صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: آیت‎الله میلانی و استاندار خراسان

تاریخ سند: 2 مرداد 1345


موضوع: آیت‎الله میلانی و استاندار خراسان


متن سند:

از: ساواک خراسان تاریخ:2 /5 /1345
به: اداره کل سوم (316) شماره: 6224 /9ﻫ
موضوع: آیت‎الله میلانی و استاندار خراسان

از تاریخ 20 /4 /45 از طرف آستان‌قدس رضوی در صحن نو مجالس روضه‌خوانی دایر و شیخ محمد کرمانی منبر می‌رفت. چون آیت‎الله میلانی در این صحن نماز جماعت می‌خواند، نسبت به روضه‌خوانی اعتراض و گفته است «چون شیخ محمد کرمانی طرفدار دولت است و در جای نماز من روضه می‌خواند، لذا من دیگر نماز نخواهم خواند یا اینکه شیخ محمد نباید در محل نماز من روضه بخواند.»
در تاریخ 21 /4 /45 اعتمادالاسلام بختیاری که مشاور و مورد احترام میلانی است، در دفتر اینجانب حضور یافته و از طرف میلانی پیغام داد که ترتیبی فراهم شود تا در محل روضه شیخ محمد کرمانی تغییر داده شود یا اینکه میلانی نماز نخواهد گزارد. به او جواب داده شد که آیا شیخ محمد کرمانی غیر از روضه و عزاداری خامس آل عبا، عمل خلاف شرعی انجام می‌دهد که آقای میلانی ناراحت شده؟ این خودستایی‌ها چیست؟ عدم اقامه نماز به عذر اینکه کرمانی در آنجا روضه می‌خواند، صحیح نیست. نماز خواندن یا نخواندن میلانی به حال ساواک اثری ندارد. اگر آقای میلانی می‌تواند از جمع‌آوری پول از مردم که بیشتر در سر نماز به او می‌دهند، صرف‌نظر کند، ما حرفی نداریم، نماز نخواند؛ خیلی از علما و پیش‌نمازان حاضرند در جای ایشان نماز بخوانند و برای زوار هم فرقی ندارد که پشت سر کدام‌یک از علما نماز بخوانند. علاوه بر این، اگر میلانی به مذهب خیلی معتقد است، نباید جلوی کرمانی را بگیرد بلکه بایستی شبانه‌روز در جوار قبر امام هشتم، وعاظ و روضه‌خوان‌ها مجالس تعزیه برگزار تا مسلمانان که رنج سفر را تحمل کرده و به زیارت آمده‌اند، درک فیض نمایند. این پیام ساواک، آیت‎الله میلانی را در محظور عجیبی قرار داده، ناچار شد شب بعد با اینکه اعلام کرده بود به نماز نمی‎آید، در محل نماز بگزارد. این اقدام ساواک بسیار به جا و مفید بود زیرا تسلیم خواسته میلانی نشده و میلانی هم چون از ساواک به علت پرونده داشتن پسرش بسیار حساب می‌برد، سر جایش نشانیده شد.
متأسفانه از طرفی تیمسار سپهبد باتمانقلیج استاندار، پس از اطلاع از تصمیم آیت‎الله میلانی و بدون اطلاع از اقدامات ساواک، دستور می‌دهد که مجلس شیخ محمد کرمانی را جمع و از منبر رفتن وی در محل نماز میلانی جلوگیری شود و سرلشکر ارفع1 را به منزل میلانی می‌فرستد که از او دلجویی کند.
گرچه اقدام استاندار بدون نظر خاصی و فقط به علت ضعف صورت گرفته، ولی اثر نامطلوبی در مشهد گذارده و باعث قدرت میلانی شده است. تیمسار استاندار مدعی هستند که از طرف دربار شاهنشاهی به ایشان توصیه شده که از روحانیون تحبیب و با آن‌ها با مدارا رفتار شود و اضافه نمودند که تصور می‌کردند این قبیل دستورات دربار را ساواک مرکز به ساواک خراسان اطلاع می‌دهد.
با عرض مراتب فوق، به استحضار تیمسار ریاست ساواک می‌رساند که تحبیب قمی و میلانی که عناصری خبیث و نسبت به شاهنشاه کینه و عناد شدیدی دارند، به‌هیچ‌وجه صلاح نیست و بایستی در هر فرصت آن‌ها را کوبید که قدرت اظهار وجودی نداشته باشند، کما اینکه در این مدت نداشته و ندارند.
پیشنهاد ساواک این است که علما و روحانیون و سایر امور مذهبی در خراسان (برعکس نقاط شمالی و آذربایجان) نبایستی تقویت شود بلکه عناصر افراطی مذهبی را که کانون آن‌ها در مشهد است، به هر وسیله‎ای شده روزبه‌روز ضعیف‌تر شده و اعمال و رفتارشان تحت مراقبت قرار گیرد.
مراتب جهت استحضار به عرض رسید.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان ـ سرتیپ بهرامی
به عرض تیمسار ریاست ساواک رسید. مقرر فرمودند در بولتن درج گردد ـ 6 /5
آقای ازغندی! در بولتن درج شود ـ 8 /5
در بولتن درج شده است ـ 9 /5 /45
رونوشت تهیه و در پرونده شیخ محمد کرمانی ضمیمه گردید ـ 18 /5

