تاریخ سند: 6 مرداد 1350
درباره: جلسات قمار برخی از وزراء و مقامات مسئول
متن سند:
شماره: 1687 /322
در اجرای امرجلال آهنچیان احضار و پس از مذاکراتی که با وی شد و
تذکراتی که بوی داده شد قبول نمود کلیه اطلاعات خود را درباره جلسات
قماری که برخی از وزرا و مقامات مسئول در آنها شرکت دارند در اختیار گذارده
و در آینده نیز مستمرا در این زمینه همکاری لازم را بعمل آورد.
نامبرده اظهار مینماید حدود
سه سال قبل وی در منزل
خود یک جلسه میهمانی
عادی ترتیب داده که در آن
عده زیادی از شخصیتهای
نظامی و سیاسی از جمله
ارتشبد اویسی ـ سپهبد
مبصر ـ سپهبد خسروانی ـ
سپهبد شفقت ـ گلسرخی1
وزیر منابع طبیعی ـ
زاهدی2 وزیر کشور ـ علی
ایزدی3 رئیس دفتر
والاحضرت اشرف پهلوی ـ
سرهنگ معصومی معاون
وزارت کشاورزی ـ هادی
امیرابراهیمی ـ فریدون
سودآور ـ علی عبده ـ تقی علوی کیا و عده دیگری از شخصیتها شرکت داشتند.
در این میهمانی تعدادی از میهمانها ببازی قمار سرگرم شدند و بعدها همین جلسه
پایه و اساس تشکیل جلسات قمار شدند و همه هفته سه شنبه ها این جلسات
تشکیل گردید البته تعدادی از افراد نیز در جلسات سه شنبه ها شرکت مینمودند
ولی در جلسات جدی قمار شرکت نمی جستند.
این جلسات هر هفته منزل یکی از افراد بود ولی غالبا یا در منزل خود من
(آهنچیان) یا سپهبد پرویز خسروانی یا علی ایزدی بود.
چون در جلسات سه شنبه که ظاهرا جنبه میهمانی داشت خانم ها نیز شرکت
داشتند جلسات دیگری نیز بوجود آمده که فقط مردها شرکت داشتند و به طوری
که در این اواخر تقریبا هفته ای دوبار این جلسات تشکیل می شود و تقریبا کلیه
جلسات در منزل سپهبد خسروانی است.
مشارالیه اضافه می نماید در یک سال اخیر که میزان برد و باخت بازی بیشتر شده
است افرادی که در بازی شرکت می کنند عبارتند از سپهبد پرویز خسروانی ـ
ناصر گلسرخی وزیر منابع
طبیعی ـ جلال آهنچیان ـ
حسن زاهدی وزیر کشور
منوچهر پرتو وزیر
دادگستری ـ هدایت
ذوالفقاری آجودان کشوری
اعلیحضرت همایون
شاهنشاه آریامهر ـ
حدادزاده تاجر بازار ـ
حسین وهاب زادگان
بازرگان ـ علی ایزدی رئیس
دفتر والاحضرت اشرف
پهلوی ـ قلی معصومی
معاون وزارت کشاورزی و
در بعضی از جلسات
اسکندر اریه ـ علی
رضائی4 و القانیان5 نیز شرکت کرده اند .
درباره میزان برد و باختها جلال آهنچیان اظهار میدارد به تدریج میزان برد و
باخت افزایش پیدا کرده است بنحوی که در بعضی از جلسات ممکن است 200 ـ
300 یا 600 هزار تومان برد و باخت شود اشخاص غالبا 50 هزار تومان اول را
نقدا می پردازند ولی بقیه با چک 50 هزار تومانی پرداخت میشود ولی توافق
شده هر ماه یکی از چکها به بانک برده شود و گاهی قبل از اینکه چک به بانک
برده شود ممکن است در اثر برنده شدن صاحب آن عینا مسترد گردد.
