تاریخ سند: 14 آذر 1356
موضوع: جلسه روحانیون
متن سند:
از: 6 ﻫ 1
به: 312 شماره: 10996/ ﻫ 1
روز جمعه مورخه فوق جلسه روحانیون آبادان در مسجد جمی واقع در احمد آباد تشکیل گردید ابتدا آیاتی از قرآن تلاوت شد سپس شیخ غلامحسین جمی روی منبر رفت و گفت این جلسه به دو علت تشکیل گردید اول به خاطر جلسه هفتگی روحانیون دوم به خاطر روز چهلم سید مصطفی خمینی1 پسر آیتاله خمینی و اضافه نمود ما دو نوع شخص داریم یکی عابد و دوم عالم و آن مرحوم فرزند برومند یک شخص عالم مجاهد و مجتهد عالیقدر- عالیرتبه آیتاله خمینی میباشد و در کمال و صفات پسندیده آیتاله خمینی سخنان بسیاری ایراد کرد و گفت آیتاله خمینی دارای تالیفات زیادی است بعضی از این کتب را موقعی که به ترکیه تبعیدش کردند نوشت و خطاب به حضار اضافه نمود ای مردم شما باید حرفهای این عالم مجاهد را گوش بگیرید در این جلسه چند تن از روحانیون منجمله شیخ احمدعلی کریمی، شیخ غلامعلی روحیان، سلیمانی و حدود 200 نفر غیر روحانی شرکت داشتند.
نظریه یکشنبه: برابر اظهارات منبع جلسه فوق به خاطر روز چهلم درگذشت مصطفی خمینی برگزار گردیده بود و باتوجه به سوابق قبلی غلامحسین جمی و اظهارات وی در منابر بطور مسلم یاد شده یکی از مریدان و مقلدین خمینی میباشد.
گرشاسب
نظریه سه شنبه: نظریه یکشنبه مورد تایید است.
شعله
نظریه جمعه: نظرات فوق مورد تایید است.
سریر
در ساعت 13:00 روز 17 /9 /36 به بخش 312 واصل گردید.
بهرهبرداری گردد.
ـ در گزارش روزانه درج شد.
در کلاسه 9101 شخص بایگانی شود.
؟
توضیحات سند:
1.
آیت الله شهید سید مصطفی خمینی، فرزند گرانقدر امام خمینی (ره) در آذرماه 1309 شمسی (12 رجب 1349 هجری قمری) در شهر قم دیده به جهان گشود.
در محیطی آکنده از معنویت رشد کرد و در سن 15 سالگی در حوزه علمیّه قم به تحصیل علوم دینی پرداخت.
دوره سطح را در محضر اساتیدی چون حائری، صدوقی، سلطانی و محمدجواد اصفهانی گذراند و در سن 21 سالگی مشغول فراگیری دروس خارج شد و از محضر حضرات آیات بروجردی، امام خمینی و محقق داماد استفاده های علمی بسیاری نمود.
فلسفه و کلام را نزد فیلسوفان نامداری چون علامه طباطبایی و آیت الله سید ابوالحسن قزوینی آموخت و در علم رجال و تاریخ نیز اطلاعات فراوانی کسب کرد.
وی در حدود 27 سالگی به درجه اجتهاد رسید.
از آغاز مبارزه حضرت امام تا زمان تبعید ایشان به ترکیه، پشت سرِ امام گام برمی داشت.
همزمان با دستگیری و تبعید امام خمینی به ترکیه در 13 آبان 1343، منزل حاج آقا مصطفی نیز مورد تعرض مأموران رژیم قرار گرفت و خود توسط مأموران شهربانی قم دستگیر و روانه زندان قزل قلعه شد.
عوامل رژیم قصد داشتند او را با میل خود از ایران برانند تا یاد و خاطره امام به دست فراموشی سپرده شود؛ بنابراین وی را پس از 57 روز از زندان آزاد کردند و موافقتش را جهت خروج از ایران جلب نمودند.
اما او پس از مشورت با استادان و فضلای حوزهی علمیه از مسافرت به ترکیه منصرف شد.
به همین دلیل سرهنگ بدیعی، رئیس ساواک قم مجدداً او را دستگیر و به تهران اعزام کرد و از آنجا به ترکیه تبعید گردید.
ایشان نیز در سال 1344 به همراه امام عازم نجف اشرف شد و مدت 13 سال در حوزهی علمیهی نجف به تدریس و تألیف و تربیت طلّاب اشتغال یافت و دست به تألیفات زیادی از جمله القواعد الحکمۀ، القواعد الاصولیۀ، اصول مختصر و مفصل، شرح زندگانی معصومین (علیهم السلام) و تفسیر قرآن به سبک جدید زد که برخی از آنها ناتمام مانده است.
وی دستِ راست امام محسوب می شد و یک چهره انقلابی بود که با روحانیون، روشنفکران و دانشجویان مسلمان داخل و خارج کشور ارتباط داشت؛ از این رو ساواک بر آن شد تا با به شهادت رساندن او، یک مخالف جدی را از سر راه رژیم بردارد و بدین ترتیب در اول آبان 1356 به طرز مرموزی وی را در نجف اشرف به شهادت رساند.
پیکر پاک او را به کربلا بردند و پس از غسل در آب فرات و طواف در حرمهای مطهر حضرت امام حسین و حضرت ابوالفضل (علیهماالسلام)، به نجف بازگردانده و در ایوان طلای حضرت امیر (علیه السلام) به خاک سپردند.
پس از شهادت ایشان، جمعی از طلّاب با چشمانی اشکبار جهت عرض تسلیت خدمت حضرت امام رسیدند و ایشان به رغم مصیبت زدگی، در کمال صبر و آرامش فرمودند : «امانتی بود که خدا به ما داد و از ما گرفت، گریه ندارد! ذلک فضل اللّه یؤتیه من یشاء».
شهید آیت الله سید مصطفی خمینی به روایت اسناد ساواک ، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1388
منبع:
کتاب
حجتالاسلام غلامحسین جمی به روایت اسناد ساواک صفحه 149