آرمانگرایی و مسئولین
متن سند:
آرمانگرایی و مسئولین
«... ما تصور میکردیم دراندیشه خودمان که باید مسئولین اجرایی کشور، دولت مردان، مسئولین نظام، از همه نقاط مثبت و ایدهآل برخوردار باشند و از همه نقاط ضعف باید منزه و مبرا باشند. یعنی یک حالت شبیه عصمت و معصوم بودن را ما در دیدگاههامان میدیدیم حالا هر چند که به صورت تدوین شده و مدون وجود نداشت که حال بیاییم برایش تحلیل کنیم. اما توی برخورد منبرها و عملاً انتظار داشتیم که مسئولین اجرایی کشور هیچ نقطه ضعف فکری و اخلاقی، سیاسی، خانوادگی، نداشته باشند و همه نقاط مثبت وایدهآلی که یک انسان کامل باید داشته باشد دارا باشند که این یک انتظار بیجا و یک انتظار فوقالعاده و تقریباً مطلق کردن یک اندیشه بود در حالی که اگر ما واقع بینی داشتیم خُب میفهمیدیم که این مسئولین انسانند و از همین جامعه برخاستهاند... و خُب هوای نفس دارند و یک مقدار کمبود و چی و نباید انتظار داشت. منتهی دراندیشه ما یک چنین انتظارات خیلی فوقالعادهای وجود داشت از مسئولین و بر اساس همین انتظارات هم بود که اگر یک سری نقاط ضعف را میدیدیم از مسئولین. حالا یا نقاط ضعف مخفی یا علنی - اینها را بزرگ میکردیم. و در همین اعلامیهها، منبرها، سخنرانیها و در برخوردها این نقاط ضعف را طوری وانمود میکردیم که ثابت کنیم که این مسئول لیاقتاین مسئولیت را ندارد؛ چوناین نقطه ضعف را دارد. در حالی که بودن این نقطه ضعف در این مسئول هیچ اشکالی نداشت و اگر با آن برخورد صحیح صورت میگرفت برخورد سازنده... ما میگفتیم بله مثلاً آقای فرمانده سپاه با آقای مسئول فلان وزارت در یک همچنین خط ایدهآلی باید باشد وقتی که نیست پس لیاقت ندارد. پس مثلاً باهاش باید مبارزه کرد. یک همچین حالتی وجود داشت.»63
توضیحات سند:
1. نوار شماره چهار.
منبع:
کتاب
بنبست - جلد اول / مهدی هاشمی ریشههای انحراف صفحه 187