جلسات گاهی تا 3 الی 4 ساعت بعد از نیمه شب به طول می انجامید و البته
اشخاصی که با وزراء و مقامات مسئول شرکت کننده در این جلسات احتیاجات
و یا مراجعاتی دارند بدیهی است که در همین جلسات با آنها مطرح میکنند.
جلال آهنچیان که در واقع یکی از افراد ثابت این جلسات است و درباره همه
افراد اطلاعات کافی دارد در مورد برد و باخت هر یک از افراد چنین توضیح
میدهد:
سپهبد پرویز خسروانی ـ خسروانی اوایل در بازی مهارتی نداشت ولی بتدریج
مهارت پیدا کرده است معهذا
در بازیها غالبا بازنده است.
خسروانی ظرف یکی دو
سال اخیر تقریبا سه میلیون
تومان باخته است البته
میزان باخت سپهبد
خسروانی به مراتب بیش از
این مبلغ بوده است ولی
خسروانی در بعضی از بازیها
در خاتمه بازی باخت خود
را نمی پردازد مثلاً در یک
جلسه خسروانی 650 هزار
تومان به ناصر گلسرخی و
حسن زاهدی باخت ولی در
خاتمه بازی چکها را پاره
کرد و وجه آن را نپرداخت و
بعضا در این قبیل مواقع رنجش ها و ناراحتی هایی بین شرکت کنندگان پدید
می آید ولی بعد با وساطت سایرین حل می شود.
آهنچیان میافزاید چون با خسروانی دوستی چندین ساله دارد وجوهی را که در
بازی از او می برد بوی بر می گرداند ولی خسروانی وجوهی را که از آهنچیان
می برد به وی مسترد نمی دارد.
مشارالیه اضافه میکند چون در بازی صاحب منزل مبلغی به عنوان کانیات
برداشت می شود (مخارج پذیرایی و غیره) در یکسال اخیر غالب جلسات به
منزل سپهبد پرویز خسروانی انتقال یافته است و بهانه ظاهری قضیه این است که
همسر خسروانی که با شوهرش اختلافاتی دارد مایل نیست شوهرش در خانه
دیگران به بازی بپردازد و این وجوه در هر یک از جلسات بتفاوت بین 10 تا 15
هزار تومان می شود و شاید از این بابت خسروانی طی یکسال گذشته متجاوز از
یک میلیون تومان عایدی داشته است و این امر میزان باخث وی را از حدود 4
میلیون تومان بحدود 3 میلیون تومان کاهش داده است.
ناصر گلسرخی وزیر منابع طبیعی ـ ناصر گلسرخی در بازی ها گاهی برنده و
گاهی بازنده است ولی در
مجموع برنده است و شاید
ظرف یک سال اخیر حدود
یک میلیون تومان برنده
باشد ناصر گلسرخی شخصا
به آهنچیان گفته است
چنانچه دو فقره باختی را که
در جلسات متشکله در
شمال با شرکت پرتو وزیر
دادگستری و شیبانی
استاندار مازندران نموده
نداشت میزان برد وی
متجاوز از یک میلیون و
هفتصد هزار تومان میشد
ولی باخت های مذکور برد
او را به یک میلیون تومان
کاهش داده است.
آهنچیان می افزاید گلسرخی چندی پیش به وی گفته است چون ممکن بود در
مورد بازیهای من گزارشی بشرفعرض مبارک ملوکانه برسد شخصا مراتب را
بشرفعرض ملوکانه رسانده و عرض کردم من در ساعات فراغت برای سرگرمی
به قمار می پردازم و با اقبال اعلیحضرت همانطور که در کارهای دیگر نیز موفق
بوده ام در قمار نیز موفقم و برنده هستم شاهنشاه فرموده اند این یک امر
خصوصی است و مانعی ندارد.
