صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع : جلسه کمیته اتحاد نیروهای جبهه ملی ایران

تاریخ سند: 25 بهمن 1356


موضوع : جلسه کمیته اتحاد نیروهای جبهه ملی ایران


متن سند:

از : 20 ه 12 به : 312 شماره : 25826 /20 ه 12 ساعت 1900 روز 22 /11 /36 جلسه کمیته اتحاد نیروهای جبهه ملی ایران با شرکت دکتر شاپور بختیار،1 داریوش فروهر،2 دکتر بهروز برومند، خسرو سیف، رضا شایان،3 مهندس ابوالقاسم قندهاریان،4 قاسم لباسچی، حاج علی صدری، ابوالفضل قاسمی5 در منزل علی اردلان6 تشکیل گردید بحث در مورد اعلامیه خمینی شد که قانون اساسی کافی برای سرنگون کردن رژیم سلطنت نیست و نظر آقایان خواسته شد.
همه افراد به اتفاق آراء گفتند راه ما همان راه قانون اساسی است.
سپس صدری و لباسچی نمایندگان بازار گفتند ما را به جلسه ای دعوت کردند که دکتر سحابی، مهندس صباغیان،7 مهندس توسلی و عده ای بودند که برای مراسم شهداء همکاری شود و دکتر عالی به قم رفته با آیت الله شریعتمداری تماس گرفته ایشان حاضر بودند اعلامیه ای به منظور تعطیل برای چهلم شهدای قم بدهند ولی گویا با آیت الله مرعشی، آیت الله گلپایگانی تماس می گیرند ایشان موافقت نمی کند و قرار شده فردا دکتر سحابی باز به قم برود تا نتیجه را اعلام نمایند.
همه افراد حاضر موافقت کردند اگر روحانیون شروع نمودند ما هم نیز همکاری خواهیم کرد.
دایره بررسی 1 /12 75862 بایگانی شود روحانی 11 /12 /36

توضیحات سند:

1ـ شاپور بختیار فرزند رضا در سال 1293 شمسی در ایل بختیاری متولد شد.
پدر شاپور بختیار، محمدرضاخان معروف به سردار فاتح است که در سال 1313 در راستای سیاستهای حذف قدرتهای منطقه ای به دستور رضاشاه اعدام شد.
شاپور بختیار دوران ابتدائی را در شهرکرد سپری کرد و در سال 1309 پس از گذرانیدن دوران دبیرستان برای تحصیل در مدرسه فرانسوی بیروت به لبنان رفت وی که تحصیلات متوسطه را با دیپلم ریاضی به پایان برده بود، چهار سال نیز در بیروت به تحصیل پرداخت او سپس برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به پاریس رفت و سرانجام سه دیپلم فلسفه، حقوق و علوم سیاسی را در فرانسه گرفت.
او در سال 1393 که بریتانیا و فرانسه به آلمان اعلان جنگ دادند در ارتش فرانسه ثبت نام کرد و در واحد توپخانه به فعالیت پرداخت.
بختیار در سال 1318 در 25 سالگی با یک دختر فرانسوی ازدواج کرد.
وی در سال 1324 به ایران بازگشت و در سال 1325 به سفارش یکی از دوستان قدیمی پدرش در وزارت کار استخدام شد.
پس از مدت چهار سال و نیم به مقام مسئول اداره و سپس مدیر کلی کار استان خوزستان رسید.
فعالیت سیاسی بختیار پس از ورود وی به ایران شروع شد.
وی که هنگام تحصیل در فرانسه سخت شیفته گفته ها و سخنان مصدق شده بود در ایران به جمع طرفداران او پیوست شاید هم از ابتدا مأموریتی خاص داشت.
بختیار برای فعالیت سیاسی در سال 1329 به حزب ایران پیوست، از دید او حزب ایران با اعتقادات ملی و تمایلات سوسیال دموکراسی بود.
گرایشات اعضای حزب به غرب، مطلوب بختیار بود.
با تشکیل دولت مصدق در اردیبهشت سال 1330 به عنوان معاون وزیر کار وارد کابینه شد و در دومین دوره دولت کفالت این وزارت خانه را به عهده گرفت، عضویت بختیار در دولت با مخالفت تعدادی از سران جبهه ملی (از جمله مظفر بقائی) مواجه شد.
این عده او را عامل شرکت نفت انگلیسی می دانستند.
مبنای این مخالفت بر پایه اسنادی بود که در ماجرای خانه سدان کشف شد و ظاهرا ارتباط بختیار را با شرکت نفت جنوب ثابت می کرد.
پس از کودتای 28 مرداد 1332 بختیار به اتهام فعالیت سیاسی علیه دولت به مدت یک ماه بازداشت شد.
سال بعد نیز دستگیر و به سه سال محکوم شد و مدتی را در زندان گذرانید.
وی که پس از سقوط مصدق به اتفاق چند نفر از دوستانش از جمله مهندس مهدی بازرگان و سحابی، آیت الله سید رضا زنجانی «نهضت مقاومت ملی» را تأسیس نمودند.
تا سال 1334 به فعالیت خود ادامه داد.
اما به دلیل نفوذ مأمورین نظامی به درون آن اعضای آن شناخته شدند.
بر طبق اسناد منتشرشده لانه جاسوسی آمریکا، شاپور بختیار نقش رابط بین سازمان سیا و «نهضت مقاومت ملی» را ایفاء می کرد، از سال 1339 بختیار با اعضای حزب توده در داخل و خارج کشور به ویژه اروپا ملاقات می نمود و نیازمندی های اطلاعاتی ساواک را تأمین می کرد.
ضمنا براساس اسناد ساواک بختیار یکی از اعضای فراماسون معرفی شده است.
در دهه 1340 علاوه بر فعالیت در جبهه ملی دوم به دلیل رابطه با دربار مدیریت تعدادی از شرکتهای بنیاد پهلوی و واسطه گری برخی کمپانی های فرانسه را برعهده گرفت.
در سال 57 برای کسب مقام نخست وزیری از جبهه ملی کناره گیری کرد بختیار به رغم موضع منفی خود در قبال تحولات آغاز نهضت در سال 1342، در آخرین سالهای سلطنت پهلوی دوم، نسبت به قیام مردمی به رهبری امام خمینی، در ظاهر موضع نسبتا مثبت اتخاذ می کند ولی در واقع این موضع برای جلوگیری از تخریب جبهه ملی اتخاذ گردیده بود.
سران جبهه ملی از جمله شاپور بختیار، این جبهه را آخرین تیر ترکش شاه می دانستند.
با پیروزی انقلاب اسلامی دوران بختیار به پایان رسیده و او پس از یک انزوا و اختفای 6 ماهه با همکاری و طراحی دستگاههای جاسوسی آمریکایی به خارج از کشور گریخت و به فرانسه پناهنده شد.
شاپور بختیار پس از استقرار در پاریس و برقراری ارتباط با سازمانهای اطلاعاتی غربی به ویژه امریکایی، با عناصر ضد انقلاب که به خارج فرار کرده بودند مرتبط شد و با کمک های مالی و امکانات وسیعی که مصر، عراق و برخی از کشورهای غربی در اختیارش نهاده بودند رهبری بخشی از فعالیت های ضد انقلابی را برعهده گرفت و سرانجام پس از 12 سال اقامت در فرانسه.
در 15 مرداد سال 1370 در منزل مسکونی خود در حومه پاریس به قتل رسید.
برگرفته از اسناد ساواک و اسناد و مدارک انقلاب اسلامی.
2ـ داریوش فروهر در سال 1307 ه ش در اصفهان متولد شد.
او در سال 1320، تحصیلات را به اتمام رساند.
داریوش همراه پدرش ـ چون افسر ارتش بود ـ به ارومیه رفت و در سال 1321، بار دیگر به اصفهان بازگشت و در سال 1322، به تهران آمد.
با تشکیل حزب پان ایرانیست 1 ریوش فروهر، 1داریوش فروهر، عضویت حزب را پذیرفت و عمده فعالیت خود را، علیه حزب توده قرار داد.
این حزب ـ که به لحاظ سیاسی و ایدئولوژیکی، ناسیونالیست افراطی بود ـ همواره در درگیریهای اجتماعی، فعال بود.
داریوش فروهر با آغاز نهضت ملّی شدن نفت، از حزب پان ایرانیسم، انشعاب و حزب ملت ایران را بر پایه پان ایرانیسم تأسیس نمود.
پس از کودتای 28 مرداد 1332، دستگیر شد و مدتی در زندان بود.
در سال 1333، به قشم تبعید گردید.
