تاریخ سند: 19 شهریور 1345
موضوع: ورود دکتر روحانی به مشهد
متن سند:
از: 9/ﻫ تاریخ:19 /6 /1345
به: 316 شماره: 6732 /9ﻫ
موضوع: ورود دکتر روحانی به مشهد
آقای دکتر سیدمهدی روحانی نماینده مذهبی ایران در پاریس و کشورهای اروپایی، روز دوشنبه به اتفاق باجناقش آقای برقعی قمی، به مشهد وارد شده است. نامبرده از منسوبین آیتالله قمی است به این معنی که مادر نامبرده عموزاده آیتالله قمی است.
خبر ورود نامبرده را شب چهارشنبه آیتالله قمی که به اتفاق سیدمحمود قمی به منزل سیدرضا قمی رفته بودند، به مشارالیه دادند و آیتالله اظهار مینماید «امشب1 آقا مهدی روحانی را در حرم دیدم. نامبرده نزد من آمد و اظهار داشت امروز آمدهام. به او گفتم کجا هستید؟ اظهار داشت در هتلی با خانوادهام هستم. به او گفتم میتوانی به منزل ما بیایی. اظهار داشت خدمتتان میرسم.»
آقا سیدمحمود میگوید تماس شما با آقا مهدی خیلی خوب نیست. آیتالله اظهار داشت او رحم من است و مانعی ندارد. سیدمحمود قدری در این باره با پدرش مباحثه مینماید و سیدرضا اظهار میدارد چه مانعی دارد؟ نامبرده مورد توجه اعلیحضرت است و اوست که میتواند با مقامات عالیه تماس گرفته و رفع هرگونه سوءتفاهمی بشود. سپس مذاکرات عادی به عمل آمد و آیتالله پس از صرف شام، ساعت 11 به منزلش عزیمت میکند. رضا قمی اظهار میداشت شب گذشته یعنی شب جمعه، در مسجد گوهرشاد با آقای دکتر روحانی ملاقات مینماید و مدتی در ایوان مسجد با وی به گفتوگو میپردازد. آقای روحانی سؤال میکند وضع عمویت چطور است؟ رضا قمی اظهار داشت بد نیست. میگوید با دستگاه دولت روابطش حسنه است یا نه؟ میگوید نه. میپرسد از طرف مأمورین انتظامی مزاحمتهایی هست؟ میگوید نه خیلی. تقریباً وضع عادی است. میگوید بلی. من خدمت اعلیحضرت که شرفیاب شدم درباره آیتالله قمی و برادرم (منظورش حجتالاسلام حاج سیدصادق روحانی که مقیم قم و از روحانیون مخالف و اعلامیه صادرکن میباشد) سؤال فرمودند، جواب دادم آنها روحانیونی ملایم و مذهبی هستند. میفرمایند من اطلاع دارم و دستور دادهام رفع تعرض از آنان بشود. بنابراین نبایستی مزاحمتی باشد. رضای قمی جواب میدهد مزاحمتی نیست. رضای قمی سؤال میکند کجا واردید؟ به منزل ما بیایید. اظهار میدارد تلگرافی به تولیت کردم ولی ظاهراً بعضی کلمات صحیح مخابره نشده. با امضاء سرلشکر جوادی و تیمسار سرتیپ افجعی فرمانده تیپ مشهد روز ورودم در ایستگاه استقبالم کردند و اظهار داشتند ملکآباد و چند محل دیگر را اسم برده، پر است. لذا در هتلی جا برایم گرفتهاند و مهمان آستان قدس هستم. رضا قمی اظهار مینماید ممکن است به منزل ما بیایید. میگوید من مهمان آستان قدس هستم.
آنگاه [از] رضای قمی سؤال میکند به نظر تو منزل عمویت بروم یا نه؟ جواب میدهد بسته به نظر خودتان است. میگوید مصلحت نیست منزل ایشان بروم زیرا آیتالله از اعلامیه من عصبانی است و ممکن است صحبت بشود و من هم علاقهمند به شاهنشاه هستم و دفاع خواهم کرد. آن وقت ایجاد ناراحتی میکند. جواب میدهد چه اشکالی دارد بروید و به مشارالیه (یعنی آیتالله) بگویید که چه خدمات و اقدامات اساسی از طرف شاهنشاه شده و ایشان را روشن کنید. میگوید بد نیست فکری بکنم.
رونوشت برابر اصل است.
اصل در پرونده 16635 بایگانی است.
در پرونده ط ـ ب /190 بایگانی شود.
توضیحات سند:
1. در اصل: امست
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 05 صفحه 211