آهنچیان در مورد سایر اقدامات و ثروت ناصر گلسرخی اضافه میکند گلسرخی
در شمال در منطقه نشتارود مقادیر زیادی اراضی ساحلی دارد که ظاهرا در
گذشته قبل از انتصاب به مقام وزارت خریده و خود گلسرخی هفته پیش گفته
است اراضی او را در شمال 18 میلیون تومان میخرند ولی فعلاً قصد فروش ندارد.
گلسرخی در چالوس و لاهیجان نیز دو قطعه زمین جنگلی که از لحاظ مناظر
طبیعی وضع ممتازی دارد ظاهرا از محلی ها یکی را به مبلغ 13 هزار تومان و
دیگری را به مبلغ 40 هزار تومان اخیرا خریداری کرده و تصرف نموده است و از
لحاظ قانونی و ثبتی است
این اراضی چه وضعی دارد
من خبری ندارم.
آهنچیان اضافه میکند در
مورد اراضی ساحلی
غازیان متعلق به خانواده
دریابیگی که میزان آن
حدودیک میلیون و 400
هزار متر است و بهای آن
حدود 40 الی 50 میلیون
تومان می شود و از صورت
ملی به غیر ملی درآمد و
شایعاتی در این باره انتشار
یافته شخصا از ناصر
گسرخی سئوال کرده است
گلسرخی بوی اظهار نموده
این اراضی را که متعلق به خانواده دریابیگی بود مأمورین منابع طبیعی ملی اعلام
کرده بودند از دفتر مخصوص شاهنشاهی به وزارت منابع طبیعی ابلاغ شد که این
اراضی غیر ملی اعلام شود ولی من جواب دادم که مصلحت نیست ولی بعدا
اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر شخصا به من امر فرمودند که این اراضی
غیرملی اعلام شود که در اجرای امر اقدام شده است.
(توضیح ـ این اراضی را جلال سادات تهرانی6 به قرار متری 15 ریال از خانواده
دریابیگی خریده و سپس این اراضی غیرملی اعلام شده و بهای آن متری بین
300 الی 400 ریال است که سادات تهرانی سرگرم تقسیم آن است و شایع است
که سادات تهرانی گفته برای انجام این معامله 5 میلیون تومان رشوه پرداخته
است).
منوچهر پرتو وزیر دادگستری ـ آهنچیان اظهار می دارد پرتو در جلسات متشکله
در منزل خسروانی شرکت می نماید ولی میزان برد و باخت او چندان قابل توجه
نیست و از 10 هزار تومان تجاوز نمی کند ولی گویا در جلسات دیگری که پرتو یا
گلسرخی ـ علی ایزدی ـ حیدرعلی ارفع7 و حسن زاهدی دارند و همچنین در
جلساتی که با مهدی
شیبانی8 و گلسرخی دارند
برد و باخت های وی شاید
زیاد باشد.
حسن زاهدی وزیر کشور ـ
وزیر کشور در بازی غالبا
برنده است ولی دو سه ماه
قبل در یک جلسه 200
هزار تومان باخت و بعد از
آن مدتی است در جلسات
بازی منزل خسروانی
شرکت نمی کند و اگر هم
شرکت می کند برد و باخت
چندانی ندارد.
علی ایزدی ـ علی ایزدی در
جلسات ما شرکت داشت
ولی چون غالبا پس از آنکه 30 یا 40 هزار تومان برنده میشد بازی را ترک
میکرد تصمیم گرفته شد دیگر از او دعوت نشود ولی همانطوریکه گفته شد با
گلسرخی ـ ارفع ـ حسن زاهدی و پرتو جلسات دیگری دارند.
هدایت ذوالفقاری ـ هدایت ذوالفقاری آجودان کشوری اعلیحضرت همایون
شاهنشاه آریامهر در جلسات ما غالبا برنده است و شاید ظرف یکسال اخیر
حدود 2 میلیون و پانصد هزار تومان برده باشد و از خود من (آهنچیان) در حال
حاضر 400 یا 800 هزار تومان چک دارد.
