درباره: دکتر کشاورز
متن سند:
از: مریم تاریخ:۲۴/۱۰/۴۴
به: اداره کل سوم شماره: ۲۷۴۸
درباره: دکتر کشاورز
سابقه - پیرو شماره ۲۳۱۷ مورخه ۱۴/۱۰/۴۴
در این مورد خسرو قشقایی اظهار نمود که کشاورز با چینیها مربوط و مورد اعتماد و احترام منابع چینی میباشد و قشقایی تصور میکند که کشاورز ملاقاتهایی هم با منابع چینی نموده باشد خسرو قشقایی از تهران با دکتر کشاورز آشنا بوده و دکتر کشاورز۱ طبیب فامیلی بچههای فامیل قشقایی بوده است. در اروپا هم چند دفعه یکدیگر را در سوئیس دیدهاند و آخرین بار تقریباً در حدود دو سال قبل بوده است. بطوری که قشقایی اظهار میکند دکتر کشاورز نامبرده را دعوت به همکاری مینموده است ولی قشقایی از قبول همکاری با چینیها و کشاورز خودداری کرده است. در مورد همکاران کشاورز اظهار میکند اطلاعی ندارم و همچنین راجع به محل اقامت دائمی و وضع زندگی و شغل وامرار معاش نامبرده اظهار بیاطلاعی میکند. راجع به اطلاعات بیشتری در این مورد بعداز ظهر روز ۶/۱/۶۶ برابر ۱۶/۱۰/۴۴ با فیروز فولادی ملاقات نمود محل ملاقات در منزل ۵۵۰ بود راجع به دکتر کشاورز صحبت شد بطوری که فولادی اظهار میکند کشاورز با سران حزب منحله توده طرفدار شوروی مقیم آلمان شرقی رابطه نداشته و شدیداً هم مخالف میباشد و بطوری که مورد تأیید کلیه میباشد .
در زمان حکومت ژنرال قاسم در عراق دکتر کشاورز به سران حزب مقیم آلمان شرقی پیشنهاد میکند که همگی به عراق رفته و از عراق به فعالیت بر علیه دولت ایران نموده و چون قاسم۲ هم با ایران مخالف میباشد با کمک او اقدامات جدی بر علیه ایران بشود و چون پیشنهاد مزبور مورد موافقت قرار نمیگیرد از آلمان خارج میشود و با سران مزبور قطع رابطه مینماید و اصولا مقیم الجزیره بوده و در آنجا مطب دارد و ضمناً شایع است که تدریس هم میکند اما در مورد این که کشاورز رهبری افراد طرفدار چین را دارد برخلاف نظر قشقایی فیروز فولادی اظهار میکرد افراد طرفدار چین با دکتر کشاورز رابطه نداشته و اصولا او و سایر افراد قدیمی تودهای را قبول ندارند از طرز اظهارات او اصولا افراد جوان و دانشجویان طرفدار چین مایل نیستند اشخاص قدیمی حزب سمت رهبری آنها را در دست بگیرند بلکه این عده میخواهند خودشان مستقیماً با چینیها مربوط باشند و بطوری که نامبرده میگفت همین طور هم عملی شده و این عده مستقیماً مربوط میباشند و اگر هم دکتر کشاورز وامثال او با خمینی ۳ مربوط باشند اینها آنها را قبول ندارند ولی از گفتن نام آنهائی که ارتباط مستقیم دارند خودداری میکند ولی حتما اطلاع دارد چون خودش اظهار میکرد سه ماه قبل مهدی تهرانی را در دوسلدورف ملاقات کرده است موقعی که راجع به مسافرت تهرانی صحبت میشود سکوت اختیار میکرد ولی اظهار میکرد از ملاقاتی که سه ماه قبل کرده است دیگر تهرانی را ندیده است و نمیداند کجاست. در مورد کشاورز هم کوشش مینمود نامبرده را شخصی بیمصرف و فاقد عقیده قلمداد نماید همچنین جدائی او را از سایرین روی عقاید حزبی ندانسته بلکه جریانات شخصی قلمداد کند. پاکدل
اصل در پرونده دکتر کشاورز در پرونده مهدی خانبابا تهرانی بایگانی شود ۶/۱۱/
توضیحات سند:
۱-دکتر فریدون کشاورز از مؤسسین حزب توده در ایران، وزیر فرهنگ در کابینه ائتلافی قوام السلطنه، رهبر فراکسیون حزب توده در مجلس چهاردهم (۱۳۲۲ شمسی) در سال ۱۳۴۰ از کار کناره گرفت و کتاب «من متهم میکنم کمیته مرکزی حزب توده را» را منتشر ساخت. مدتی در چین، سپس به عراق رفت. مدت کوتاهی در الجزایر زندگی کرد سپس ساکن فرانسه شد. رجوع شود به: من کمیته مرکزی حزب توده ایران را محکوم میکنم، تهران، قلم،
۲- ژنرال عبدالکریم قاسم ۱۹۴۱ میلادی در عراق متولد شد. در سالهای ۱۹۶۳ – ۱۹۵۸ به حکومت رسید، پدرش مقصود قاسم در ۱۹۱۴ در موصل در برابر قوای انگلیس دفاع کرد. عبد الکریم قاسم وارد خدمت نظام شد. در جنگ با کردهای عراق و در نبرد ۱۹۴۸ فلسطین شرکت کرد و به اخذ نشانهای لیاقت نایلآمد. او حتی فرمان آتش بس دولت عراق با اسرائیل را برای چند ماهی ناشنیده گرفت. در کودتای نظامی ۱۴ ژوئیه ۱۹۵۸ فیصل، نوری السعید و عبدالله را کشت و اعلام جمهوری کرد. قاسم خود را نخست وزیر و فرمانده کل قوا خواند. روابط با عبدالناصر تیره شد و عراق را از پیمان بغداد خارج ساخت. با شوروی و دیگر کشورهای کمونیست روابطی فعال برقرار نمود و به کمونیستهای عراق نیز آزادی فراوانی داد. فشار بر روحانیت و حوزههای علمیه نجف، سامرا، کربلا، آورد و از حرکتهای اسلامی ممانعت مینمود. دولت و همکارش عبد السلام عارف و رشید عالی گیلانی را از کار برکنار و زندانی نمود. و شورش ۱۹۶۱ کردهای عراق را سرکوب کرد. در همان سال مدعی حاکمیت عراق بر کویت مطرح شد و خلیج فارسی را عربی نامید. قاسم موفق شد ۹۹/۵ درصد از اراضی تحتامتیاز شرکت نفت عراق را از آن شرکت پس بگیرد. وی سرانجام در کودتای ۸ فوریه ۱۹۶۳ به رهبری عبد السلام عارف کشته شد. قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۱، تهران، ۱۳۷۸
٣- همان گونه که در سندآمده، تردید وجود دارد. حجۀ الاسلام سید حمید روحانی در کتاب نهضتامام خمینی موضوع را مورد بررسی، تحلیل قرار داده، و عدم صحت آن را نوشتهاند. رجوع شود به نهضتامام خمینی، جلد اول و دوم، سید حمید روحانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
منبع:
کتاب
چپ در ایران به روایت اسناد ساواک / کنفدراسیون دانشجویان ایرانی در اروپا صفحه 272