صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: ورود آقای محمدعلی میلانی

تاریخ سند: 13 شهریور 1342


موضوع: ورود آقای محمدعلی میلانی


متن سند:

شماره: 6691/م الف11 تاریخ:13 /6 /1342
موضوع: ورود آقای محمدعلی میلانی

آقای سید محمدعلی میلانی پسر ارشد آیت‌الله میلانی روز پنجشنبه 7 /6 /42 به مشهد وارد شد و آقایان فخرالدین حجازی، اسدیان، دکتر نادری [و] دکتر جاودانی در ساعت پنج بعدازظهر روز جمعه به باغی واقع در آبکوه رفته و در آنجا علی‌اکبر سرجمعی،1 خلیل قناد رضایی و چند نفر از بازاریان حضور داشتند. آقای سید محمدعلی میلانی شروع به صحبت کرده و بحث بیشتر در مورد خفقان موجود بود و ایشان وضع آقای خمینی را و اینکه از زندانی به زندان دیگری منتقل شده‌اند تشریح و سپس اظهار می‌داشت که حتی از انجام مصاحبه‌های مطبوعاتی پدرم با خبرنگاران خارجی نیز جلوگیری می‌کنند. چنان‌که چند روز قبل دو نفر مخبر فرانسوی و آلمانی با پدرم ملاقات کردند و آنچه پدرم می‌گفتند مترجم به عکس طبق دستور مأمورین به مخبرین2 می‌گفت، تا اینکه چند نفر از تجار بازار که به زبان آلمانی وارد بودند جریان را با آقای میلانی درمیان می‌گذارند و به ایشان می‌گویند که سخنان شما را به عکس به خبرنگاران می‌گویند و ایشان دستور می‌دهند تا خلاصه‌ای از بیانات ایشان را ترجمه و در اختیار خبرنگاران بگذارند و بدین‌وسیله مختصری از اوضاع را به آن‌ها بفهمانند.
آقای سید محمدعلی میلانی اظهار می‌داشت چون تشخیص دادیم که بایستی حقایق اوضاع ایران را برای اطلاع جهانیان به گوش آن‌ها برسانیم، لذا تصمیم گرفته شد که اگر وسایل فراهم شود چند نفر مبلغ فهمیده، چه روحانی و چه غیرروحانی، که نمایندگی از طرف همه علما داشته باشند به اروپا اعزام داریم و در کشورهای دیگر دست به تبلیغ و بیان حقایق ایران بزنیم و اگر چنانچه دولت ایران از این امر مطلع شد و جلوگیری نمود این اشخاص با در نظر گرفتن جهات مختلف از عراق انتخاب خواهند شد و مخارج آن‌ها را آقایان علما خواهند پرداخت. سپس آقای سید محمدعلی میلانی مفصلاً درباره مبارزه منفی که به اتحاد با جبهه ملی در تهران و اکثر شهرستان‌ها به وجود آمده است بحث نمودند و گفتند تا آنجا که ما اطلاع داریم در اکثر شهرستان‌ها و مراکز استانها آن‌قدر سطح گرفتن کارت و استقبال مردم بد بوده است که خود دولت ناراحت شده و برای اینکه آبرویش ریخته نشود کارمندان خود را به زور وادار به دریافت کارت الکترال نموده است و در تهران ‌هم چون عده‌ای به دستور آقای میلانی در روزهای اول کارت گرفته، چون عده آن‌ها زیاد است و دولت چه مراجعه بکنند و چه به صندوقها مراجعه نکنند به تعداد کارت‌های گرفته شده اوراق انتخاباتی تهیه نموده است لذا تصمیم گرفته شده که این اشخاص کاندیداهای خود را در اوراق نوشته و زیر آن امضاء کنند. ایشان می‌گفتند که مبارزه منفی مردم در تهران به حد اعلای خود رسیده و مردم تهران به‌قدری نسبت به دستگاه بدبین شده‌اند که حاضرند هر نوع دستوری را در این مورد اجرا کنند، در حالی‌که قدرت ارتش رمق مردم را گرفته است باوجود این مردم دست از مبارزه بر نمی‌دارند و فحاشی به دستگاه امری است علنی، مثلاً بازاری‌ها حتی از خرید و فروش با ارتشی‌ها خودداری می‌کنند و تصمیم گرفته شده است که این مبارزه و بایکوت ارتشی‌ها به‌خصوص سازمانی‌ها (سازمان امنیت) تا آنجا که امکان داشته باشد ادامه دهیم زیرا دو نتیجه حاصل می‌شود، یکی آن‌ها را مستأصل می‌کند و دیگر اینکه مردم را روحاً‌ حاضر برای فداکاری و مبارزه می‌کند.

گیرندگان: مدیریت کل اداره سوم
بخش بررسی
به فرموده به مرکز گزارش و بهره‌برداری شود ـ 12 /6
14 /6

توضیحات سند:

1. دکتر علی‌اکبر سرجمعی متولد 1314ش. در مشهد است. وی دوره تخصص اطفال را در دانشگاه پزشکی مشهد گذراند. دکتر سرجمعی که از دوستان دوران دبیرستان دکتر علی شریعتی بود، از طریق وی با کانون نشر حقایق اسلامی آشنا شد و به سمت فعالیت‌های فرهنگی ـ مذهبی کانون گرایش پیدا کرد. همچنین در فعالیت‌های سیاسی شاخه دانشجویی این کانون حضوری فعال داشت به همین جهت از سوی رژیم شاه دستگیر و زندانی شد. (منصوری، پروین، 1384، تاریخ شفاهی کانون نشر حقایق اسلامی، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص 289)
2. در اصل: مخرین

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 03 صفحه 135


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.