حدادزاده تاجر بازار ـ حدادزاده غالبا در بازی بازنده است و ظرف یک سال
اخیر حدود 2 میلیون تومان باخته است.
حسین وهاب زاده بازرگان ـ حسین وهاب زاده گاهی در جلسات ما شرکت
میکند و تاکنون حدود یک میلیون و 400 هزار تومان باخته است.
اسکندر اریه ـ اسکندر اریه نیز چند جلسه در بازی شرکت داشته و در یک جلسه
ناصر گلسرخی و حسن زاهدی مبلغ 700 هزار تومان از اسکندر اریه بردند.
قلی معصومی معاون وزارت کشاورزی ـ مشارالیه نیز در بازیها برنده است و
تاکنون حدود 700 هزار تومان برد داشته است.
خلیلی مدیر کل مالی وزارت منابع طبیعی ـ خلیلی چند جلسه در بازی شرکت
کرده و در یک جلسه 27 هزار تومان به سپهبد خسروانی باخته که فقط 7 هزار
تومان آن را پرداخته است.
جلال آهنچیان همچنین افزود در بعضی از جلسات که صورت میهمانی دارد
ارتشبد اویسی ـ امیر متقی و برخی دیگر به بازی تخته می پردازند و بزرگترین
رقم باخت ارتشبد اویسی در تخته 2 هزار تومان بوده است.
در یک جلسه که روز سیزده فروردین در کرج تشکیل گردید هوشنگ انصاری
وزیر اقتصاد و روحانی وزیر آب و برق نیز شرکت داشتند و در این جلسه میزان
برد و باخت حدود 15 هزار تومان بود و میافزاید جلسات قمار دیگری نیز با
شرکت اسکندر اریه ـ حسین وهاب زاده ـ قاسم طاهباز9 ـ اسکندر ارجمند و
هراتی تشکیل می شود که من در آن شرکت نمی کنم ولی میزان برد و باخت در هر
یک از این جلسات بین یک تا دو میلیون تومان است.
آهنچیان اضافه میکند خود وی در بازی گاهی برنده و گاهی بازنده است ولی در
مجموع میتواند بگوید که برنده است.
مشارالیه میگوید در چند جلسه که در مازندران با شرکت ناصر گلسرخی ـ حسن
زاهدی و مهدی شیبانی تشکیل بوده و او نیز شرکت در یک جلسه 220 هزار
تومان باخته است.
توضیحات سند:
1ـ ناصر گلسرخی از
27 /7 /1346 به عنوان وزیر
منابع طبیعی وارد کابینه هویدا
شد و در هنگام نوشتن این نامه،
او عزل و «روحانی به جای وی
وزیر منابع شده بود.
وی از
قماربازان مشهور در ایران و
اروپا بود.
غالب جلسات آنها در
منزل خسروانی تشکیل می شد و
در همین جلسات هم
کلاهبرداری های زیادی انجام
می گرفت که به همراه وزیر کشور
و وزیر دادگستری بود برخی از
کلاهبرداری ها بدین شکل انجام
می گرفت که واسطه به گلسرخی
(وزیر منابع طبیعی) می گفت فلان
بازاری یا مالک یک میلیون متر
مربع در فلان منطقه زمین دارد و
ارزش آن زیاد است، کافی است
آگهی دهید و این زمین را به
استناد ماده 56 جزء اراضی
منابع طبیعی (ملی) اعلام کنید.
بعد واسطه از صاحب زمین
میلیونها تومان رشوه می گرفت
و با وزیر نصف می کرد و یک
هفته بعد وزارت اعلام می کرد
که در روزنامه اشتباه شده و
زمین مذکور جزء منابع طبیعی
نیست.