در سال 1336، در عرصه سیاسی، بر فعالیت خود افزود.
آقای فروهر با تشکیل جبهه ملی دوم با عضویت در کمیته مرکزی به فعالیت در آن پرداخت.
در سال 1341، دستگیر شد و پس از آن، همچون دیگر اعضای جبهه ملّی، سیاست صبر و انتظار در پیش گرفت.
در سال 1349، در مسائل مرتبط با بحرین، دستگیر و پس از مدتّی آزاد شد.
با آغاز نهضت اسلامی در سال 1356، جبهه ملّی و حزب ملت ایران فعال شد.
آقای فروهر پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در دولت موقت، وزیر کار بود و مدّتی هم وزیر مشاور شد.
پس از استعفای دولت موقت، به کار حزبی مشغول گردید.
وی، در سال 1377، در ماجرائی تأسف انگیز، همراه با همسرش به قتل رسید.
3ـ رضا شایان یکی از همکاران نزدیک خلیل ملکی در اتحادیه سوسیالیستها که با ملکی دستگیر و محاکمه شد و در سال 1345 به اتهام انتشار افکار کمونیستی، محکوم گردید.
از کتاب احزاب سیاسی ایران ـ بخش اول ـ جلد دوم اسناد لانه جاسوسی ـ جلد دوم ـ ص 81 4ـ ابوالقاسم قندهاریان از جمله یاران خلیل ملکی همچون جلال آل احمد، محمدعلی خُنجی و ناصر وثوقی بود که به دنبال وقایع آذربایجان از حزب توده جدا شده و به اتفاق ملکی، حزب زحمتکشان را تأسیس کردند.
امور تشکیلاتی، آموزشی، مطبوعاتی و عقیدتی حزب در دست یاران خلیل ملکی و فعالیتهای سیاسی در اختیار بقائی و یاران او بود.
جریده شاهد، ارگان سیاسی حزب و تحت نظارت بقائی، روزانه منتشر می شد و ملکی هفته نامه نیروی سوم و ماهنامه علم و زندگی را تأسیس کرد.
پس از حوادث سی تیر 1331 و درگیری بقائی با مصدق، اختلافات داخلی حزب شروع شد.
گروه ملکی که اکثریت فعالان و سازمان دهندگان و نویسندگان حزب را تشکیل می دادند، اعتقاد داشتند که حزب زحمتکشان نمی باید از پشتیبانی فعال خود از دکتر مصدق دست بردارد در حالی که مظفر بقائی خواستار مخالفت علنی با مصدق بود.
به دنبال این اختلاف، یاران ملکی از جمله قندهاریان از حزب زحمتکشان جدا شده و حزب زحمتکشان (نیروی سوم) را تشکیل دادند.
5ـ ابوالفضل قاسمی فرزند تقی در سال 1300 ه ش در یکی از شهرهای استان خراسان (درگز یا قوچان) به دنیا آمد.
آقای قاسمی یک نوبت به اتهام عضویت در حزب توده دستگیر شد که از این اتهام تبرئه گردید و از سال 1343 با مقرری مناسب به همکاری با ساواک پرداخت.
ابوالفضل قاسمی در سال 1350 مدتی در بندرعباس بود و سپس به تهران مراجعت کرد و در کتابخانه دانشگاه تهران مشغول به کار شد.
وی که عضویت شورای مرکزی جبهه ملی را داشت و مدتی دبیر کل حزب ایران نیز بود، در سال 1356، متصدی کتب خطی کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران شد و در آذر 57 با عنوان متصدی کتابخانه مرکزی و مرکز اسناد دانشگاه تهران، بازنشسته شد.
اهمیت همکاری وی برای ساواک به حدی بود که گزارش های وی با درجه عالی ارزیابی گردید و تنها برای یک فقره گزارش از محافل سران جبهه ملی و نهضت آزادی در سال 57، مبلغ /000 /500 ریال تشویقی دریافت کرد.
آقای ابوالفضل قاسمی که در سال 1357 به رهبری حزب ایران رسیده بود و از مدافعان شاهپور بختیار بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی، با وی در طرح کودتا شرکت کرد که به همین علت دستگیر و محاکمه شد.
6ـ علی اردلان فرزند محمدولی در سال 1293 در تهران متولد شد.
نامبرده یکی از فعالان جبهه ملی ایران بود که در دولت موقت مهندس بازرگان به سمت وزارت دارایی منصوب شد.
او از رهبران جمعیت دفاع از آزادی و حاکمیت ملت ایران و از خوانین کرد بود.
7ـ هاشم صباغیان فرزند تقی و در 15 فروردین 1316 ه ش در تهران متولد شد .
آقای صباغیان از جمله اعضای سازمان جوانان اولین کنگره جبهه ملی ایران بود که در 4 دی ماه 1341 تشکیل شد.
نامبرده قبل از انقلاب در سازمان مسکن به کار اشتغال داشته و در قالب هیئت امنای مسجد قبا، انجمن اسلامی مهندسان و جنبش مقاومت ملی فعالیت می کرده است.
صباغیان در طول این دوره چهار مرتبه دستگیر و بازداشت گردیده است.
صباغیان در جریان اوج گیری انقلاب اسلامی، وی در هیئت منصوب امام جهت تخمین عرضه نفت برای مصارف داخلی از طریق کارگران اعتصابی صنعت نفت و پس از پیروزی انقلاب در هیئت سه نفره مامور مذاکره با شورشیان در کردستان عضویت داشت.
به دنبال تشکیل دولت موقت وی به سمت معاونت نخست وزیر در امور انقلاب منصوب شد و پس از آن در سمت وزیر کشور به فعالیت پرداخت.
در پی استعفا و کناره گیری دولت موقت، وی نیز از صحنه سیاسی انقلاب خارج و در قالب نهضت آزادی و همکاری با آنان به فعالیت های خود ادامه داد.
هاشم صباغیان تحصیلات خود را در رشته راه و ساختمان تا اخذ مدرک فوق لیسانس ادامه داده و به زبانهای فرانسوی و انگلیسی نیز آشنایی دارد.
وی تألیفاتی در زمینه راه و ساختمان و مقالاتی در روزنامه ها از خود به جای گذاشته است.
ر.ک : روزشمار انقلاب اسلامی، ج 2، ص 169، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی

منبع:

کتاب آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک - جلد سوم صفحه 399

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.