تاریخ سند: 24 دی 1352
متن سند:
شماره: 2118/م
جناب آقای معینیان1 ریاست دفتر مخصوص شاهنشاهی
از طرف آقایان دکتر جلال عبده-2 عالیخانی-3 درّی برای تشکیل جمعیت ایرانی طرفدار ملل متحد جمعیت طرفداران حقوق بشر- باشگاه لاینز در سنندج تقاضاهایی از استانداری شده است که اقدامات لازم به عمل آید استدعا دارد مراتب را به شرف عرض پیشگاه مبارک اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر رسانیده و اراده سنیه ملوکانه را ابلاغ فرمایند ضمناً به عرض میرساند تاکنون سه جمعیت معروض تشکیلاتی در استان کردستان ندارند.
استاندار کردستان
سرلشگر علیزاده
جمعیت طرفداران حقوق بشر
1- جمعیت ایرانی حقوق بشر (نعمت¬اله وحدتی) ...
شده
2- کمیته حقوق بشر (علیخانی) تحت ریاست عالیه شاهدخت اشرف پهلوی4 فعالیت دارد ...
با توجه به نامه ساواک سنندج مقصود کمیته حقوق بشر می¬باشد.
3- انجمن ایرانی حقوق بین¬الملل (جلال عبده) فعالیت دارد.
توضیحات سند:
1ـ معینیان، نصرت اله در سال 1304 ه ش در اصفهان به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در آن جا گذراند.
بعد از آن برای ادامه تحصیلات به تهران عزیمت نمود و از هنرستان راه آهن فارغ التحصیل شد و آنگاه رشته سیاسی را در همین هنرستان سپری کرد.
اولین سمتی که او رسما در ادارات دولتی به دست آورد، کارمندی راه آهن بود.
با توجه به علاقه و ذوقی که در نویسندگی داشت به خدمت در مطبوعات در آمد و طی سالهای متمادی سر دبیری چند روزنامه و مجله را به عهده داشت.
در این زمان وی برای آزمایش ذوق نویسندگی به خدمت در اداره رادیو در آمد و معاونت اداره کل انتشارات را قبول کرد.
در سال 1332 کفالت اداره کل انتشارات را عهده دار شد، تا اینکه در سال 1334 به مدیر کلی انتشارات و رادیو رسید.
در سال 1337 در کابینه دکتر اقبال به سمت معاونت نخست وزیر و سرپرستی اداره کل انتشارات و رادیو برگزیده شد و این سمت را در کابینه شریف امامی، امینی و اسداله علم برای خود حفظ کرد.
در کابینه علم که در تاریخ 30 تیر 1341 به محمدرضا پهلوی معرفی شد با سمت وزیر راه به عضویت دولت درآمد و در کابینه سوم علم، سمت وزیر مشاور و سرپرستی انتشارات و رادیو را عهده دار بود.
وی در دولت حسنعلی منصور به وزارت جدید التأسیس اطلاعات رسید که وزارت او تا 7 بهمن 1343 ادامه داشت.
نصرت اللّه معینیان که تدریجا توجه شاه و اسداللّه علم را به خود جلب کرده بود به دربار راه یافته و رئیس دفتر مخصوص شاه گردید که این شغل را تا اوایل انقلاب در اختیار داشت.
معینیان به نخوت و تکبر و برخوردهای زننده با اشخاص مشهور بود.
2ـ عبده، جلال دکتر فرزند شیخ محمد بروجردی در سال 1288 ه ش در تهران متولد شد وی پس از گذراندن تحصیلات متوسطه در مدرسه دارالفنون موفق به اخذ لیسانس حقوق از دانشکده حقوق تهران، دیپلم عالی حقوق خصوصی و دیپلم عالی علوم اقتصادی و مالی، دیپلم عالی حقوق بین المللی و عمومی و همچنین اخذ درجه دکتری حقوق از دانشگاه سوربن پاریس شد وی در سال 1319 در زمان نخست وزیری متین دفتری به دادستانی دیوان کیفر منصوب و چندی بعد مدیرکل بازرسی کل کشور شد و در مرداد 1328 به وزارت امورخارجه منتقل و در همان سال به عنوان معاون نماینده دائم ایران در سازمان ملل متحد منصوب شد و چند سال بعد یعنی در سال 1334 خود نماینده دائمی ایران در این سازمان گردید تا اینکه در تیر 1338 به وزارت امور خارجه رسید اما یکماه طول نکشید که استعفاء داد.