ناصر گلسرخی بعد از
وزارت در اروپا به قمار کردن
می پرداخت و در 1977 به سبب
کشیدن 6 فقره چک بی محل در
یکی از قمارخانه های شهر
«تونون له بین» روانه زندان
گردید وی در مدت تصدی
وزارت چندین دستگاه آپارتمان
در کنار دریاچه ژنو خرید و
اموالی نیز در فرانسه جمع کرد.
در زمان وزارت زمینی را در
شمال به منشی خود بخشید و
منشی او زمین اهدایی از مردم
را به چهار میلیون تومان
فروخت بعد از پیروزی انقلاب
اسلامی وی به فرانسه رفت
و در اردیبهشت 59 مبلغ یک
میلیون دلار باخت و باز مجبور
به کشیدن چک بی محل گردید
که مجددا دادگاه فرانسه او را به
مدت 8 ماه روانه زندان کرد.
2ـ حسن زاهدی فرزند اسداله
در سال 1292 درتهران متولد
شد.
تحصیلات خود را تا دکتری
اقتصاد دانشگاه کلمبیا ادامه داد.
در سال 1315 وارد وزارت
دارائی شد و در سال 1319 به
سمت رئیس اداره کارگزینی
بانک کشاورزی منصوب شد.
در سال 1324 طبق دعوت
سازمان ملل متحد وارد خدمت
آن سازمان شد و در سال 1337
از پست دائمی سازمان ملل
متحد استعفا و سپس با سمت
مدیر کل درآمدها در وزارت
دارائی مشغول شد.
پس از
وزارت دارائی به وزارت
کشاورزی رفت و ابتدا به سمت
رئیس هیئت مدیره و بانک
کشاورزی انتخاب و در سال
1346 به وزارت رسید.
مشارالیه در سال 1348 به
وزارت کشور منصوب شد.
زاهدی از اعضای فعال و مؤثر
جمعیت فراسونری، لژ اهواز بود.
طبق سند بیوگرافیک ساواک:
"نامبرده تا حدی تندخو و
عصبانی و بد دهن و رفیق باز و
توصیه پذیر و خسیس و مظنون
و بدبین به همه کس و همه چیز
معرفی شده است.
زاهدی متهم
به سوء استفاده مالی در زمان
تصدی ریاست بانک
کشاورزی بوده و سه فقره
پرونده در این زمینه جهت
نامبرده تشکیل شده اما طبق
روال عادی عدم رسیدگی به
پرونده های رجال سطح بالای
رژیم، از نتیجه اقدامات انجام
شده اطلاعی در دست نیست
و پرونده ها مسکوت مانده
است.
بعد از مدتی در مهرماه
1350 استاندار خراسان شد که
نیابت استان قدس را هم
عهده دار بود و تا آمدن ولیان
یعنی اردیبهشت ماه 1353 به
این سمت در خراسان اشتغال
داشت.
در 1354 ش وی از سوی شاه
به عنوان سناتور انتصابی تهران
راهی مجلس سنا شد.
3ـ علی ایزدی فرزند مهدی در
سال 1284 ه ش در تهران متولد
شد.
وی آجودان و سفیر کشوری
شاه و همچنین رئیس دفتر اشرف
پهلوی بوده که مورد توجه
دستگاه طاغوت بود و
مسافرتهای زیادی را از طرف
اشرف به خارج از کشور داشته
است.
نامبرده بوسیله نامه یا
هدیه پیوسته ارادتمندی خود را
به شاه و فرح ابراز می داشته
است.
عضو باشگاه شاهنشاهی و
عضو باشگاه عصر و همچنین
فراماسونر و عضو لژ تهران و از
اعضا برجسته آن بوده است.
ر.ک : اسناد ساواک،
پرونده های انفرادی.
4ـ علی رضایی در سال 1300
ش در سبزوار متولد شد.
در
رشته بازرگانی و زبان خارجی
درس خواند.
از سال 1331
وارد کار معدن شد.
وی
مدیرعامل شرکت معادن
فاریاب و صاحب نخستین
ذوب آهن خصوصی ایران بود.