توضیحات سند:

1. سرلشکر حسن ارفع فرزند میرزا رضاخان (ملقب به دانش ارفع‌الدوله) در سال 1274ش. در شهر تفلیس به دنیا آمد. در دوازده سالگى وارد مدرسه نظام شد و تحصیلات خود را در دبیرستان نظام ژنو سوئیس، دبیرستان موناکو و دبیرستان نظام ترکیه به پایان برد. او در 24 سالگى به استخدام ژاندارمرى ایران درآمد. در سال 1306 براى گذراندن دوره دانشگاه جنگ، به پاریس اعزام شد و به دلیل اقامت طولانى در خارج از کشور، به زبانهاى ترکى، فرانسه، روسى، انگلیسى و آلمانى تسلط یافت. مدرک تحصیلى او در ایران «فرماندهى عالى ستاد» ارزیابى گردید. او رئیس دانشکده افسرى، رئیس اداره سواره نظام و با درجه سرتیپى رئیس رکن دوم ستاد ارتش در زمان جنگ جهانى دوم بود.
حسن ارفع که از سال 1323 به درجه سرلشکرى رسید، در سالهاى پس از شهریور 1320 چندین‌بار ریاست ستاد ارتش، عالى‌ترین پست نظامى را عهده‌دار بود. در این دوران، ارفع در رقابت جدى با رزم‌آرا قرار داشت. نامبرده در سالهاى 1320 - 1325 یکى از چهره‌هاى فعال سیاسى ـ اطلاعاتى ایران به شمار مى‌رفت. او علاوه بر تأسیس و هدایت حزب مخفى «نهضت ملى» در ارتش، گردانندۀ سه حزب سیاسى افق، آسیا (این حزب توسط او و دکتر احمد هومن معاون وزارت دربار و از اعضای تشکیلات فراماسونری و به رهبرى هادى سپهر به وجود آمد) و حزب سومکا (به رهبرى داود منشى‌زاده) نیز بود. سرلشکر ارفع در زمان دولت احمد قوام (بهمن 1324) از ریاست ستاد ارتش برکنار و در اوایل 1325 به همراه گروهى دیگر از جمله میرزا کریم‌خان رشتى، جمال امامى و على دشتى به اتهام توطئه علیه دولت بازداشت گردید. او پس از رهایى از زندان، در اسفند ماه همان سال با درجه سرلشکرى بازنشسته شد و به فعالیت‌هاى سیاسى خود ادامه داد. در سال 1330 در زمان دولت حسین علاء به سمت وزارت راه منصوب شد و در سالهاى پر آشوب 1330 - 1332 همچنان در متن حوادث سیاسى روز بود و منزلش محل تجمع کانون‌هاى سیاسى و نظامى علیه دولت مصدق محسوب مى‌شد. سرلشکر ارفع پس از کودتاى 28 مرداد، عالى‌ترین نشان کودتا (نشان درجه یک رستاخیز) را دریافت کرد. از سال 1336 به مدت چهار سال سفیر ایران در ترکیه بود و سال 1337 موافقت‌نامه معروف دفاعى ایران و آمریکا را (که بحران شدیدى در روابط ایران و شوروى به وجود آورد) با سفیر آمریکا در ترکیه به امضا رساند. این موافقت‌نامه در واقع چک سفید امضاى اشغال نظامى ایران توسط آمریکا در شرایط ضرورى بود. ارفع از سال 1340 به مدت یک سال مسئولیت سفارت ایران در پاکستان را برعهده داشت. او در سال 1365 در تهران درگذشت. (ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج 1، ص 249)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 05 صفحه 198



صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.