تاریخ سند: 14 شهریور 1348
فعالیت توده ایهای طرفدار کمیته مرکزی
متن سند:
به : ماه ـ 315
از : انگور شماره : 1741
دو نفر از دانشجویان توده ای اطریش وابسته به کمیته مرکزی حزب منحله
توده به اسامی فرهاد فرجاد1 و خسرو باقرپور به برلین آمده در منزل فرامرز
زرشناس و محمد کاظمی چند روزی اقامت و ضمن صحبتهائی که در مدت
اقامت این افراد در برلین با
سایر دانشجویان توده ای و
همچنین ایرج رشیدی که
قبلاً به برلین آمده بود به
عمل آمد طرفداران کمیته
مرکزی تصمیم گرفتند که
منبعد روش کار خود را در
سازمانهای دانشجوئی تغییر
دهند.
بدین معنی که تاکنون
این افراد در مقابل حملات
دستجات دیگر به کمیته
مرکزی هیچگاه بطور
آشکار دفاعی نمی نمودند
ولی بعد از این قرار شده که
صریحا و با شدت در مقابل
حملات سایر گروهها
ایستادگی نموده متقابلاً به دیگران حمله نمایند.
پس از انجام این مذاکرات ایرج
رشیدی و فرهاد فرجاد به برلین شرقی رفتند و گویا در آن طرف ملاقاتهایی
انجام دادند، سپس مراجعت نموده برای شرکت در سمینار ایتالیا بآن کشور
مسافرت نمودند.
در پرونده 155211 بایگانی شود.
30 /7 /48
توضیحات سند:
1ـ کیانوری در خصوص فرجاد
چنین توضیح داده است :
او از جوانانی بود که در اروپا
برای حزب فعالیت می کرد.
پدر
او یک پزشک بود و خانواده
آنها عموما توده ای بودند.
او در
جریان انشعاب مائوئیستها و
جریانات کنفدراسیون برای
حزب تلاشهای زیادی کرد و
بشدت از حزب دفاع می کرد.
وی طی سالهای پیش از
انقلاب، یکی از گردانندگان
سازمان جوانان و دانشجویان
حزب در اروپای غربی بود و
همیشه از مواضع درست حزب
حمایت می کرد.
پس از انقلاب،
مدتی دبیر سازمان جوانان بود و
بعد برای اداره سازمان حزب به
اصفهان رفت و پس از ضربه در
بهمن 1361 توانست به خارج
برود، و بالاخره پس از جریان
پلنوم هیجدهم از حزب جدا شد.
همچنین در یکی از گزارشات
ساواک در خصوص او آمده
است : «هنگامی که نامبرده وارد
گراتس گردید از افراد
پان ایرانیست بود که بعدا وارد
چامعه سوسیالیستها گردید و
سرانجام با حزب توده شروع به
همکاری نمود.
مشارالیه در سالهای اخیر جزء
افراد فعال کمیته مرکزی به شمار
می رود که کار او بیشتر در
ارتباط با افراد جوان و تازه
وارد است.
خود او شخصا از
افراد تندرو حزب محسوب
می گردد.
(خاطرات نورالدین کیانوری،
موسسه تحقیقاتی و انتشاراتی
دیدگاه ـ ص 561، 562 ـ اسناد
ساواک، پرونده های انفرادی)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 286