تاریخ سند: 10 تیر 1357
موضوع : اخراج عده ای از نویسندگان عضو کانون از مطبوعات
متن سند:
از : 20 ه 11
به : 347 شماره :12747 /20 ه11
از چند هفته قبل به اینطرف سه تن از
نویسندگان روزنامه کیهان از کار برکنار
شده اند و مسئولین روزنامه بطور رسمی از
آنان خواسته اند که محل کار خود را ترک کنند
اسامی این سه نفر عبارت است از: 1ـ بزرگ پور
جعفر 2ـ جلال سرافراز 3ـ جواد طالعی.
دلیل
اصلی این برکناری امضاء بیانیه مورخه 27
اسفند 36 [56] نویسندگان مطبوعات برعلیه
سانسور عنوان شده است و مسئولان روزنامه
ادعاء میکنند که این کار را زیر فشار ساواک
انجام داده اند.
این اقدام موجبات ناراحتی شدید نویسندگان مطبوعات را فراهم آورده و باعث شده است تا
تمام امضاء کنندگان این بیانیه امنیت شغلی خود را در خطر ببینند از این رو در تدارک نشان
دادن یک عکس العمل هستند از سوی دیگر پدید آمدن این وضعیت باعث شده تا دارو دسته
هوشنگ اسدی به تکاپو بیافتند و به پاک کردن حسابهای خصوصی و اغراض شخصی خود
بپردازند بطور مثال بزرگ پور جعفر را که دبیر سرویس افکار عمومی بود از این سمت برکنار
کرده اند هوشنگ اسدی بجای او دوست و یار صمیمی و قدیمی خود شاهرخ صداقتیان را تحت
عنوان دبیر سرویس اجتماعی گذاشته است.
نویسندگان این اقدام را خلاف آئین جوانمردی و
اصول سندیکائی میدانند از این رو بانتخاب شاهرخ صداقتیان بعنوان دبیر سرویس اجتماعی
اعتراض کرده اند اما هوشنگ اسدی در جواب اعتراض همکاران خود چهره حق به جانبی بخود
میگیرد و ضمن همدردی با آنان میگوید این تغییرات بدستور آقای احسنی انجام شده است و
بعد برای همه توضیح میدهد که آقای احسنی مسئول جراید مملکت و مسئول مستقیم
سانسور در ساواک است و تمام فشارهای کنونی بر مطبوعات را او برنامه ریزی میکند.
برکناری نویسندگان خصوصا انحلال سرویس
افکار عمومی و تشکیل سرویس اجتماعی
بسر پرستی شاهرخ صداقتیان موجبات
اعتصاب همگانی را در کیهان دامن زده و
اکنون چند روز است که چهار نفر از
نویسندگان این روزنامه دست به اعتصاب
زده اند و در تلاش همراه کردن بقیه با خود
هستند از سوی دیگر اقداماتی پنهانی در
شرف انجام است تا بطریقی افکار عمومی را
در جریان فشارهائی که بر مطبوعات وارد
میشود بگذارند و جریان برکناری این افراد و
انحلال سرویس افکار عمومی را از طریق
مجامع مختلف دنبال کنند.
از این رو شکایاتی
به سندیکای نویسندگان ارسال شده و در آن
تقاضای رسیدگی باین مشکل شده است، از
طرف دیگر کانون نویسندگان ایران و جبهه باصطلاح ملی خود را آماده میکنند تا به حمایت از
برکنار شدگان مطبوعات بپردازند و با صدور اعلامیه هائی افکار عمومی را باصطلاح در جریان
امر قرار دهند.
از آنجائیکه این افراد بخاطر امضاء بیانیه ضد سانسور کنار گذاشته شده اند و از
طرفی دیگر شاهرخ صداقتیان که جای پورجعفر را گرفته دارای شخصیت درستی نیست و
بدنام است لذا محیط کار کیهان را متشنج کرده است و اقداماتی برای ترتیب دادن یک
اعتصاب همگانی در شرف انجام است.
