تاریخ سند: 6 اسفند 1351
درباره: 1. حسن منتظرقائم 2. ابوالقاسم مهریزیزاده
متن سند:
شماره: 3425 /26 ﻫ تاریخ: 6 /12 /1351
از: ساواک فرمانداری کل یزد
به: مدیریت کل اداره سوم 312
درباره: 1. حسن منتظرقائم 2. ابوالقاسم مهریزیزاده1
بازگشت به: 12491 /312 – 5 /12 /1351 بدین وسیله نامبردگان بالا به همراه مأمورین بدرقه اعزام و معرفی میگردند. تعداد پنج برگ مدارک مکشوفه از متهم ردیف یک به علت اهمیت موضوع به ضمیمه و بقیه کتب و مدارک به دست آمده از دو نفر مذکور در یک کارتن لاک و مهرشده طبق لیست پیوست تقدیم میگردد.
حسن منتظرقائم در تحقیقات مقدماتی در این ساواک ضمن اعتراف به اینکه مدارک مکشوفه متعلق به وی میباشد اظهار نموده تعداد 185 جزوه اعلامیه شش برگی را شخصی به نام محسن میرمحمد که عضو انجمن مذهبی شهرستان کرج میباشد(رئیس انجمن مذکور شخصی به نام گلپور میباشد) هفته گذشته به یزد آورده تا وی پس از آماده نمودن آنها نسبت به پخش اعلامیهها اقدام نماید.
مشارالیه همچنین اعتراف نموده که در پخش اعلامیههای مورخ 17 /11 /51 در شهرستان یزد عامل اصلی بوده و اضافه نموده اعلامیههای مذکور را در کرج از محسن میرمحمد دریافت و سپس با ابوالقاسم مهریزیزاده(متهم ردیف 2) و جواد رهگذر دانشجوی دانشکده دامپزشکی و مهدی وحدت2 دانشجوی رشته ریاضی دانشکده علوم دانشگاه تهران مبادرت به پخش اعلامیهها مینمایند.
ابوالقاسم مهریزیزاده(ردیف 2) ضمن اعتراف به اینکه تاکنون تعدادی از جزوات مربوط به خمینی را به نام زائرین بیتاله الحرام3 از حسن منتظرقائم دریافت و بین دانشآموزان عضو انجمنهای مذهبی دبیرستان یزد توزیع نموده، در پخش اعلامیههای مورخه 7 /11 /51 شهرستان یزد با وی و دو نفر دانشجوی دانشگاه تهران (جواد رهگذر و مهدی وحدت) همکاری داشته است.
رئیس ساواک فرمانداری کل یزد. خرمزاده
توضیحات سند:
1. ابوالقاسم مهریزیزاده: فرزند عباس، در سال 1330ش در یزد به دنیا آمد. از سال 1348ش در انجمن دینی ضدبهائیت یزد رفتوآمد داشت. به علت ارتباط با حسن منتظرقائم و همکاری با او، در اسفند سال 1351ش، در حالی که دانشآموز کلاس ششم ریاضی دبیرستان امیرکبیر یزد بود، دستگیر و به مدت شش ماه زندانی شد. او پس از آزادی از زندان به تحصیلات خود ادامه داد و در سال 1354ش در رشته ادبیات فارسی دانشگاه فردوسی مشهد پذیرفته شد. در این موقع بود که تحت تأثیر اعضای سازمان منافقین قرار گرفت و با آنان مرتبط شد که به همین علت در آذرماه سال 1355 دستگیر شد ولی اتهام او ثابت نشد. فعالیتهای دانشجویی در راستای تفکرات انحرافی سازمان و راهاندازی انجمن دانشجویان مشهد و توزیع کتب دکتر شریعتی، یکی از اقدامات او بود که حساسیت ساواک را نسبت به او برانگیخت. او که پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با یکی از اعضای سازمان منافقین ازدواج تشکیلاتی و مبادرت به جنگ مسلحانه با نظام مقدس جمهوری اسلامی نموده بود، در سال 1360ش در مشهد دستگیر و به اعدام محکوم شد. (اسناد ساواک ـ پرونده انفرادی)
2. محمدمهدی وحدت: فرزند غلامحسین، در سال 1328ش در یزد به دنیا آمد. از دانشکده علوم دانشگاه تهران لیسانس ریاضی گرفت و پس از بازگشت به یزد، در آموزش و پرورش استخدام شد. فعالیتهای سیاسی و فرهنگی او، منجر به دستگیری و اخراج او از آموزش و پرورش در سال 1351 ش گردید. مشارالیه که موفق به ادامه تحصیل و دریافت کارشناسی ارشد مدیریت اقتصاد از مدرسه عالی کرج شده بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، به آموزش و پروش بازگشت که یکی از مسئولیتهای او در این زمان، سرپرستی سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان یزد بود. دانشنامه مشاهیر یزد، ج 3، ص 1635.
