صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

در آستانه جهش

در آستانه جهش


متن سند:

در آستانه جهش

تحولات ایران به رهبرى شاهنشاه اکنون جامعه ما را در آستانه یک جهش دیگر قرار داده است ـ جهشى که معمولاً این گونه تحولات اساسى پس از طى مراحل مقدماتى و دشوار خود به دنبال دارند. این جهش در درجه اول شامل قواى مادى ما خواهد بود، و بر ماست که دامنه آن را به حیطه‌هاى معنوى و فرهنگى و عدالت اجتماعى گسترش دهیم.
مقدمات این جهش در بسیارى از زمینه‌ها فراهم شده است و به چشم مى‌خورد: طرحهاى بزرگى چون ذوب آهن، شاه‌لوله گاز، کارخانه‌هاى پتروشیمى، ماشین‌سازى، تراکتورسازى، ذوب آلومینیوم، ذوب مس، ذوب سرب و روى، بهره‌بردارى از جنگلها و غیره یا عملى شده است و یا در آینده نزدیک خواهد شد. روشن است که این طرحها اقتصاد کشور را چقدر قوام مى‌بخشند. یک اثر تقریباً فورى آنها توسعه‌منابع ارزى کشور است که بواسطه درآمدهاى اضافى از صادرات تازه و صرفه‌جوییهاى بزرگ از محدود شدن واردات کالاهایى مثل آهن حاصل خواهد شد. قسمت اعظم و روزافزون این منابع ارزى تازه مى‌تواند صرف واردات کارخانه‌ها و کالاهاى سرمایه‌اى بیشترى شود که خودشان باز مولّد اشتغال و ثروت و منابع ارزى دیگرى باشند. به این ترتیب، و با در نظر گرفتن امکانات صادراتى روزافزونى که پیش آمده است، شکى نیست که در سال‌هاى آینده شاهد یک نوع واکنش زنجیره‌اى در درآمد ارزى و به طور کلى توسعه صنعتى کشور خواهیم بود. طى این روند، اقتصاد ما به طور روزافزونى در اقتصاد جهانى ادغام و با آن‌یکپارچه‌تر خواهد شد، و لازم خواهد بود که اقداماتى پیشگیرانه و مصون کننده در مقابل بعضى نوسانات زیانبخش و گرایشهاى تهاجمى آن به عمل بیاوریم. سیاست مستقل ملى در اینجا نیز ارزش خود را مى‌نمایاند. در روزگار ما این ادغام روزافزون بانحاء مختلف و دیر یا زود سرنوشت هر کشورى با هر نظامى است، اما در عین حال با وابستگى یکجانبه فرق دارد، یا اقلاً با کوشش و هوشیارى ما مى‌تواند و باید فرق داشته باشد. چرا که نظام نوخاسته ایران، با آن پویندگى و قوام روزافزون خود و با برخوردارى از رهبرى آگاهانه‌اى که سیاست مستقل ملى را شعار قرار مى‌دهد، این گرایش را دارد که اقتصاد کشور را از «وابستگیهاى یکجانبه» دورتر کند و به «روابط همه جانبه» بکشاند. به عنوان نمونه مى‌توان توسعه مناسبات اقتصادى با کشورهایى چون هندوستان و کشورهاى اروپاى شرقى، کوشش در بازاریابى مستقل و مستقیم براى نفت، ثمرات مذاکرات نفتى اخیر، طرح روابط اقتصادى پانزده ساله و غیره را نام برد. ضمناً توسعه منابع ارزى کشور باعث خواهد شد که سرمایه‌گذاریهاى خارجى هر چه نالازمتر شود و فقط آن قدر باشد که نیاز کشور را به ورود تکنولوژى پیشرفته در مرحله گذراى فعلى برآورد ـ به طورى که نسبت سرمایه‌هاى خارجى در کل سرمایه‌گذارى و تولید ملى، خطرات وابستگى آور یا ترمز کننده‌اى را که در خیلى از کشورهاى در حال رشد دیگر مى‌بینیم در بر نداشته باشد. پس این روند، اقتصاد ما را قدم به قدم از وابستگى یکجانبه دورتر خواهد کرد و پله پله بر توانایى ما براى برداشتن گام بزرگ دیگرى که حداکثر تا هشت ـ نه سال دیگر به خاطر رهایى بیشتر از قیود وابستگى‌آور باید برداریم خواهد افزود. و همینهاست که بخش عمده‌اى از «اقتصاد مستقل ملى» را که زیربناى «سیاست مستقل ملى» است پى مى‌ریزد.
