صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

گزارش

تاریخ سند: 19 آذر 1347


گزارش


متن سند:

محترما بعرض می رساند روز گذشته در ساعت 20 /13 در مسجد جامع پس از انجام مراسم نماز و دعا طبق معمول آقای سید عبدالحسین دستغیب روی منبر رفته رشته سخن را در پیرامون علم و عمل بدست گرفته و در اطراف آن صحبت کرده و در اطراف روز رستاخیز نیز سخن گفت که در آخرت ملکه فاضله انسانیت بدرد می خورد نه یک مشت خاک ای بشر تو جز خاک چیزی نیستی انسان هر روزی که می گذرد باید به ادراکات خود بیافزاید و بعد گفت اگر بروی سر قبر دختر عموت آسید جعفر یادت می آید یا نه همان که ساق و سم خود را نشان نامحرم می داد.
آنوقت خانم می گویند دیپلمه، لیسانسیه هستند، دکترا، هستند ای خاک بر سرش با این دکترایش کسیکه توجه به عالم انسانی و معرفت ندارد بعد درباره اخلاقیات بیانی ایراد کرد و حکایتی نیز در مورد حضور سلاطین که می روید چطور خود را آراسته می کنید و در برابر رب العالمین چه حرفهای رکیک می زنید و اعمال ناپسند می کنید حکایت دیگری نقل از شیخ شوشتری نمود که وزیری بود که موقع گزارش که به خدمت شاه می رسید عقرب در لباس او رفته بود که این عقرب سه مرتبه او را زد و متوجه نشد ما می خواهیم در برابر خدا نماز بخوانیم 5 دقیقه مقاومت نداریم سپس در ساعت 2114 مجلس با ذکر مصیبت خاتمه یافت و شب گذشته نیز در مسجد جامع به مناسبت شب نوزدهم احیاء و شب زنده داری بود که تا سحر دعا بوسیله اشخاص خوانده شده و در ساعت 1 صبح آقای سید عبدالحسین دستغیب روی منبر رفته دعای مخصوص را با کمک آقای منوچهر موریسی خواندند و در ساعت 213 صبح مجلس تعطیل گردید جمعیت در حدود 3500 نفر مرد و زن شرکت داشتند مراتب جهت اطلاع گزارشا عرض شد.
سید عبدالحسین دستغیب ضمن وعظ اظهار داشته آسید جعفر.
اگر سر قبر دختر عمویت که ساق و سم خود را به نامحرم نشان می داد بروی می گویند دیپلمه.
لیسانسیه و دکترا هستند.
ای خاک بر سرش با این دکترا که توجه به عالم انسانی و معرفت ندارد 29 /9

منبع:

کتاب شهید آیت‌الله سید عبدالحسین دستغیب به روایت اسناد ساواک صفحه 403

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.