تاریخ سند: 30 خرداد 1352
موضوع: شخصی به نام علی دوانی
متن سند:
شماره: 1 /828 /02 /501 /421 تاریخ: 30 /3 /1352
از: اداره دوم اطلاعات و ضد اطلاعات
به: تیمسار ریاست سازمان اطلاعات و امنیت کشور
موضوع: شخصی به نام علی دوانی
اطلاع واصله حاکیست:
1ـ خبر دهنده در تاریخ 16 /2 /52 در مجلس ختم یکی از بستگان در امامزاده جعفر نزدیکی ورامین شرکت نموده بود که شخصی به نام علی دوانی بالای منبر رفته و شروع به سخنرانی نموده که در میان صحبتهای خود مطالبی به شرح زیر بیان میدارد:
(ایران فقط در گذشته نخست وزیرانی مانند مستوفی الممالک1 و امیر کبیر2 داشت که پدرسوخته گردن شکسته ناصرالدین شاه امیرکبیر را از بین برد ما مسلمانها بایستی تظاهرات اسلامی داشته باشیم تا کی در خانه باید نشست کی باید به خود بیائیم، پادشاهان گذشته دائم فکر خود را متمرکز به اسلام میکردند و در تعمیر و مرمت بارگاههای پیشوایان اسلام و امامزادهها نهایت دقت را میکردند ولی در حال حاضر همه دچار ریا و فریب و خودنمائی شدهاند آقایان باید بدانید اگر موقوفههای ایران را صرف ایران نمایند بهشت خواهد شد ولی در حال حاضر درآمد موقوفههای ما به جائی میرود که ما از آن بی خبر هستیم من خود شعرشناس هستم و کتابهائی هم به چاپ رساندهام).
2ـ شیخ یاد شده پس از ذکر مطالب فوق شعری از خودش میگوید که نیم بیت اول آنرا خبردهنده فراموش نموده ولی نیم بیت دوم آن این بوده (ولی افسوس که رهبر شرمندهام)
3ـ خبر دهنده آدرس منزل وی را در تهران نداشته ولی سعی نموده تا اینکه شماره تلفن منزل قدیم و منزل جدید وی را به شرح زیر به دست آورده است. ن
شماره تلفن منزل قبلی 535077
شماره تلفن فعلی 33732
ارزیابی خبر: آگاهی و بهره برداری لازم
آقای باقری مشخص فرمائید دوانی کیست اگر مورد شناسائی قرار گرفته سوابق او بررسی روشن نمائید ساواک مربوط چنین [ناخوانا] در گزارش [ناخونا] آمده آگاهی داده یا خیر.
اگر گزارش از وی دارند مراتب را به ساواک تهران منعکس نمایند.
در ساعت 13:00روز [ناخوانا] به بخش 312 واصل گردید.
توضیحات سند:
1. در اصل: مستوفیالمالک
2. میرزاتقى خان امیرکبیر، فرزند کربلایى قربان در یکى از خانوادههاى فقیر هزاره (از قریههاى فراهان) چشم به جهان گشود. پدرش به عنوان آشپز و ناظر خرید منزل «میرزا ابوالقاسم قائم مقام» انجام وظیفه مىکرد. میرزا تقىخان در دستگاه قائم مقام بزرگ شد و سرانجام معاونت میرزا محمدخان زنگنه (امیرنظام) را بر عهده گرفت. او پس از ماجراى قتل گریبایدوف، به دستور فتحعلى شاه قاجار به اتفاق خسرو میرزا به روسیه رفت و لیاقت قابل توجهى از خود نشان داد. میرزاتقى خان به تدریج در دستگاه شاهزاده ناصرالدین میرزا (ناصرالدین شاه) ارج و قربى خاص یافت و پس از بر تخت نشستن وى، صدارت ایران را بر عهده گرفت و بهرغم مخالفت مهدعلیا (مادر ناصرالدین شاه) با عزتالدوله (یگانه خواهر ناصرالدین شاه) پیمان زناشویى بست. او چندى بعد شورش یاغیان داخلى را سرکوب کرد و سپس به «امیرکبیر» ملقب شد. امیرکبیر در طول دوران وزارت خود مجموعهاى از اصلاحات را به مورد اجرا گذاشت. از جمله اقدامات او تأسیس دارالفنون، اعزام محصلین و دانشجویان ایرانی به اروپا، تأسیس روزنامه وقایع الاتفاقیه و اعمال اصلاحات در ارتش بود. وى سرانجام به تحریک مهدعلیا و درباریان قاجارى در سال 1268 هـ ق، توسط ناصرالدین شاه از مقام خود عزل شد. او چندى بعد به «فین» کاشان تبعید و سرانجام با دسایس مادر شاه و سایر درباریان به دستور ناصرالدین شاه در هجدهم ربیعالاول سال 1268ﻫ ق، در حمام «فین کاشان» توسط حاج على خان حاجبالدوله به قتل رسید و جسدش در کربلاى معلى به خاک سپرده شد. ر.ک : سروش قربانى، دایرۀالمعارف مشاهیر جهان، ص 149.
منبع:
کتاب
حجتالاسلام و المسلمین علی دوانی به روایت اسناد ساواک صفحه 197