تاریخ سند: 15 آبان 1348
آقای ابراهیم خان زراس
متن سند:
بسم الله الرحمن الرحیم
13480815 تاریخ: ۱۵ آبانماه ۱۳۴۸
آقای ابراهیم خان زراس
آقای بختیار زراس
پسرعمههای عزیزم امیدوارم که سلامت و شادکام باشید مدتی است که از شما بیخبر هستم و نمیخواستم نامه بنویسم مبادا برایتان مزاحمت فراهم شود ولی همیشه به یادتان بودهام از حال من بخواهید خیلی خوب هستم و هیچ گونه کسالت و نگرانی ندارم سوای دوری از شما و ایل بختیاری امیدوارم به زودی به دیدارتان نائل گردم. اما درباره کارها:
قطعاً اطلاع دارید که من برای سرنگون کردن حکومت ستمگر و بیدادگر پهلوی نوکر استعمار و خائن به وطن مشغول مبارزه هستم به زودی دامنه این مبارزه به داخل ایران کشانده خواهد شد من باهمه طبقات مختلف ایران و استانها تماس گرفتهام و همه حاضر به اقدام برای یک انقلاب ملی میباشند. منتظر بودم ایل بختیاری به گرمسیر بیاید تا با شما هم تماس بگیرم من همه چیز در اختیار دارم و همه گونه وسائل موجود است لذا لازم است فوراً این اقدامات را به عمل بیاورید:
۱- آابراهیم یا آبختیار یک کدام در گرمسیر مانده و دیگری با دو یا سه نفر از جوانان زرنگ به طور محرمانه که کسی نفهمند نزد من بیایند. در ظاهر عنوان کنند که به تهران یا آبادان میرویم به نظر من بهتر است ابراهیم در ایل بماند و بختیار بیاید. شخص حامل نامه که مورد اعتماد است آنها را راهنمایی خواهد کرد به نزد من - هرکس خواست جداگانه بیاید باید از خرمشهر به طور قاچاق به داخل خاک عراق بیاید و در اولین برخورد با مأمورین عراقی بگوید (ما بختیاری هستیم ما را به بصره نزد مدیر امن ببرید.) فوری ترتیب کارشان را میدهند و نزد من میآورند. از ایل که حرکت کردید اسم عوضی روی خود بگذارید که کسی اسم حقیقی شما را نفهمد.
۲- اسبها را جلودارها درجای امنی نگهدارند و اگر دولت خواست بگیرد. به میان کوه بروند و خلاصه از دست ندهند. برای آنها پول و لوازم دیگر میفرستم از قول من از جلودارها و مسئول رمه احوالپرسی بکنید.
۳- آابراهیم به طور محرمانه با کلانتران زراسوند مذاکره بکند و قول همکاری بگیرد که کار مهمی در پیش است و ایل بختیاری باید پیشرو همه عشایر باشد و حال که همه چیز از اسلحه و پول موجود است و هرگونه وسائل لازم مهیا است باید همه بختیاریها آماده کار باشند.
۴- از هر طایفه سه نفر یا بیشتر برای آموزش اسلحه جدید ضدهوائی و ضدزرهی نزد من بیایند.
۵- با همراهان آبختیار یک نفر اضافه بیاید که برای ابراهیم کاغذ و پول ببرد.
۶- آابراهیم به ترتیبی که میداند به این اشخاص اطلاع دهد که به طور محرمانه و پنهانی نزد من بیایند ناصر قلی بختیار - اردشیر بختیار - بهمن ابدالی - سلطانمراد بختیاروند - امیرهوشنگ بختیار - عوض خسروی دو نفر از موریها - از هر طایفه زراسوند دونفر - از طوایف دیگر هم یکی دو نفر - پسر کربلائی محمد تقی شهماروند.
۷- آابراهیم باید با منتهای دقت و پنهانکاری و خیلی محرمانه اقدام کند که گیر نیفتد و اگر خواستند او را بگیرند برود به میانکوه با هر کس صحبت میکنید خیلی سفارش کنید که زیاد مواظب و مراقبت باشد که کار سری و محرمانه بماند و دشمن نتواند سر در بیاورد که ما مشغول چه کاری هستیم.
۸- فوری توسط آبختیار بنویسید چه مبلغ پول و چه چیز دیگر و در حدود چند قبضه اسلحه فعلاً لازم دارید. اسلحهای که میفرستم مخفی کنید تا موقعی که تعداد آن زیاد شد و خودم آمدم در بیاورید.
۹- فعلاً مبلغ ۳ هزار تومان برای هزینه راه فرستادم که معطل نباشند تا پول عمده به شما برسد.
۱۰- شرحی به آرستم نوشتهام که با کلانتران مذاکره کند شما هم با ایشان و سایر کلانتران به طور محرمانه مذاکره کنید - فعلاً به سایر آقایان کلانتران نامه نوشتم تا یکی از بختیاریها بیاید و توسط او بنویسم.
از امروز تا ده روز الی دو هفته دیگر منتظر آمدن آبختیار هستم - هرگاه با حامل نامه بیایند کارشان آسانتر خواهد بود. دیگر سلامتی شما را خواهانم سلام من را به برسانید - امیدوارم از این به بعد زود به زود از حال یکدیگر اطلاع حاصل کنیم. سلامتی شما و همه بستگان را خواستارم و همگی را به خداوند میسپارم.
سپهبد بختیار
١- به عرض رسید
۲- مراقبتهای لازم انجام با رعایت حفاظت مظنونین به موقع دستگیر گردند. – ۱/۱۲
منبع:
کتاب
سپهبد تیمور بختیار به روایت اسناد ساواک، جلد سوم، بختیار در عراق صفحه 98