تاریخ سند: 28 آبان 1348
موضوع : فخرالدین حجازی پیرو 16637/20 ه 3 ـ 27/8/48
متن سند:
به : 316
از : 20 ه 3 شماره : 16676 /20 ه 3
نامبرده بالا در تاریخ 26 /8 /48 ضمن یک مذاکره خصوصی با امامی اظهار
داشت که آنقدر دشمنان من زیاد شده که پدرم دارد درمی آید و دیروز هم در بازار
اعلامیه پخش کرده اند و در این اعلامیه نوشته اند که این بی دین است و از پشت به
اسلام خنجر می زنند و ضد اسلام و دین هست و با دشمنان ساخته.
امامی اظهار
داشت که اتفاقا صبح آقای محمدرضا سعیدی1 به من تلفن کردند و پرسیدند که
شنیده ام در بازار اعلامیه ای بر علیه شما پخش کرده اند که عاملین دستگیر
شده اند ولی چون من خبری نداشتم تکذیب کردم و بعد اضافه نمود که شما بهتر
بود شکایت می کردید تا عامل اصلی را پیدا کنند.
ولی حجازی اظهار داشت که
اگر بخواهم دولت عامل را تعقیب بکند بیشتر به ضررمان است زیرا می گویند که
ما به دولت وابسته ایم.
در هر صورت از نظر خود ما پخش کننده این اعلامیه
شناخته شده است و او همان فلسفی است و کسی جز او در این جریان دست
ندارد.
زیرا از سی سال پیش تا کنون به چنین بلائی که ما بسرش آوردیم گرفتار
نشده بود و شما از پخش اعلامیه با کسی صحبت نکنید زیرا که به ضرر ما تمام
خواهد شد بلکه همیشه از گرم بودن مجالس با دوستانتان صحبت کنید و پخش
اعلامیه هم به
دلیل آن است که احساس ضعف کرده اند و معلوم می شود که جرئت نکرده اند از
این اعلامیه در مسجد خودمان پخش کنند بلکه رفته اند در بازار و یواشکی به
مردم داده اند و آقای شبستری می گفت از این اعلامیه ها تا کنون در حدود 150
نوع بر علیه آقای شریعتمداری داده اند و شما امشب مجددا کلیشه مجالس
سخنرانی را به روزنامه کیهان و اطلاعات بدهید تا مجالس گرم شود و با تلفن هم
مردم را دعوت کنید.
امامی پرسید این اعلامیه چگونه به دست شما رسیده
فخرالدین بیان داشت که صبح شیخی در بازار اعلامیه ها را پخش می کرد که یکی
را شخصی به دست ما رسانید و همین طور هم تلفن های تهدیدآمیز به ما ادامه
دارد.
نظریه منبع : منبع نظری ندارد
نظریه رهبر عملیات : با توجه به اظهارات فخرالدین حجازی به نظر می رسد که
در مورد پخش اعلامیه با بعضی آیات تماس هایی گرفته است.
توضیح رهبر عملیات: فخرالدین سعی می نماید به دوستان خود تفهیم نماید که
دائما از طرف دار و دسته فلسفی مورد تهدید قرار می گیرد که به وسیله تلفن نیز
تهدید می شود لیکن تا کنون از تهدید وی به وسیله تلفن اطلاعی واصل نگردیده
است.
نظریه 20 ه 3 : نظریه رهبر عملیات مورد تأیید است.
از طرف رئیس بخش 3 تالش
به اداره کل سوم و مقامات را در جریان امر بگذارید
اداره کل سوم 28 /8 /48
توضیحات سند:
1ـ آیت الله سید محمدرضا
سعیدی در دوم اردیبهشت ماه
1308 هجری شمسی در منطقه
«نوغان» مشهد دیده به جهان
گشود.
دروس ابتدایی را نزد
پدر آموخت و در دوران
نوجوانی به لباس روحانیت
درآمد.
او برای ادامه تحصیل به
مشهد رفت و منطق و اصول را
نزد عالمان برجسته ای چون
ادیب نیشابوری، شیخ هاشم و
شیخ مجتبی قزوینی فرا گرفت.
پس از پایان دروس سطح به
شهر قم هجرت کرده و از محضر
آیات عظام بروجردی و میرزا
هاشم آملی کسب فیض نمود.
با
راه یافتن به محضر درس
حضرت امام (ره)، جزو
نامدارترین شاگردان ایشان شد
و با دریافت لبّ اسلام ناب
محمدی، تلاشهای سیاسی اش
آغاز گردید.
در حادثه 15 خرداد
1342 که منجر به دستگیری
حضرت امام خمینی گردید، در
کویت رژیم شاه را به باد انتقاد
گرفت و با ارسال نامه برای
مراجع مقیم نجف آنان را از
خطری که جان امام را در ایران
تهدید می کرد، مطلع نمود.
پس
از چند ماه به قصد زیارت
حضرت امام با لباس مبدل وارد
ایران شد و به دنبال تبعید ایشان
از ترکیه به نجف، خود را به آنجا
رسانید و برای بهتر شناساندن
امام به علما و مدرسین حوزه
علمیه تلاش فراوانی کرد.
او در
مسیر مبارزه علیه رژیم شاه
بارها توسط ساواک تحت
تعقیب قرار گرفت، و دستگیر شد
و ممنوع المنبر گردید.
آیت الله
سعیدی ورود سرمایه گذاران
امریکایی به ایران را خیانتی
بزرگتر از کاپیتولاسیون و
استعماری تر از تنباکو
می دانست و با سخنان تند،
نامه ها و بیانیه های افشاگرانه
رژیم شاه را سخت به وحشت
می انداخت.
این بود که ساواک
کمر به قتل او بست و در شامگاه
20 خرداد ماه 1349 او را در
سلولش در زندان قزل قلعه با
پیچیدن عمامه به دور گردنش به
شهادت رساندند.
شهید آیت الله سید محمدرضا
سعیدی، مرکز بررسی اسناد
تاریخی)
منبع:
کتاب
فخرالدین حجازی به روایت اسناد ساواک صفحه 195