تاریخ سند: 18 آبان 1346
موضوع: سید مجدالدین مصباحی عطف و پیرو : 8347/ ه ـ 13/8/46
متن سند:
از : 7 ه
به : 316 شماره : 8451 / ه
نامبرده بالا ضمن نامه ای که از شیراز برای شیخ غلامحسین حقانی به آدرس
(قم صفائیه جنب پل اصفهان منزل شخصی) نوشته است در مورد ساختمان
حظیره القدس و شهرسازی
بهائیان در نزدیکی چشمه
آب زندگی که مدخل شهر
شیراز است مطالبی نوشته و
از وی خواسته است که با
علما تماس بگیرد و آنان را
روشن نماید.
وی افزوده است که دو نفر از
رفقا را به تهران فرستاده ام تا
در این مورد با آقای
فلسفی1 و حلبی تماس
بگیرند و موضوع را به آنها
گوشزد نمایند.
ضمنا
رونوشت تلگراف خود را که
در مورد فوق به جناب آقای
هویدا نخست وزیر مخابره
نموده جهت حقانی ارسال داشته و در زیر تلگراف نوشته شده (تلگراف عمدا
بسیار مؤدبانه است چون دست تحریک)
ملاحظات.
غلامحسین حقانی یکی از وعاظ تندرو و مخالف می باشد که سوابق وی قبلاً
گزارش گردیده است و اصلح است با عطف توجه به آدرس نامبرده اعمال وی
شدیدا زیرنظر قرار گیرد.
در پرونده شیخ غلامحسین حقانی ضمیمه شود.
بایگانی شود.
316
توضیحات سند:
1ـ حجه الاسلام شیخ محمدتقی
فلسفی فرزند حاج شیخ
محمدرضا تنکابنی در سال
(8)1286 شمسی (1326
هجری قمری) در تهران تولد
یافت.
تحصیلات خود را از سن
6 سالگی آغاز کرد و از محضر
اساتیدی چون مرحوم والدش،
آقاشیخ محمدعلی کاشانی،
میرزا مهدی آشتیانی، میرزا
طاهر تنکابنی و میرزا یونس
قزوینی بهره مند گردید.
وی
نخستین بار در سن 16 ـ 15
سالگی در مسجد محل با شعری
در وصف حضرت امیرالمؤمنین
علی (علیه السّلام) به منبر رفت
و چنان مورد استقبال مردم واقع
گردید که در سن 19 سالگی از
جمله مدعوین سخنرانی در
مجلس شورای ملی آن زمان شد
و نامش ورد زبان مردم گردید.
او مبارزات خود را از زمان
رضا خان آغاز نمود و در
سال1316 شمسی پس از حادثه
خونین مسجد گوهرشاد، بربالای
منبر این حادثه را محکوم کرد و
در نتیجه مدتی ممنوع المنبر و از
پوشیدن لباس روحانیت محروم
گردید.
حجه الاسلام فلسفی با
حزب توده و تشکیل دولت
غاصب اسرائیل مبارزه می کرد
و به جمع آوری اعانه جهت
کمک به مردم مظلوم فلسطین
می پرداخت.
از خصوصیات
بارز وی اطاعت محض و بی
چون و چرا از مرجعیت عالی
شیعه حضرت آیه اللّه العظمی
بروجردی بود که ضمن ملاقات
با شاه و رساندن نقطه نظرات
آقای بروجردی، موجب عدم
تخریب مسجد مادر شاه و
ساخت مسجد ارک فعلی،
الزامی شدن درس تعلیمات
دینی در مدارس و عدم
حرکت دادن مشعل از امجدیه تا
دربار که نمودی از آتش پرستی
بود، گردید.
در پی غائله
انجمن های ایالتی و ولایتی و
لوایح ششگانه مخالفت خود و
علما و مراجع وقت به ویژه
حضرت امام خمینی (ره) را طی
یک سخنرانی پرشور ابراز
داشت و به همین دلیل تحت
تعقیب قرار گرفت و تا بعد از
انجام رفراندوم تحمیلی شاه از
رفتن به منبر محروم شد.
آقای
فلسفی نخستین بار در تاریخ 18
اسفند سال 1341 در مجلس
دومین سالگرد رحلت حضرت
آیه اللّه بروجردی توسط نیروهای
شهربانی بازداشت و 2 روز در
زندان قزل قلعه محبوس گردید و
سپس به مدت 48 روز
ممنوع المنبر شد.
