تاریخ سند: 21 خرداد 1347
موضوع تقاضای تحقیق
متن سند:
شماره : 5931
خواهشمند است در مورد خانم ـ لیلی جهان آراء (نوحی نام همسر دکتر امیرارجمند
می باشد.)
که در آدرس نامبرده: تهران خیابان شمیران، شهنازی شماره 14 تلفن 71066
می باشد نسبت به کسب اطلاعات زیر اقدام و نتیجه را اعلام دارند.
مشخصات و وضعیت کامل
خانوادگی نامبرده
الف ساعات کار و میزان حقوق
دریافتی
ب در صورتی که متارکه کرده
است تاریخ و علت متارکه (شغل
همسر همراه با مشخصات کامل)
ج ساکنین منزل فوق
د کسب هرگونه اطلاعات دیگر
مفید خواهد بود
ه
مشخصاتی که مأمور تحقیق
را راهنمائی می نماید.
چون نامبرده با یکی از اتباع شرقی
تماس داشته لذا خواهشمند است
دستور فرمائید تحقیق کاملاً
غیرمحسوس انجام شود.
به قرار اطلاع نامبرده از ندیمه های اعلیحضرت فرح شهبانوی1 ایران
می باشد ضمنا سوژه کارمند شرکت ملی نفت می باشد.
21 /2 /47
محل امضاء معاون محل امضاء رئیس بخش
توضیحات سند:
1ـ فرح دیبا در مهر ماه سال
1317 در یک خانواده متوسط،
از یک پدر آذربایجانی بنام
سهراب و مادر گیلانی بنام
فریده قطبی گیلانی در بخارست
پایتخت رومانی به دنیا آمد.
پدر فرح، سهراب دیبا افسر
ارتش بود که هنگام تولد فرح
برای انجام مأموریتی در
رومانی، که در آن زمان رژیم
سلطنتی داشت، به سر می برد.
فرح در کودکی پدر را از دست
داد و با مادرش راهی تهران شد.
در تهران تحت سرپرستی مادر
با مراقبت و حمایت دائیش
بزرگ شد.
تحصیلات خود را در تهران ابتدا
در مدرسه ایتالیاییها (مدرسه
خواهران کاتولیک) و سپس
مدرسه ژاندارک و دبیرستان
رازی به انجام رساند و برای
ادامه تحصیل به فرانسه اعزام و
در رشته معماری مشغول
تحصیل شد ضمن تحصیل، با
گروههای دانشجویان ایرانی
مقیم فرانسه، که در آن زمان
بیشتر گرایشهای چپی داشتند
محشور گردید.
پسر دایی او
رضا قطبی هم در میان این
دانشجویان بود که با روابط
نزدیک بین آن دو، بالطبع در
گرایش و کشش او به سمت این
فعالیتها بی تأثیر نبود.
«فرح هنگام تحصیل در پاریس،
از نظر تأمین هزینه تحصیل و
اقامت خود در پاریس در مضیقه
بود و تحت تأثیر شرایط محیط
زندگی خود و رواج افکار و
عقاید
کمونیستی در فرانسه آن
روز گرایش های چپی پیدا کرد و
به طوری که احسان طبری از
رهبران حزب توده بعدها در
کتاب «کژراهه» خود نوشت در
حوزه های حزب توده در
پاریس نیز حضور می یافت.
دوستان او نیز همه گرایش های
چپی داشتند و پسردایی فرح،
رضا قطبی، که او هم در پاریس
تحصیل می کرد به گروههای چپ
پیوسته بود.
فرح اولین ملاقات
خود را با شاه در یک مجلس
پذیرایی که از طرف سفارت
ایران در پاریس ترتیب داده شده
بود خوب به خاطر می آورد.
...
دو ماه بعد از این ملاقات، فرح
برای گذراندن تعطیلات
تابستانی به تهران آمد و عمویش
اسفندیار دیبا که در آن موقع در
دربار کار می کرد، او را برای
گرفتن یک بورس تحصیلی به
اردشیر زاهدی معرفی کرد.
اردشیر زاهدی که در آن موقع
داماد شاه بود، دفتری در دربار
داشت و ضمن سایر کارها به امور
دانشجویان ایرانی در خارج هم
رسیدگی می کرد.
اردشیر زاهدی
از قیافه و هیکل متناسب و طرز
صحبت این دختر خیلی خوشش
آمد و او را برای همسری شاه
مناسب تشخیص داد.
فردای
همان روز شهناز دختر شاه و
همسر اردشیر زاهدی هم فرح را
دید و پسندید و تمام داستان از
همین جا آغاز شد.
و طی یک
ضیافتی که شهناز و اردشیر
زاهدی برپا کردند وسیله ای به
دست آمد تا با هم بیشتر آشنا
شوند و با یکدیگر به گفتگو
پرداختند ...
و مراسم ازدواج بعد
از ظهر دوشنبه 29 آذرماه 1338
برگزار و در همان شب مجلس
شام و ضیافت باشکوهی در کاخ
گلستان منعقد گردید.
فرح بعد از مرگ شاه هرگز درباره
میزان ثروت و ارثیه ای که به او
رسید سخنی بر زبان نیاورد ولی
با کمترین تخمین، دارایی او به
دهها میلیون دلار بالغ می شود.
وی در یک خانه مجلل در شرق
آمریکا زندگی می کند و ویلایی
نیز در جنوب فرانسه دارد ولی
غالبا در آمریکا زندگی می کند و
سالی یکی دوبار هم برای گردش
و تفریح و خرید به فرانسه
می آید.
(ر.ک : طلوعی، محمود، از
طاووس تا فرح، صص 349 ـ
356 و 424.
طلوعی، محمود، پدر و پسر،
صص 668، 702، 716 ـ 796)
منبع:
کتاب
زنان دربار به روایت اسناد ساواک - لیلی امیر ارجمند صفحه 5