وی در هفتمین دوره مجلس سنا
به سمت سناتوری رسید و وارد
این مجلس شد.
وی از
سرمایه داران عمده به حساب
می آمد که توانست با نفوذ در
بدنه حاکمیت در ردیف چند
سرمایه دار طراز اول ایران قرار
گیرد.
وی رئیس هیئت مدیره
بانک شهریار بود.
او در سال
56 طی یک سخنرانی مفصل و
طولانی ضمن تعریف و تمجید
از دکتر جمشید آموزگار او را
تشویق نمود، که با مخالفین
برخورد نماید.
5ـ حبیب اللّه القانیان فرزند بابا
در سال 1291 شمسی در تهران
بدنیا آمد.
وی از بازرگانان و
سرمایه داران بزرگ یهودی در
ایران و مدت زیادی رئیس
انجمن کلیمیان ایران بود.
ارتباط بسیار نزدیکی با غروی
نماینده اسرائیل در ایران داشت
و تمامی امور را با اجازه او به
انجام می رساند.
او بارها بخاطر
گرانفروشی و انجام امور خلاف
قانون در کارهای اقتصادی
تحت تعقیب و بازداشت قرار
گرفت و هر بار با وساطت شاه از
زندان آزاد شد.
القانیان در نامه
مورخه 7 /9 /1355 خود
خطاب به شاه چنین نوشته است:
«جان نثار حبیب القانیان که در
جریانات مبارزه با گرانفروشی
مورد تعقیب قرار گرفته در
دادگاه شعبه 15 استان تهران
تبرئه و سپس مجدداً تحت پیگرد
و در این مرحله بعلت عدم دفاع
از خود محکوم گردیدم مشمول
عنایات شاهنشاه عدالت پرور
قرار گرفته و مورد عفو ملوکانه
واقع شدم اینک آگاه شدم که
بمجازات بسیار شدیدتری که
محدودیت از فرصت شرفیابی
بحضور مقدس شاهنشاه
و...
دچار گردیده ام...
جان ناقابل
من و خانواده ام فدای سلامت و
سعادت شاهنشاه...
ایران باد»
وی از اعضای جمعیت
فراماسونری، و لژ سقراط و
پهلوی بود و فعالیت چشمگیری
در راستای کوچ یهودیان ایرانی
به اسرائیل و تبلیغ در این
خصوص داشت.
او مقادیر
معتنابهی زمین در نزدیکی
تل آویو خریداری کرد و از
طریق شرکت در معاملات
اراضی فلسطین با هماهنگی
آژانس جهانی یهود سود
سرشاری عایدش شد.
در اسناد
ساواک گزارشی در خصوص
استخدام وی به عنوان همکار
نیز وجود دارد.
حبیب اللّه القانیان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی
دستگیر و در دادگاه انقلاب
محاکمه گردید و به جرم
جاسوسی برای رژیم
صهیونیستی به اعدام محکوم
شد.
ر.ک : بزم اهریمن، ج 2
اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی.
6ـ سید جلال الدین تهرانی
فرزند حاج میرزا سید علی
شیخ الاسلام در سال 1272
شمسی در تهران متولد شد.
وی
در دوره حکومت احمدشاه
قاجار طلبه علوم دینی بود.
در
16 مهر 1307 و در جریان
دستگیری مرحوم مدرس، وی
نیز بازداشت و به نظمیه منتقل
شد.
او در همان سال انتشار
«گاهنامه» را آغاز کرد.
پس از
اتمام تحصیلات علوم دینی به
علت آشنایی که با علم نجوم
داشت، در سال 1313 از طرف
دولت به بلژیک و فرانسه سفر
کرد و به مطالعه پرداخت و مدتی
در بروکسل به تدریس مشغول
شد.