وی در فاصله سالهای 44 تا 47 نماینده ایران در هند و در طول سالهای 47 تا 1350 نماینده ایران در ایتالیا بود.
وی همچنین در دوره های 14 و 15 مجلس شورای ملی به این مجلس راه یافته بود و در سال 1356 به سمت مشاور حقوقی بانک ایرانیان انتخاب شد.
3ـ عالیخانی، علینقی فرزند عابدین در سال 1307 ه ش در تهران متولد شد.
از دانشگاه تهران، لیسانس علوم سیاسی گرفت ودر کشور فرانسه موفق به اخذ دیپلم عالی حقوق بین المللی و دکترای دولتی در علوم اقتصاد از دانشگاه پاریس شد.
در فرانسه با الیزابت سوزان ازدواج کرد و پس از بازگشت به ایران، در مشاغل مهم دولتی، از جمله ساواک،مشغول به فعالیت گردید.
ساواک در گزارشی، مشارالیه را چنین ارزیابی کرده است :
«روحیه و افکار و عقاید نسبت به : شاهنشاه، خوب ـ مهین، خوب ـ مذهب، عادی ـ خانواده و زن و فرزند،خوب ـ میزان علاقمندی به : مقام و قدرت، زیاد
سوابق خدمتی : مشاور شورای عالی اقتصاد ـ مشاور شرکت ملی نفت و مدتی هم در ساواک مشغول بوده،طرفدار سیاست غرب، در حین خدمت در ساواک در چند کنفرانس کشورهای اروپایی و آسیایی وآفریقایی شرکت کرده و خدماتش مورد رضایت اولیاء امور بوده است.
»
دکتر عالیخانی که به عنوان وزیر اقتصاد کابینه هویدا فعالیت می کرد و از گردانندگان حزب ایران نوین بود،در سوءاستفاده های مالی به آن حد افراط کرد که در سال 44 چند نفر از اعضای حزب ایران نوین در موردسوءاستفاده های وی، تقاضای محاکمه حزبی برای ایشان کردند، گزارشات سوء استفاده های مالی واخلاقی وی به حدی است که می بایست در یک مجموعه مستقل، چاپ و منتشر شود.
مشارالیه در سال 1348 از وزارت اقتصاد کنار گذاشته شد و در بین بهت و حیرت تحصیلکرده ها بهریاست دانشگاه تهران منصوب شد.
وی که مورد مراحم خاص محمدرضا پهلوی بود در سال 1350 از ریاست دانشگاه تهران، برکنار شد و سپس در مشاغل: رئیس هیئت مدیره بانک بین المللی ایران، شرکت فرآورده های نسوز، شرکت آلوپن، به سوءاستفاده های خود ادامه داد.
در ذیل گزارش به تاریخ 19 /4 /52 در خصوص صدمه عالیخانی به سیمان کشور به علت دوستی با ابتهاج، پرویز ثابتی، چنین نوشته است :
«اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر، تیمسار ریاست ساواک در جریان موضوع می باشند که عالیخانی چنین صدمه ای زده است.
»
وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به انگلستان پناهنده شد و به علت ارادتی که به اسداله علم داشت، به نشر خاطرات او پرداخت.
ر.ک : اسناد ساواک، پرونده های انفرادی
4ـ پهلوی، اشرف در سال 1298 شمسی در زیر یک چادر چرمی در حومه شهر تهران از یک زن روستایی به نام تاجالملوک متولد شد.
