تاریخ سند: 7 تیر 1345
متن سند:
اخوی فاضل محترم آقای محسن میرزائی
معزز باشند
راجع به مذاکره تیلفونی که با شما کردم
می نویسم که محمدظاهرخان پادشاه
افغانستان از نشر و توزیع خاطرات من ترسیده
است که من حقایقی را به دنیا آشکار خواهم
کرد و ملت افغان را از پیش آمدهای تباه کن
واقف خواهم ساخت و این مسئله وطن فروشی
او و بنی اعمام او را افشا خواهد کرد بر وزارت
امور خارجه ایران فشار آورد که دوام نشر
خاطرات مرا خاتمه بدهند هیچ موجب کدورت
نیست ملت ایران در سه نسخه مجله سپید و
سیاه خاطرات مرا مطالعه کردند و فهمیدند که
من چه می خواهم بگویم.
عزیز من : حالا باید در مجله سپید و سیاه زیر عنوان «اسلام یگانه علاج بدبختیهای امروز عالم
بشریت است» باید تبلیغات اسلامی را شروع کنیم و بالواسطه بدون اسم کامونزم [کمونیزم]
مزایای قواعد و قوانین اسلام را ارائه کنیم و بالمقابل عقائد کارل مارکس و لنین از عقاید و شرایط
اجتماعیات اسلام بیان نمائیم اینچنین تبلیغات برای ایران و افغانستان و سائر ملل اسلام مفید
است و من تمام مواد آن را حاضر و آماده دارم هیچ نمی توانند بگویند که این تبلیغات را قطع
کنید لطفا شما با جناب مدیر مجله سپید و سیاه به واسطه مکتوب داخل مذاکره شوید اگر قبول
کردند من فورا با یک جزء اول به واشنتون [واشنگتن] نزد شما می آیم و برنامه این کار را به شما
وانمود می کنم در خصوص نشر خاطراتم نیز مذاکره خواهم کرد کتاب خاطراتم را به زبان
فارسی، انگلیسی و آلمانی چاپ و طبع می کنند لطفا از مجله سپید و سیاه آنچه از خاطراتم
طبع نشده به من مسترد کنند.
منبع:
کتاب
مطبوعات عصر پهلوی - مجله سپید و سیاه به روایت اسناد ساواک صفحه 211