در سال 1325 به ایران
مراجعت و به کارهای دولتی
پرداخت و در سال 1326 در
کابینه قوام السلطنه وزیر مشاور
و معاون پارلمانی گردید و پس
از آن در کابینه های ساعد و علی
منصور وزارت پست و تلگراف
را به عهده داشت و در سال
1330 از سوی دکتر مصدق به
نیابت تولیت آستان قدس
رضوی و استانداری خراسان
منصوب گردید.
وی از بهمن
1332 تا بهمن 1336
وزیرمختار و سپس سفیر کبیر
ایران در بلژیک بود.
پس از آن
در مهر 1337 از تبریز به عنوان
سناتور انتصابی شاه راهی
مجلس سنا شد و در دوره سوم
این مجلس (فروردین 1339 تا
اردیبهشت 1340) هم در آن
مجلس فعالیت می کرد و طرفدار
سیاست استعماری انگلیس بود،
روابط بسیار نزدیکی با شاه
داشت و در جلسات هفتگی که
در منزلش تشکیل می شد، بسیار
از شاه تمجید می کرد.
برگزاری
جشنهای 2500 ساله
شاهنشاهی را تأیید می کرد و از
روحانیون به بدی سخن
می گفت؛ اما کنار آمدن با آنها را
برای رسیدن به اهداف ضروری
می دانست.
در اسناد ساواک،
وی فردی بدخلق و بی تدبیر و
در عین حال مخالف و ضد دولت
و معتقد به نظام شاهنشاهی
معرفی شده است.
به کابینه هویدا رأی کبود داد و
پس از اتمام دوره سناتوری
دیگر شغلی به او داده نشد تا آن
که در 23 دی ماه 1357 به
سمت رئیس شورای سلطنت
انتخاب شد و شرایط را برای
خروج شاه از ایران فراهم آورد
و پس از چندی برای دیدار با
حضرت امام به پاریس رفت.
در
آنجا پس از استعفاء از ریاست
شورای سلطنت و غیرقانونی
خواندن آن شورا، موفق به
دیدار رهبر انقلاب در نوفل
لوشاتو شد.
وی که قبلاً کلیه اموال خود از
جمله محل سکونتش را در
سه راه امین حضور خیابان ری،
وقف آستان قدس رضوی کرده
بود، دیگر تا آخر عمر به ایران
بازنگشت.
سید جلال الدین
تهرانی در سال 1366 در
پاریس درگذشت و جنازه اش
پس از انتقال به ایران، به خاک
سپرده شد.
ر.ک : گنجینه اسناد، شماره 3 و
4، سال 1374.
آینده، شماره 6 و 7، سال
1366.
7ـ حیدرعلی ارفع فراماسونر و
نماینده دوره های 21 و 22
مجلس شورای ملی از داراب،
در سال 1297 شمسی در شیراز
متولد شد.
در دانشکده های
حقوق، ادبیات و کشاورزی
تحصیل کرد، آنگاه عازم آمریکا
شد و از دانشکده کشاورزی
یوتا در رشته دفع آفات نباتی
فارغ التحصیل شد.
مدتی رئیس
دانشگاه شیراز بود تا اینکه در
دوره ششم مجلس سنا از همدان
انتخاب و به عضویت هیئت
رئیسه و کارپرداز آن منصوب
شد.
ریاست سازمان حفاظت
جنگل و جنگلبانی ایران،
بازرس وزارتی، ریاست هیئت
مدیره و مدیر عامل سازمان
تهیه مسکن کارمندان وزارت
کشاورزی، عضو عامله
اصلاحات ارضی، ریاست
دادگاه اداری و دانشکده
کشاورزی شیراز، نایب رئیس
مجلس شورای ملی، سناتور
انتخابی دوره ششم مجلس سنا
از همدان، عضویت در کانونهای
مهندسین و مترقی و کلوپ
روتاری، ریاست جامعه
تحصیلکرده های کشاورزی،
بازرس کل جمعیت شیر و
خورشید سرخ، مؤسس و عضو
شورای مرکزی دفتر سیاسی
هیئت اجرائی و رهبر فراکسیون
پارلمانی حزب ایران نوین، عضو
حزب مردم و تشکیلات
فراماسونری (استاد ارجمند
لژهای ژاندارک، دانش و
سالاران لژ و سیرتا درجه 13 و
14 در لژ جویندگان کمال سقراط
و عطار نیشابوری) از مهمترین
مشاغل و منصب های وی بود.