اشرف 2 دقیقه زودتر از محمدرضا برادر دوقلویش به دنیا آمد.
از ابتدا دارای خلق و خوی تند و تیز بود.
در حالی که محمدرضا در سوئیس در مدرسه لوزان مشغول تحصیل بود اشرف که 17 سال بیشتر نداشت به همراه پدرش در لشکرکشی به آذربایجان و اطراف آن شرکت داشت.
در 15 سالگی با احمد قوام ازدواج کرد ولی طولی نکشید که از او جدا شد.
در زمان اشغال ایران و کنارهگیری رضا شاه، متفقین قبول کردند که اشرف در ایران بماند و محمدرضا به وی اظهار داشت: «تو خوب میدانی که باید اینجا بمانی این وظیفه توست از این به بعد در خانواده پهلوی تو تنها مرد هستی.
» از همان زمان تا آخر عمر سلطنت پهلوی همواره اشرف بود که او را سرپا نگه میداشت و تصمیمات جدی و حساس را برای محمدرضا میگرفت.
اشرف با ایجاد سازمانهای مختلف که ظاهر شرکت داشتند و در واقع بر تمامی خرجها و هزینههای مالی نظارت داشت وی عهده دار تمامی جلسات تفریحی دربار بود.
اشرف بود که فوزیه خواهر ملک فاروق را برای اولین بار جهت همسری شاه تعیین کرد.
تنها زنی که تا حدودی اشرف را به ناکامی کشاند ثریا بود که با توطئه اشرف مجبور به طلاق شد.
وی در امور سیاسی و حتی مسائل سیاست خارجی و بینالمللی هم دخالت میکرد و با رؤسای جمهور آمریکا (ترومن)، انگلستان (چرچیل) و شوروی (استالین) ملاقات نموده و تنها زن ایرانی است که دارای مدال پرچم سرخ از اتحاد شوروی است.
اشرف دو بار دیگر ازدواج رسمی داشت که برای بار دوم با احمد شفیق که یک جوان مصری بیکار بود و در ایران او را به ریاست خط هوایی برگزیدند و برای مرتبه سوم با مهدی بوشهری ازدواج کرد.
در خصوص فساد اخلاقی و روابط نامشروع وی مطالب زیادی در اسناد وجود دارد که در این جا یک نمونه ذکر شدهاست.
«طبق اظهارات غیر نظامی حسین فدایی در زمان حضور والاحضرت اشرف در پاریس یک جوان که احتمالاً افکار ضد نظام داشته از روابط جنسی با ایشان فیلمی تهیه کرده و مدتی است که از دربار شاهنشاهی حقالسکوت دریافت میکند و...
.
»
طبق گزارشات ساواک ، اشرف به وسیله مصونیت ویژهای که داشت اقدام به امر قاچاق مواد مخدر در سطح گسترده و در حد بینالمللی مینمود و یک بار با خبری که روزنامه لوموند فرانسه بر اساس خبر ارسالی از سوئیس درج میکند دال بر بازرسی چمدانهای اشرف و پیدا کردن مواد مخدر کار به رسوایی میانجامد و اشرف به وسیله نفوذ خانوادگی و سلطنتی و گرفتن وکیل و صرف مبالغ هنگفتی مسئله را حل میکند.
به طوری که روزنامه مذکور معذرت خواهی نمود و خبر را تکذیب و نسخههای فروش رفته یک کتاب را که بر اساس این خبر در فرانسه چاپ شده بود را جمعآوری مینماید.
اشرف در خرج کردن بی حساب بود و همین امر باعث شد که وضع مالی او از سایر اعضای خانواده سلطنتی بدتر باشد.
وی پس از پیروزی انقلاب به کشور فرانسه گریخت و مطالبی بر ضد جمهوری اسلامی در روزنامههای پاریس به چاپ رسانید.
«اسناد ساواک پروندههای انفرادی»
منبع:
کتاب
کلوپ لاینز به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 221