صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : اقدامات دادگستری پیرو 13043/11ﻫ ـ 27/9/57

تاریخ سند: 2 دی 1357


موضوع : اقدامات دادگستری پیرو 13043/11ﻫ ـ 27/9/57


متن سند:

از : 10هـ به : 312 شماره : 12102 /11هـ اخیراً از طرف دادگستری استان اقداماتی در زمینه رسیدگی به وقایع روزهای 20 و 21 /9 /57 زاهدان که ضمن تظاهرات تعدادی شیشه مسجد جامع شکسته شده بود آغاز شده و دو روز قبل نیز آقای نور‌الله مسرّت مسئول هیئت زابلی‌ها به اتهام تحریک مردم وسیله دادسرا بازداشت گردیده است.
نظریه شنبه : خبر صحت دارد.
نظریه یکشنبه : متعاقب اهانت شیخ نصرالله اسدی واعظ مشهدی به نورالله مسرّت مسئول هیئت زابلی‌های زاهدان تعدادی از زابلی‌ها در صدد انتقام برآمده و قصد کتک‌کاری داشته‌اند و نیز تظاهراتی از طرف آنان بر علیه خمینی در روزهای 20 و 21 /9 /57 در خیابان‌های زاهدان صورت گرفت که بعضاً اعمال خشونت‌آمیزی از ناحیه آنان دیده شد و انگیزه بازداشت آقای مسرّت نیز بر همین اساس بوده است.
عیار نظریه سه‌شنبه : بعد از اینکه شیخ اسدی در مسجد زابلی‌ها حاجی نورالله مسرّت مسئول هیئت زابلی‌ها را مورد اهانت قرار می‌دهد.
روز بعد مبادرت به راه‌پیمائی نموده و در حدود 4000 نفر از طبقات مردم زاهدان از جمله دانشجویان و دانش‌آموزان را در خیابان‌های شهر به گردش و راه‌پیمائی وادار می‌نماید که در این راه‌پیمائی ضمن حمل پرچم قرمز و عکس‌هائی از خمینی شعارهای ضد ملی و میهنی نیز داده می‌شود به همین مناسبت مردم زابل و بعضی بلوچ‌ها از این عمل ناراحت شده و بعد از ظهر به مسجد جامع هجوم برده پرچم‌های سرخ و عکس‌های خمینی را پاره و چند جام از شیشه‌های منزل شیخ محمد کفعمی را که در جنب مسجد واقع گردیده و میزبان شیخ اسدی بود می‌شکنند و یادآور می‌شوند چنانچه منبعد به مقدسات ملی آنان اهانت گردد با شدت عمل مواجه خواهند شد.
تا روز عاشورا که شیخ اسدی مجدداً در حدود 1500 نفر از طبقات مردم را در مسجد جامع جمع نموده و ضمن قرائت اعلامیه‌هائی از خمینی و طالقانی شروع به سخنرانی نموده (دستور داده بود که بلندگوهای مسجد جامع را که هشت عدد می‌باشد مورد استفاده قرار دهند تا اکثریت مردم زاهدان گفتار او را بشنوند) و مطالبی بر خلاف مصلحت و علیه معتقدات ملی مردم سیستان و بلوچستان ایراد تا آنان را نسبت به رژیم و دستگاه حاکمه بدبین نماید در خلال این مطالب نیزگاهاً شعارهائی توهین‌آمیز به 166 [می‌داد و]از حاضرین در جلسه می‌خواست که او را همراهی کنند.
مردم زابل و تعدادی از بلوچ‌ها که شاه‌دوستی جزء خون و وجود آنان است از این بابت ناراحت شده و در صدد تلافی برآمدند و متعاقباً با دادن شعارهای ملی و میهنی در خیابان‌های زاهدان به راه افتاده و از کسانی که اتومبیل داشتند تقاضا می‌کردند که عکس شاهنشاه را به شیشه ماشین خود بزنند.
در این گیر و دار چند نفر از دبیران و کارمندان دولت که مخالف رژیم بودند از زدن عکس شاهنشاه خودداری که مورد ضرب واقع می‌گردند از جمله ابراهیم میری (یکی از دبیران مخالف و افراطی) به همین مناسبت مخالفین که وضع را به این منوال می‌بینند برای سرکوب کردن موافقین در شهر شایع می‌نمایند که بلوچ‌ها قصد حمله به منازل اهل تشیع را دارند و کارمندان دولت و اهل تشیع که وضع را نامساعد می‌بینند روز 23 /9 /57 به دادگستری مراجعه و متحصن می‌شوند ولی موقعی که تعداد اجتماع کنندگان در دادگستری به 1500 نفر می‌رسد جریان رنگ سیاسی به خود می‌گیرد.
کارمندان دولت که در مقابل عمل انجام شده‌ای قرار گرفته بودند محل را ترک ولی چون بازپرس و دادستان زاهدان با تظاهر کنندگان به نفع دولت نظر خوبی نداشته‌اند برای سرکوب کردن آنان قطع‌نامه‌ای تنظیم تا به استحضار جناب وزیر دادگستری برسد ولی چون جنبه سیاسی داشته و تقاضای تعویض کلیه مقامات انتظامی محل شده بود کسی آن را امضاء نمی‌کند ولی دادستان و بازپرس مربوطه ضمن تماس تلفنی با جناب وزیر دادگستری روز بعد حاجی مسرّت را که یکی از متنفذین و رئیس انجمن شهر زاهدان است به اتهام تحریک مردم بازداشت موقت می‌نماید که این عمل شدیداً موجب ناراحتی مردم شاه‌دوست زابل شده و معتقدند دادستان بایستی شیخ اسدی و امثالهم را بازداشت کند که موجب ناامنی و اغتشاش منطقه شده است نه حاجی مسرّت که مردی است شاه‌دوست و وطن‌پرست.
احتمال دارد مردم زابل که مردمی شاه‌دوست و وطن‌پرست هستند از روی ناراحتی و نارضائی اقداماتی علیه دادستان و مقامات دادگستری انجام دهند که تلافی کرده باشند.
علیهذا به مصلحت است به نحوی از انحا موجبات آزادی حاجی مسرّت فراهم و نسبت به انتقال رئیس دادگستری و دادستان و بازپرس مربوطه و تحت تعقیب قرار دادن مخالفین اقداماتی به عمل آید.
قابوس نظریه سه‌شنبه : مورد تایید است.
نظریه چهار‌شنبه : اسامی افرادی‌که در تحصن فوق مطالبی اظهار داشته و یا فعالیت حاد می‌کردند متعاقباً به عرض خواهد رسید.
ماکان نظریه 11هـ :

توضیحات سند:

1.
با اوج گیری نهضت و فریادهای مرگ بر شاه که در سراسر کشور رواج یافت برای آن که این واژه در روحیه افراد ساواکی تأثیر نگذارد و موجب جسارت آنها نشود، استفاده از «کد66» به جای کلمه «شاه» در مکاتبات معمول شد.

منبع:

کتاب آیت‌الله محمد کفعمی خراسانی به روایت اسناد ساواک صفحه 475


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.