او
همچنین نشانهای درجه 3 و 4
همایون و درجه 2 اصلاحات
ارضی و تاجگذاری را دریافت
نمود.
برخی او را از طراحان
لایحه اصلاحات ارضی می دانند.
حیدرعلی ارفع در سال 1354 بر
اثر سکته قلبی درگذشت.
ر.ک: سالنامه کشور ایران، سال
1350، ص 774.
اطلاعات، شماره 14901، سال
1354.
8ـ مهدی شیبانی فرزند محمود
محاسب الملک در سال 1294 ه
ش در تهران متولد شد.
وی پس
از گذراندن تحصیلات ابتدایی و
متوسطه در تهران جهت ادامه
تحصیل عازم آمریکا شد و پس
از اخذ لیسانس کشاورزی به
کشور بازگشت و در سال 1324
به خدمت دولت درآمد و
مشاغلی منجمله: رئیس اداره
ماشینهای کشاورزی، مدیر کل
دفع آفات، نماینده مجلس شورا
از کاشان، معاون نخست وزیر و
سرپرست سازمان جلب سیاحان،
پنج سال استاندار مازندران و...
.
را عهده دار بود ساواک در سند
بیوگرافی او آورده است : «فردی
متواضع و مردمدار ولی ناوارد
به کار و رفیق باز و قمارباز و
هماره در پی تأمین منافع شخصی
بوده است.
گزارشاتی خبری مبنی
بر فساد جنسی وی نیز واصل
گردیده است.
در ضمن در شمال
کشور سرگرم خرید و فروش
اراضی بوده و با استفاده از
موقعیت خود از سازمانها و
مؤسسات دولتی زمینهائی را به
نام خود و فرزندانش خریداری
کرده و در مازندران به عنوان
استاندار (متری) مشهور بوده و
جهت کارهای خرید و فروش
زمین واسطه هایی هم داشته
است.
در سیاست طرفدار سیاست
غرب به ویژه آمریکا و از دوستان
نزدیک علم، هویدا و ایادی و
مورد توجه آنان بود.
نامبرده
سابقا عضو حزب مردم نیز بوده
است.
» مهدی شیبانی پس از
بازنشستگی به آمریکا رفت،
همسر وی مهین دخت نمازی نام
داشته و دارای 3 فرزند به
نام های محمود، محمد و ملک
میترا است.
9ـ قاسم طاهباز فرزند محمود در
سال 1295 ه ش در تهران بدنیا
آمد تحصیلات خود را تا دکترای
حقوق، از فرانسه ادامه داد.
مشاغلی منجمله، وکیل
دادگستری، عضو هیئت مدیره
بانک ایران و ژاپن، نماینده
مجلس شورای ملی در دوره های
19 و 20 و مدیر روزنامه کیهان
(بین المللی) را عهده دار بود.
طبق
سند بیوگرافیک ساواک: فردی
فعال، مادی، اهل زدوبند و
دسته بندی بوده و وضع مالی
رضایت بخش داشته و دارای
اراضی وسیعی در شمیرانات و
غرب تهران است که اغلب از
اراضی غرب جزء اراضی غصبی
و بدون سند است با دکتر
مصباح زاده صاحب امتیاز
روزنامه کیهان شریک است و از
زمین خواران عمده و معروف و
دارای پرونده های متعدد غصب
و تصرف اراضی در مراجع
قضائی مربوطه می باشد.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های
انفرادی
منبع:
کتاب
پرویز خسروانی به روایت اسناد ساواک صفحه 273