تاریخ سند: 5 تیر 1357
پرداخت شهریه از طرف نماینده روح اله خمینی به طلاب علوم دینی حوزه علمیه مشهد
متن سند:
چندی قبل نماینده روح اله خمینی در شهر مشهد که وجوه شرعی را بنمایندگی از
طرف او از متعصبین مذهبی جمع آوری میکند، با یکی از پسران آیت اله سید
عبداله شیرازی (از آیات مقیم مشهد) تماس گرفته و از وی در مورد نحوه پرداخت
شهریه طلاب علوم دینی حوزه علمیه مشهد توسط آیت اله شیرازی، سؤالاتی
نموده است.
پسر آیت اله شیرازی به نماینده روح اله خمینی گفته، آیت اله شیرازی
به 3000 نفر طلبه علوم دینی در مشهد شهریه پرداخت میکند.
بعد از این مذاکرات
قرار شده صورت اسامی طلاب دریافت کننده شهریه در اختیار نماینده روح اله
خمینی گذارده شود تا وی براساس صورت مذکور به طلاب مورد بحث شهریه
پرداخت نماید و در هنگام پرداخت شهریه نامی از روح اله خمینی برده نشود.
بدنبال جریانات فوق روز 5 /4 /37 شهریه روح اله خمینی بدون ذکر نام وی به
طلاب مدارس علوم دینی نواب، موسوی، عباسقلی خان و سلیمان خان پرداخت
شده است.
میزان شهریه هریک از طلاب علوم دینی به نسبت تحصیلات بین 200
تا 3000 ریال بوده است.
برای پرداخت شهریه به طلاب مذکور مبلغ دو میلیون و
سیصد هزار ریال از وجوه شرعی پرداختی متعصبین مذهبی به نماینده روح اله
خمینی در مشهد تأمین شده و مبلغ یک میلیون و ششصد هزار ریال نیز از طریق
نماینده روح اله خمینی در قم برای تأمین کسری شهریه به مشهد حواله شده است.
ارزیابی خبر:
خبر صحت دارد
اقدامات انجام شده:
مراتب به نخست وزیری اعلام گردیده است.
توضیحات سند:
* امروز (5 /4 /57) نشریه
«اخبار امریکا و گزارشهای
جهان» مصاحبه خود را با شاه
منتشر کرد.
این گفت وگو که
هیچ انعکاسی در ایران
نداشت به اظهارات شاه
درباره مخالفان خود
اختصاص یافته بود.
محمد
رضا پهلوی در پاسخ به این که
در پس این تظاهرات خیابانی
چه می گذرد، توهم دیرین
خود را چنین بیان کرد : «هیچ
کس نمی تواند مرا سرنگون
کند.
من از پشتیبانی
000 /700 نیروی مسلح و
کارگران و بسیاری از مردم
برخوردارم.
هرجا که می روم
تظاهرات و اجتماعات با
شکوهی به طرفداری از من
برپا می گردد.
من قدرت دارم
و نیروهای مخالف به هیچ
وجه نمی توانند با قدرت
دولت مقابله کنند.
» (داستان
انقلاب / ص 310) شاه به
دلیل خصلتهای شاهانه خود
که همانا تفرعن و خودبینی
بود، نمی دانست که قدرت
واقعی و خواست حقیقی
متعلق به وجود دیگری، جز
اوست.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک - کتاب 07 صفحه 46