3. منظور از این جزوه، پیام امام خمینی(ره) در بهمن ماه سال 1349ش خطاب به زائران بیتالله الحرام است که در بخشی از آن آمده است: «... بر شما ملت عزیز اسلام که براى اداى مناسک حج در این سرزمین وحى اجتماع کردهاید لازم است از فرصت استفاده کرده به فکر چاره باشید. براى حل مسائل مشکله مسلمین تبادل نظر و تفاهم کنید. باید توجه داشته باشید که این اجتماع بزرگ که به امر خداوند تعالى در هر سال در این سرزمین مقدس فراهم مىشود، شما ملتهاى مسلمان را مکلف مىسازد که در اهداف مقدسه اسلام، مقاصد عالیه شریعت مطهره و در راه ترقى و تعالى مسلمین و اتحاد و پیوستگى جامعه اسلامى کوشش کنید. در راه استقلال و ریشهکن کردن سرطان استعمار، همفکر و همپیمان شوید. گرفتاریهاى ملل مُسْلم را از زبان اهالى هر مملکت شنیده و در راه حل مشکلات آنان از هیچ گونه اقدامى فروگذار نکنید. براى فقرا و مستمندان کشورهاى اسلامى فکرى کنید. براى آزادى سرزمین اسلامى فلسطین از چنگال صهیونیسم، دشمن سرسخت اسلام و انسانیت، چارهاندیشى کنید. از مساعدت و همکارى با مردان فداکارى که در راه آزادى فلسطین مبارزه مىکنند غفلت نورزید...اینک این جانب به حکم وظیفه، شمهاى از گرفتاریهاى ملت مظلوم ایران را تذکر مىدهم تا مسلمین جهان بدانند که به مردم بىپناه این کشور اسلامى چه مىگذرد. آثار شوم استعمار در این مملکت از سایر ممالک اسلامى بیشتر به چشم مىخورد. اسرائیل که امروز دشمن شناختهشده اسلام و مسلمانهاست و مدتهاست که با ملل مُسْلم در حال جنگ است، به دست دولت خبیث ایران در تمام شئون اقتصادى، نظامى و سیاسى دخالت دارد؛ و باید گفت ایران به صورت پایگاه نظامى اسرائیل و در واقع امریکا درآمده است. اجانب در این کشور به تمام معنى مصونیت دارند ولى علما، دانشمندان، فرهنگیان و سایر طبقات از هیچ ظلمى مصون نیستند. بازرگانان محترم، یکى پس از دیگرى، ورشکست شده؛ ظلم و فشار دستگاه حاکمه بشدت هر چه تمامتر گلوى این ملت مظلوم را مىفشارد. اختناق، حبس و زجر قرون وسطایى حکومت مىکند. با اسم سپاه دانش و سپاه بهداشت و دیگر اسامى فریبنده، مقاصد شوم استعمار، همزمان با اشاعه فحشا در اعماق قصبات و دهات در جریان است. مبارزه با علم و فرهنگ با شدت هر چه بیشتر ادامه دارد و مىخواهند ملت بدبخت را به دستور استعمارگران عقب مانده نگه دارند. با ادعاى اسلام و تظاهر به مسلمانى کمر به نابودى اسلام بسته و احکام مقدسه قرآن را یکى پس از دیگرى محو و نابود مىکنند. علماى اعلام و محصلین علوم اسلامى در تحت فشار عمال استعمار دست و پا مىزنند. مدارس علوم دینیه، مساجد و محافل اسلامى را مىخواهند قبضه کنند و این برنامه را مقدارى عملى کردهاند. با بهانههاى بىاساس به دانشگاهها حمله مىکنند و جوانان ارجمند را از دانشگاه به زندان و سربازخانه مىکشانند. حوادث اخیر دانشگاههاى ایران و یورش وحشیانه و بىرحمانه دستگاه جبار به دانشجویان، سخت ما را متأسف ساخته. این روش غیر انسانى نمونه دیگرى از نقشههاى استعمارگران براى سرکوبى دانشگاهها و دانشجویان مىباشد. من این اعمال چنگیزى و قرون وسطایى را شدیداً تقبیح مىکنم؛ و اطمینان دارم که دانشجویان غیور وطنخواه هرگز عقبنشینى نکرده تسلیم نخواهند شد...» صحیفه امام، ج 2، ص 322.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، کتاب 1 صفحه 199