کمیته واحد کیهان چند روز قبل تشکیل جلسه داد و باین
موضوع پرداخت کمیته واحد کیهان بدلیل اهمیت موضوع پیشنهاد کرد تا روشن شدن تکلیف
پور جعفر و سایر برکنار شدگان هیچ تغییری در سرویس افکار عمومی داده نشود و این سرویس
مانند سابق بکار خود ادامه دهد لیکن دارو دسته هوشنگ اسدی کار فرما را از پذیرفتن این
پیشنهاد بر حذر میدارند و این امر اوضاع را متشنج تر کرده است افرادیکه در حال حاضر
اعتصاب خود را شروع کرده اند عبارتند از:
1ـ جلیل خوشخو1 2ـ محمد علی اصفهانی2 3ـ موسوی 4ـ ابوترابی آنان خواسته خود را
برکناری صداقتیان عنوان کرده و دلیل این کار را عدم صلاحیت شاهرخ صداقتیان و انحلال
سرویس افکار عمومی و ضمیمه شدن آن را بسرویس اجتماعی خلاف قانون کار و اصول
سندیکائی میدانند.
نظریه شنبه : پیشنهاد میگردد برای آرام کردن محیط و جلوگیری از گسترش ناراحتی ها 1ـ
فعلاً هیچگونه تغییری در کادر سر دبیر افکار عمومی داده نشود 2ـ شاهرخ صداقتیان فعلاً
برکنار شود و تشکیل سرویس اجتماعی و انحلال سرویس افکار عمومی روزنامه کیهان به آینده
و فرصت بهتری موکول گردد چرا که تشکیل سرویس اجتماعی بموضوع برکناری نویسندگان
بیشتر دامن میزند
نظریه سه شنبه: با توجه به دسترسی شنبه خبر صحت دارد چنانچه اعتصابی در این روزنامه
بوقوع بپیوندد انعکاس بسیار وسیعی در سراسر ایران و جهان دارد.
اصلح است موضوع مورد
بررسی دقیق قرار گرفته و دست عواملی که با نام ساواک سوء استفاده نموده و به نارضایتی ها
دامن میزنند کوتاه گردد.
عارف
نظریه چهارشنبه ـ نظریه سه شنبه مورد تایید است ـ ترجمان
در پرونده موضوعی 12217 بایگانی شود
از طریق 347 اقدام و بهره برداری شده است.
زرگران 20 /4 /37
توضیحات سند:
1ـ محمدعلی اصفهانی فرزند محمدصادق در سال 1330 ه ش در تهران به دنیا آمد.
مشارالیه که در رشته علوم
ارتباطات اجتماعی، تحصیل میکرد، در کنفرانس های کلاسی به تبلیغ مارکسیسم می پرداخت.
یکی از تألیفات وی بنام «اون روزکه آبجیم مرد» می باشد که در کتابفروشی مدرسه، بفروش می رسیده است.
2ـ جلیل خوشخو فرزند عیسی در سال 1319 ه ش در بندر شاهپور به دنیا آمد.
پدرش ارتشی بود و در جنگ با
همسایه شمالی، کشته شد.
مشارالیه از دانشسرای مقدماتی رضائیه دیپلم گرفت و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران تحصیل کرد
و موفق به اخذ لیسانس علوم اجتماعی شد.
خوشخو که به استخدام آموزش و پرورش درآمده بود، مدتی در سیه چشمه در دبستان حکیم اوحدی آموزگار بود و
بعدها که به تهران منتقل شد در ناحیه 3 آموزش و پرورش به دبیری اشتغال داشت و بعدازظهرها با روزنامه کیهان
همکاری می کرد.
مسائلی سوء اخلاقی وی که از دوران تحصیل تا دوران معلمی و دبیری و تا بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت
و همین علت به متارکه وی با همسرش انجامید به حدی است که قابل درج نمی باشد.
جلیل خوشخو یک بار به علت فعالیت های کمونیستی در خرداد سال 54 بازداشت گردید که مدت 6 ماه در زندان به سر
برد.
او که قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، با حزب توده رابطه داشت در سال 1356 با موافقت ساواک! به عضویت
هیئت مدیره سندیکای نویسندگان و خبرنگاران درآمد.
منبع:
کتاب
کانون نویسندگان ایران به روایت اسناد ساواک صفحه 456