در زمینه‌هاى دیگر هم مقدمات جهش را مى‌بینیم. با به بازار آمدن تراکتورها و کودهاى شیمیایى داخلى، به کار افتادن سدها و شبکه‌هاى آبیارى و برق، گسترش فعالیت‌هاى آموزش و ترویج کشاورزى، توسعه تعاونیها و شرکتهاى زراعى و بسط، تجربه آنها در فعالیت‌هاى تولید و توزیع جمعى، کسب تجربه از طرحهایى چون عمران جیرفت و خوزستان و دشت مغان و غیره و با توجه به اولویتهایى که در برنامه پنجم براى کشاورزى در نظر گرفته خواهد شد باید انتظار جهش یا پیشرفتى بزرگ را در تولید کشاورزى نیز داشت ـ مخصوصاً که نهادهایى چون سپاهیگرى، بیمه‌هاى روستایى، خانه‌هاى انصاف و فرهنگ، انجمن‌هاى ده (و انجمن‌هاى شهرستان و استان هم بنوبه خود) اثرات مفیدى بر فعالیت‌هاى تولیدى کشاورزان نیز مى‌گذارند. برخوردارى از یک کشاورزى قوى و پرتولید که در عین حال تکیه‌گاه مطمئنى براى صنایع باشد، رکن مهم دیگرى است از «اقتصاد مستقل ملى».
اما اقتصاد مستقل ملى عوامل دیگرى هم دارد که مهمترین آنها یک نیروى انسانى ماهر، کارآمد و علاقه‌مند به کار است. مهارت مستلزم آموزش خوب است، کارآیى مستلزم مدیریت خوب است، و علاقه به کار مستلزم عدالت اجتماعى است. در این زمینه‌ها، نهادهاى ره‌آورد منشور ششم بهمن تحول و پیشرفت بزرگى را به وجود آورده‌اند و نیز ابزارى شده‌اند براى پیشرفتهاى آینده، هر چند مشکلات و نارساییها و کمبودها هنوز زیادند، اما آگاهى بر آنها هم وجود دارد و مطرح شدن انقلاب آموزشى و ادارى نشانه آگاهى از نارساییها و تصمیم به مقابله با آنهاست. پیشرفتهاى اخیر در آموزش عالى، تأکیدى که بر توسعه آموزش حرفه‌اى مى‌شود، لوایحى چون بسط بیمه‌هاى اجتماعى به کارگران ساختمانى و مغازه‌ها و کارگاههاى کوچک و بیمه‌هاى روستایى و آموزش فرزندان کارگران، و اولویت مهمى که قرار است در بودجه‌هاى آینده به آموزش داده شود ـ همه اینها را مى‌توان نقطه شروع و پایه‌اى دانست براى تلاش بزرگ و همه جانبه‌اى که باید کرد تا در این زمینه‌ها هم با سرعتى در خور جهش اقتصادى آینده پیش رفت. مى‌دانیم که بسیارى از نارساییها معلول سنتها و روشها و طرز فکرهایى است که یا از دوران پوسیدگى فئودالیسم در محیط ما جا مانده است و یا از پاره‌اى تمایلات سودجویانه ناشى مى‌شود. همین روشها و طرز فکرهاست که از راههاى مختلف، مثل آموزش و مدیریت، بر پیشرفت عدالت اجتماعى یعنى مهمترین مسئله عصر مااثر منفى مى‌گذارد. اما با توجه به جهت تحولات، با تأکیدى که شاهنشاه بر عدالت اجتماعى مى‌کنند و با تحولات تازه‌اى چون منطقه‌اى شدن آموزش و بودجه و برنامه‌ریزى و تشکیل انجمن‌هاى شهرستان و استان، باید امیدوار بود که این روند نه تنها ادامه خواهد یافت بلکه سرعت خواهد گرفت و ایجاد یک نیروى انسانى برخوردار از آموزش بهتر و مدیریت بهتر و عدالت اجتماعى بیشتر، در جهت نضج دادن به اقتصاد مستقل ملى پیش خواهد رفت.
اما تنها امیدوار بودن کافى نیست. ما از یک سو چشم‌انداز و امکانات این جهش را در پیش داریم و از سوى دیگر به خواستهایى نظر داریم که بعقیده من پاره‌اى از کلیترینشان اینها هستند:
«... ما مى‌خواهیم همه‌کس در جامعه ایران از رفاه بیشترى برخوردار باشد، مى‌خواهیم که براى افراد و گروه‌ها و طبقات امکانات اقتصادى و اجتماعى و فرهنگى هر چه مساعدترى فراهم شود، مى‌خواهیم که عدالت اجتماعى هر چه گسترده‌تر و عمیقتر شود و سطح زندگى مادى و فرهنگى مردم هر چه سریعتر بالا رود، مى‌خواهیم که تولید هر چه بیشتر و متنوعتر شود و توزیع هر چه عادلانه‌تر، و هر نوع افراط یا تفریط یا تراکم ثروت یا تخصیص منابع یا اولویت قایل شدنى که مانع رشد جامعه است برطرف شود. به خاطر همه اینها، ما مى‌خواهیم که از کشانده شدن به رقابتهاى زیانبار قدرتها بر کنار باشیم، مى‌خواهیم از امکانات بسیار ناچیزى [که] این رقابتها و تسلط اقتصادى و تکنولوژى قدرتهاى جهانى براى کشورهاى در