تاریخ سند: 6 آبان 1350
موضوع : اظهارات ایرج یمینی در مورد آقای هویدا
متن سند:
به : 322
از : 20 ه 12 شماره : 12949 /20 ه 12
ایرج یمینی کارمند شرکت ملی نفت اظهار
داشت زمانی که آقای هویدا در شرکت نفت بود
تجاوزات ناموسی بسیاری مرتکب شد و خانم
...
منشی وی بود و با او روابط جنسی داشت ـ
بالاخره با نخست وزیر شدن آقای هویدا
پیروز1 که سابقا تمایلات کمونیستی داشت به
خاطر همسرش و روابط مشارالیها با هویدا
معاون شهردار شد و بعد استاندار بنادر و
بالاخره استاندار فارس شد و عنقریب است که
بشنویم...
هم وکیل شود یا پستی را احراز کند و
آن وقت ما بیچاره ها باید چوب آنها را بخوریم و بازیچه دست آنها باشیم.
نظریه شنبه : نظری ندارد.
نظریه یکشنبه : تحقیق مستقیم از ایرج یمینی پیرامون اظهاراتش باعث شناسایی شنبه
خواهد شد آرزو
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تایید است پاد
توضیحات سند:
1ـ منوچهر پیروز فرزند نصراللّه در سال 1305 ش در اصفهان بدنیا آمد.
تحصیلات خود را تا فوق لیسانس علوم بازرگانی
دانشگاه تهران ادامه داد.
مشاغلی منجمله مشاور نخست وزیر، معاون شهرداری تهران، استاندار فارس، مدیرعامل
بنیاد اشرف پهلوی و...
را برعهده داشت.
در سند بیوگرافی ساواک وی چنین آمده است : «نامبرده در سال 1332 عضو
حزب منحله توده بوده و در سال 1338 احضار و در مصاحبه به عضویت خود اعتراف کرده و ضمن همکاری، اطلاعات
خوبی را در اختیار گذارده است.
مشارالیه در سمت استانداری استان ساحلی متهم به سوءاستفاده بوده و در زمان
تصدی استانداری فارس با به کار گماردن افراد سودجو در رأس کارها و نیز عدم مدیریت و تجربه کافی وی در امور محوله
باعث نارضایتی اهالی منطقه گردیده و در سال 1352 برخی دوستانش در مناقصه طرح احداث ساختمانهای ضد زلزله با
حمایت وی برنده شده اند و با پشتیبانی او شروع به سوء استفاده و سهل انگاری در کارها نموده اند که در نتیجه با بروز
سیل مجدد و آتش سوزی بر مردم «قیر و کازرون» تلفات و خسارات سنگینی وارد آمده است.
پیروز در جریان خرید و
فروش اراضی و باغات منتصری و نوابی سوء استفاده هایی داشته است.
نامبرده بالا ضمن برپایی جلسات خوش گذرانی
و شب زنده داری و معاشرت نامشروع با زنان، بی عفتی را به حد کمال رسانده است.
در سال 1351 درخواست عضویت
نامبرده در تشکیلات فراماسونری ـ لژ آلمان ـ رد شده است.
وی دارای نشانهای درجه 2 تاج و آبادانی نیز بوده است.
اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی
منبع:
کتاب
امیر عباس هویدا به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 208