تاریخ سند: 6 آذر 1342
موضوع : تشکیل حزب ایران نوین
متن سند:
شماره : 300 ـ 631/ن
به طوری که قبلاً به عرض رسیده روز چهارشنبه گذشته 9 نفر از نمایندگان
مجلس شورای ملی عضو فراکسیون ششم بهمن1 به اتفاق حسنعلی منصور
رهبر فراکسیون مترقی برای کسب اجازه تشکیل حزب جدیدی به حضور
شاهنشاه شرفیاب گردیدند و به قرار اطلاع کلیه نظراتی که در ظرف مدت دو
سال گذشته از طرف کانون
مترقی راجع به اصلاح امور
اقتصادی ـ فرهنگی ـ
بهداشتی و اجتماعی و سایر
امور داده شده است
جمع آوری و به عنوان پروژ
[پروژه ]کار حزب و اعضای
مؤسس به شرف عرض
رسانیده.
توضیح اینکه حسنعلی
منصور در نظر دارد این
حزب را با کمک یک صد نفر
از اعضای گروه مترقی و
فراکسیون ششم بهمن که
شصت نفر آنها از بانوان
خواهند بود در تهران و
شهرستانها تشکیل دهد.
با اینکه تاکنون استقبال زیادی در مورد تشکیل حزب از طرف دوستان قدیمی
حسنعلی منصور که در کانون مترقی عضویت داشته اند نشده است معهذا معتقد
است که با پشتیبانی اعلیحضرت همایون شاهنشاه و تطمیع افراد به واگذاری
مشاغل حساس به آنان نظر آنها را جلب نماید.
اعلیحضرت همایون شاهنشاه در شرفیابی منصور [و] 9 نفر دیگر از نمایندگان
فوق الذکر فرموده اند من از تشکیل این حزب پشتیبانی خواهم کرد و دستور
خواهم داد همه گونه مساعدت و تسهیلات را فراهم نمایند تأکید فرموده اند برای
انجام این کار یک سال به او فرصت می دهند اگر بتوانند موفقت حاصل کنند
بسیار خوبست و در غیر این صورت دنبال نکنند.
یکی دیگر از دوستان منصور
اظهار داشته این اقدام [ ـ ] فرمایش اعلیحضرت همایون شاهنشاه که فرموده
بودند (هر کس بخواهد در آینده در دستگاههای دولتی و قوه مجریه شغل و
مقامی داشته باشد باید متکی به یک حزب نیرومند بوده و بر اساس مرام حزبی
پیشرفت خود را قرار دهد) [ ـ ]از طرف منصور صورت گرفته و به این دستاویز و
تشبث به شاهنشاه خواسته است برای موفقیت در کارهای آینده خود عده ای را
به دور خود جمع کند.
شخص دیگری که به وضع حسنعلی منصور وارد است اظهار می داشت مردم
اصولاً با سوابقی که از دو حزب2 گذشته دارند نسبت به تشکیل حزب خوشبین
نیستند بالاخص اینکه منصور شخصی است جوان و بی تجربه و سوابق پدرش که
معروف به انتساب به یک سیاست خارجی است باعث بدبینی اطرافیان است و
مهم تر اینکه حسنعلی منصور فاقد اطلاعات حزبی و سوابق تشکیل احزاب است
بعید نیست بخواهد از تجربیات و کمک امینی و جمال امامی3 در پس پرده
استفاده نماید.
عینا اقدام به اداره دوم ارسال می گردد.
24 ـ م ـ ن
بررسی گردید.
در پرونده حسنعلی منصور به کلاسه 24 ـ م ـ ن فعلاً بایگانی شود.
بخش 322
توضیحات سند:
1ـ فراکسیون ششم بهمن،
متشکل از اعضای کانون مترقی،
گروه دهقانان، گروه کارگران و
تعدادی از نمایندگان به ظاهر
منفرد بود که در سندی اسامی
54 نفر از آنان ذکر شده است.
«حزب ایران نوین به روایت
اسناد ساواک ـ ج اول ـ بهار ـ
1380 ـ صص 8 ـ 147»
2ـ منظور، حزب ملیون به
رهبری منوچهر اقبال و حزب
مردم به رهبری اسداللّه علم
می باشد.
3ـ جمال الدین امامی خویی
فرزند حاج میرزا یحیی امام
جمعه خوی در 1281 ش در
خوی به دنیا آمد.
تحصیلاتش را
در رشته حقوق در اروپا تکمیل
نمود و در شهرهای بروکسل و
پاریس به تحصیل پرداخت.
پس
از بازگشت به ایران به استخدام
وزارت مالیه درآمد.
مدتی
رئیس اداره اتومبیل و سپس
رئیس اداره باربری و بعد
بازرس وزارتخانه مذکور شد.
پس از شهریور 1320 به اتفاق
علی دشتی، فرج اللّه بهرامی و
ابراهیم خواجه نوری و عده ای
دیگر حزب عدالت را تأسیس
کرد و ریاست کمیته آن را که تا
1334 ش فعالیت می کرد
عهده دار شد.
در دوره 14
مجلس شورای ملی از خوی،
ماکو و سلماس به نمایندگی
انتخاب شد و در دوره 16 از
تهران به مجلس راه یافت.
در
1325 ش مدتی به امر
قوام السلطنه بازداشت و زندانی
شد ولی پس از چند ماه آزاد
شد.
در کابینه هژیر وزیر مشاور
شد و این مقام را در کابینه ساعد
نیز عهده دار بود.
او رهبری
مخالفان دولت مصدق را در
مجلس شانزدهم برعهده داشت و
به انتقاد و استیضاح دولت او
همت گماشت.
پس از کودتای
28 مرداد 1332 در دوره دوم
مجلس سنا (1332 تا 1336
ش) از تهران انتخاب و از بهمن
1338 تا اردیبهشت 1343
سفیر ایران در ایتالیا شد.
سرانجام در 1345 ش در
پاریس درگذشت.
جمال امامی که برادر نورالدین
و نظام الدین خوئی بود، از افراد
متمایل به سیاست انگلستان به
ویژه از مقطع مجلس چهاردهم
بوده است.
وی که نماینده ای
جنجالی و گستاخ بود، به همراه
دیگر دوستان خود، از جمله
سیدکاظم جلیلی یزدی نماینده
مرد یزد و حسام دولت آبادی
جزء کارگردانهای اصلی اکثریت
در این مجلس بودند و همواره
از طرفداران پروپاقرص
انگلستان محسوب می شدند.
در
اواخر حکومت رزم آرا از طرف
شاه مأمور مذاکره با دکتر مصدق
برای مسئولیت نخست وزیر
گردید.
جمال امامی چند ماه پس
از تشکیل دولت مصدق در
رأس مخالفان او در مجلس قرار
گرفت و نقش مهمی در سقوط
دولت وی داشت.
به همین خاطر
پس از کودتای 28 مرداد 1332
از نزدیکان و محارم شاه به
شمار می رفت و تا آخر عمر
سناتوری رژیم را به عهده
داشت.
منبع:
کتاب
کابینه حسنعلی منصور به روایت اسناد ساواک - جلد اول صفحه 69