در حادثه
مدرسه فیضیه منبرهای متعدد
رفت و سخنانی پرشور ایراد کرد.
در شب عاشورای سال 1342
طی نطقی کوبنده به استیضاح
دولت اسداللّه علم پرداخت که در
همان روز، سخنرانی وی تحت
عنوان «اولین استیضاح ملی در
سال 1342» چاپ و در تیراژ
وسیع در اختیار مردم قرار گرفت.
به همین دلیل برای بار دوم از
سوی نیروهای شهربانی
بازداشت و به زندان شهربانی
منتقل گردید.
او که در حادثه
خونین 15 خرداد در زندان بسر
می برد، تدریس فن خطابه را
برای علاقه مندان در زندان آغاز
کرد.
این دوره زندان 45 روز به
طول انجامید.
پس از آزادی از
زندان در روز جمعه 28 تیرماه
1342، بلافاصله به ساواک
احضار و به مدت 100 روز
ممنوع المنبر گردید، اما این بار
ممنوعیت به مدت 250 روز
طول کشید تا سرانجام در 26
اردیبهشت 1343 برابر با دوم
محرم ممنوعیت رفع شد.
وی در
سفرهای تبلیغی خود به شهرهای
مختلف، محور سخنرانی های خود
را پیام های حضرت امام قرار
می داد و به تبیین و تشریح خط
کلی نهضت می پرداخت.
پس از
تبعید امام به ترکیه، از سوی
ساواک مورد سوء قصد قرار
گرفت.
در سال 1350 در مورد
حادثه اخراج ایرانیان از عراق به
ایراد یک سخنرانی و تشریح
مواضع امام علیه بعثیون عراق
پرداخت، اما به دنبال توهین دو
تن از سناتورهای انتصابی رژیم
شاه نسبت به حضرت امام، چنان
به رژیم شاه حمله کرد که حکم
ممنوعیت دائمی او از رفتن به
منبر صادر شد.
پس از گذشت 2
سال از ممنوعیت منبر مرحوم
فلسفی، رژیم به طور مستقیم به
وی اعلام کرد که تنها با نوشتن
یک دستخط یک سطری به شاه،
ممنوعیت وی لغو خواهد شد،
ولی او زیر بار نرفت و همچنان
استقامت ورزید.
آقای فلسفی
سالهای 56 و 57 خصوصا هنگام
شهادت آقا مصطفی خمینی و
درج مقاله ای با نام جعلی احمد
رشیدی مطلق در روزنامه
اطلاعات و اهانت به ساحت
مقدس حضرت امام به
موضع گیری های بسیار سخت
پرداخت.
در ایام محرم 1357
مردم را به برگزاری با شکوه
مراسم عزاداری فرا خواند و آنان
را از گرفتن اجازه عزاداری از
شهربانی منع نمود.
سرانجام پس
از هفت سال ممنوعیت منبر و در
روز سوّم ورود حضرت امام
خمینی (ره) به وطن، در مدرسه
علوی (اقامتگاه موقت امام) و با
حضور هزاران نفر از علما و
روحانیون تهران و سایر شهرهای
ایران، اولین سخنرانی خود را در
محضر حضرت امام و به خواست
ایشان ایراد نمود و موجبات
انبساط خاطر امام و سایر
حاضرین را فراهم آورد.
در پایان
امام فرمودند: «اعلام کنید که
منبر آقای فلسفی فتح شده است.
»
حجه الاسلام فلسفی صاحب
سخنرانی های روشنگرانه و
تألیفات ارزشمند ماندگار از
جمله کتاب کودک در دو جلد،
کتاب جوان در دو جلد و
آیه الکرسی می باشد.
ایشان
علیرغم کهولت سن تا پایان عمر
با برکت خود به فعالیت های
مختلف و منبرهای تبلیغی خویش
ادامه داد و بالاخره در روز جمعه
27 /9 /77 و در سن 93 سالگی
به رحمت ایزدی پیوست.
وی در
حرم مطهر حضرت عبدالعظیم
حسنی (علیه السلام) در شهرری
به خاک سپرده شد.
منبع:
کتاب
شهید حجتالاسلام حاج شیخ غلامحسین حقانی به روایت اسناد صفحه 102