حال رشدى مثل ما باقى گذاشته است حداکثر استفاده را بکنیم، مى‌خواهیم با کشورهاى در حال رشد همنوایى و همکارى داشته باشیم چون با آنها اشتراک منافع داریم، مى‌خواهیم نفوذهاى استعمارى و جهانخوارگى از همه‌جاى دنیا و از جمله از منطقه خودمان برافتد تا هزینه و نیرویى را که براى مقابله با آنها و اختلافاتى که آنها بر مى‌انگیزند صرف مى‌کنیم به مسایل داخلى اختصاص دهیم، مى‌خواهیم منابع خودمان و منطقه‌مان هر چه بیشتر از زیر نفوذ آنها در آید تا بتوانیم هر چه بیشتر بر کلیه مسایل خود حاکم باشیم و هر چه بهتر و سریعتر بتوانیم آن «اقتصاد مستقل ملى» را که گفتم نضج دهیم و آن را زیربنا و پشتیبان محکم و نیرومندى کنیم براى سیاست مستقل ملى...»
(از نامه سرگشاده به نیکخواه)
با توجه به آن چشم‌انداز و این خواستها، با توجه به تجربه گذشته خودمان و کشورهاى دیگر، و با در نظر گرفتن پویندگى درونى جامعه‌مان و شرایط و رقابتهاى جهانى، چنان که قبلاً هم گفته‌ام بعقیده من باید از مطرح کردن مشیهاى تفرقه‌انداز و خصومت‌انگیز خارجى‌پسند پرهیخت و به کار سازنده پرداخت ـ که اینک وقت تلاش سازنده به خاطر منافع ملى و پیشبرد تولید و عدالت اجتماعى است، نه کنار گود نشستن و صلاى مخاصمه مخرّب طبقاتى دادن. باید از امکانات و مقدماتى که فراهم شده حداکثر استفاده را کرد تا جهش آینده هر چه عظیمتر و همه جانبه‌تر شود و امکانات بیشترى بیافریند. تنها با شرکت فعالانه و سازنده همگان در این جهش است که مى‌توان در جهت رسیدن به آن خواستها گام برداشت، زیرا که سازندگى کارى هموار و بى‌کشاکش نیست. در این زمینه باید به عمق سخنان اخیر شاهنشاه در دانشگاه صنعتى آریامهر خوب توجه کرد. در این گفته ایشان که «من فقط یک مغز متفکر دارم و دو دست» و در دعوت ایشان از جوانان به شرکت فعالانه در پیشبرد تحولات، پیامى هست که روشن مى‌کند که کوشش همبسته همگانى در راه پرکشاکش سازندگى چقدر لازم است. فقط خواستهایى را مطرح کردن و در حاشیه به نظاره نشستن نه تنها به برطرف شدن نارساییها و تحقق خواستها کمکى نمى‌کند، بلکه به نیروهاى ترمز کننده هم میدان مى‌دهد.
پس باید به کار سازنده در متن حرکت جامعه رو آورد. با کار و پشتکار نیروهاى پوینده امروز، چون بدرستى بسیج شوند، مى‌توان دهه آینده را تبدیل کرد به «دهه کار و جهش» در همه زمینه‌ها: کار به خاطر جهش در تولید و تنوع تولید صنعتى و معدنى، توسعه صنایع مادر، پیشرفت در تکنولوژى و علم اندوزى. کار به خاطر جهش در تولید کشاورزى و ماشینى کردن آن. کار به خاطر جهش در تکمیل اصلاحات ارضى، توسعه تعاونیها و شرکتهاى زراعى و خانه‌هاى انصاف و فرهنگ. کار به خاطر جهش در ساختمان درمانگاهها، بیمارستانها، دبستانها و دبیرستانها در روستا و شهر. کار به خاطر جهش کیفى و کمى در آموزش، برخوردار کردن هر چه بیشتر کودکان روستایى و شهرى از آموزش همگانى و یکسانتر کردن امکانات آموزشى براى کودکان طبقات مختلف. کار به خاطر جهش در امر برخوردار کردن همدلى قشرها از ثمرات منشور ششم بهمن. کار به خاطر جهش در اشتغال و ایجاد کار براى جمعیت سریعاً فزاینده کشور و توزیع عادلانه‌تر درآمد. کار به خاطر جهش در اجراى اصل انقلاب ادارى، مقابله با نارساییهاى اجتماعى و ادارى، و برطرف کردن عواملى که علت این نارساییها و مانع پیشرفت در توزیع امکانات و بسط عدالت اجتماعى هستند. و خلاصه: کار ملى به خاطر جهش در امرِ طولانىِ ساختمانِ «اقتصاد مستقل ملى». احمد منصورى

منبع:

کتاب ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 416







صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.