ایرانی در ژوئن سال 1963 را در مورد تأیید قرار داد.
(عقاب و شیر، نوشته جیمزبیل، ترجمه مهوش غلامی ص 252 تا 257) 1ـ خسرو شاکری، فرزند مصطفی، متولد 1317 ـ تهران : برابر اسناد ساواک نامبرده یکی از فعالترین دانشجویان ایرانی و از گردانندگان جبهه ملی در اروپا بوده که در کشورهای مختلف چون آمریکا، انگلیس، آلمان، ایتالیا و فرانسه اقامت داشته است.
او در ایتالیا گردانندگی «بنگاه انتشاراتی مزدک» را در شهر فلورانس بعهده داشته است.
برابر یکی از گزارشات واصله از جانب سرویس اطلاعاتی فرانسه به ساواک نامبرده دارای پاسپورت کوبائی بوده، بعضا خود را لبنانی معرفی کرده و با مأموران KGB ارتباط داشته است.
(اسناد ساواک، پرونده های انفرادی) 1ـ رحمت اللّه خسروی، فرزند علی اصغر، متولد 1309، نامبرده در سال 1333 ایران را ترک و در ایتالیا سکونت گزیده و متعاقبا بدان کشور پناهنده می گردد.
برابر سوابق ساواک او یکی از طرفداران سرسخت حزب توده بوده که در ایتالیا «CUDI» و بعدا «سازمان دانشجویان و جوانان دمکرات» را تأسیس نموده است، همچنین از اعضاء هیئت دبیران فدراسیون دانشجویان ایتالیا و هیئت اجرائیه کنفدراسیون دانشجویان بوده است.
او پس از خاتمه تحصیل در رشته معماری در دبیرخانه حزب کمونیست ایتالیا، که از قبل به صورت مرتب با آن مرتبط بوده و بعضا کمکهای مالی نیز دریافت می نموده شاغل شده و اقدام به تهیه مقالاتی در مطبوعات ایتالیا و نیز انجام مصاحباتی در تلویزیون ایتالیا برعلیه رژیم شاه می نموده است.
او همچنین با وکیل گاولیری، فدراسیون جوانان حزب کمونیست ایتالیا، حزب سوسیالیست کارگری ایتالیا مرتبط و با اعضاء آن احزاب و گروهها مستمرا ملاقات و مذاکره داشته است.
(اسناد ساواک پرونده های انفرادی) 2ـ «در این کنگره بیانیه مفصلی انتشار یافت که مواضع کنفدراسیون درباره مسائل گوناگون را مشخص می کرد و انتقاد از خط مشی شوروی ها به دلیل حمایت از شاه با اشاره به موارد مشخصی که در مطبوعات شوروی درج شده بود مجددا تکرار شد.
» کنفدراسیون ـ تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ـ افشین متین ـ ص 226