تاریخ سند: 8 تیر 1351
موضوع: شیخ محمدهادی عبدخدائی
متن سند:
از: 9 / ﻫ تاریخ: 8 /4 /1351
به: 312 شماره: 8134 /9ﻫ
موضوع: شیخ محمدهادی عبدخدائی1
روز 4 /4 /51 شیخ محمدهادی عبدخدائی فرزند شیخ غلامحسین تبریزی 2 امام جماعت مسجد گوهرشاد در حضور مؤمنی اظهار داشته: برای چند نفر که اخیراً از گروه نهضت آزادی در تهران اعدام شدند،3 قرار بود از طرف شیخ عباس طبسی . شیخ جواد حافظی و چند نفر بازاری در مسجد حاج ملاهاشم مجلس ختمی به طور محرمانه و خصوصی برگزار شود، لکن با رسیدن خبر جریان مدرسه فیضیه قم و گرفتاری عدهای از طلاب و مدرسین قم اینها هم ترسیدند و از برگزاری ختم خودداری کردند، زیرا فکر کردند که شاید به سرنوشت آنها دچار گردند.
نظریه یکشنبه ـ تحقیق مستقیم از نامبردگان پیرامون مفاد خبر به مصلحت نمیباشد. ضمناً عبدخدائی در 312 دارای سابقه است. آرزو
توضیحات سند:
1. حجت الاسلام و المسلمین محمدهادی عبدخدائی، فرزند حاج شیخ غلامحسین تبریزی، در سال 1317ش در مشهد به دنیا آمد. در کنار دروس حوزوی، به تحصیلات دانشگاهی نیز پرداخت و ضمن تسلط به زبانهای انگلیسی و ایتالیائی، در رشته کلام و فلسفه از دانشگاه تهران دکترا گرفت.
برخی از مشاغل و فعالیتهای وی پس از پیروزی انقلاب اسلامی به این شرح است: نماینده سه دوره مجلس شورای اسلامی و رئیس کمیسیون فرهنگی و آموزش عالی، سفیر ایران در واتیکان، دریافت دو مدال بعنوان نشان لیاقت و فضیلت از پاپ، عضو هیئت علمی دانشگاههای فردوسی، تهران، شهید بهشتی و امام صادق (ع)، ریاست دانشکده الهیات مشهد، عضو شورایعالی انقلاب فرهنگی و شورای پژوهشهای علمی، مدیر مدرسه علمیه جعفریه، سخنرانی در کنگرهها و همایشهای علمی داخل کشور و ارائه مقالات متعدد در سمینارها وکنگرههای بین المللی نظیر یونسکو، یونیرو، بینالمجالس،کانادا، انگلستان، سوریه، امارات و دانشگاههای ایتالیا، فرانسه و اسپانیا.
ایشان دارای تألیفاتی نیز هست که از آن جملهاند: اخلاق پزشکی، فروغ حق در نهج البلاغه، تقوای سیاسی در نهجالبلاغه، نظام مالی در حکومت اسلامی دین، مدرنیسم و پست مدرنیسم و قاعده لاضرر و بهداشت محیط.
2. شیخ غلامحسین تبریزی در سال 1260ش. در خانوادهای مذهبی در یکی از روستاهای شهرستان شبستر به نام وایقان به دنیا آمد و تحصیلاتش را در مدرسه طالبیه تبریز پیگرفت. با استعداد فراوانی که داشت به زودی تحصیلات رایج را در تبریز به پایان برد و به نجف اشرف مهاجرت نمود و در محضر اساتید بزرگ زمان مانند آیتالله سید محمد کاظم یزدی، سید محمد حسین غروی اصفهانی، شریعت اصفهانی و حاج میرزا ابوالحسن انگجی تلمذّ نموده و دورههای عالی فقه و اصول، فلسفه و تفسیر قرآن را طی نموده و پس از کسب اجازه اجتهاد از اساتید خود به تبریز بازگشت.
تبریز در این سالها در پی انقلاب مشروطه، در جریانات سیاسی و مذهبی و هجوم افکار کمونیستی و الحادی از سوی شوروی درگیر بود. آیتالله غلامحسین تبریزی با مشاهده نیاز جامعه و به ویژه جوانان، جلسات تفسر قرآن و سخنرانی به راه انداخت و با اخلاق خوب خود بهزودی در دلهای مردم راه یافت. او در سال 1343ق. اقدام به تاسیس «جمعیت دیانتی» نمود تا مردم را در برابر تبلیغات سوء بیگانه و روشنفکران غرب زده قدرتمند سازد و معارف و عقاید اسلامی را برای مردم تدریس میکرد. او همچنین از سال 1297ش. مجلهای به نام «تذکرات دیانتی» در تبریز منتشر میکرد که مدت 5 سال در تبریز و سپس از سال 1323 تا 1326 در مشهد منتشر شد. یکی از اقدامات مهم شیخ غلامحسین مبارزه و منظره با تبلیغات مسیحیان بود که در این ایام رونق گرفته بود. همچنین در واقعه نهضت روحانیون تبریز در سال 1311ش. او سخنگوی دو رهبر روحانی این نهضت یعنی آیتالله انگجی و آیتالله میرزا صادق آقا تبریزی بود. پس از این که این نهضت توسط عوامل رضا خان سرکوب شد و رهبران آن تبعید شدند، حاج شیخ غلامحسین نیز حدود هشت ماه مخفی شد و سرانجام با حمایت و فعالیت مرحوم آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری از تعقیب حکومت خارج شد. از آنجا که تبریز تحت نظر و در فشار بود، پس از سفری به عتبات در سال 1312ش. به مشهد مقدس رفت و در آنجا ماندگار شد. در ماجرای قیام مردم مشهد در کشف حجاب، او نیز جزء علمای فعال در این نهضت بود که پس از سرکوب و دستگیری رهبران قیام، مجدداً مخفی شد.
پس از شهریور 1320 که اوضاع سیاسی آرامتر شد او به مقابله با کسروی پرداخت و «نشریه دیانتی» را مجدداً به راه انداخت. همچنین برای مبارزه با ملا مردوخ کردستانی نیز نشریه «راحت» و «ندای حق» را منتشر ساخت. همچنین به دعوت اعضای فدائیان اسلام، نشریه «خدا پرستی» را به زبان ساده منتشر کرد. او در جریان انجمنهای ایالتی و ولایتی نیز نامههایی در حمایت از امام خمینی ارسال کرد و در آستانه انقلاب اسلامی بیانیهای درباره اهمیت حکومت اسلامی صادر نمود. آیتالله تبریزی نماز جمعه را واجب میدانست و از سال 1328 تا سال 1359ش. در مسجد گوهرشاد، نماز جمعه اقامه مینمود. او پس از انقلاب اسلامی نیز همواره حامی انقلاب و امام خمینیره بود تا اینکه در 24 خرداد سال 1359 دار فانی را وداع گفت و در جوار حرم مطهر امام رضا علیهالسلام آرام گرفت. (گلشن ابرار، ج5، ص402-388)
3. منظور اعدام اعضای کادر مرکزی سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در 4 خرداد 1351 است. و نامگذاری آنها به گروه «نهضت آزادی» به این جهت است که این سازمان از دل نهضت آزادی بیرون آمده بود.
منبع:
کتاب
آیتالله حاج شیخ عباس واعظ طبسی به روایت اسناد ساواک صفحه 321
