تاریخ سند: 5 آذر 1346
موضوع: انجمن قلم
متن سند:
گزارش خبر
به: بخش ۳۲۱ شماره گزارش: 24675 /20هـ4
از: 20هـ4 تاریخ گزارش: 5 /9 /46
موضوع: انجمن قلم
ساعت ۱۷۰۰ روز یکشنبه 5 /9 /46 در انجمن قلم عدهای در حدود ۲۰۰ نفر از جمله آقایان دکتر منوچهر اقبال، خانم دکتر رهنما، زینالعابدین رهنما، دکتر رعدی1، دکتر احمد مهران، دکتر ناظرزاده کرمانی، حاجی حاذقی، تیمسار نخجوان، عباس خلیلی2، رضوی شیرازی نماینده سابق مجلس، استاد یغمائی، ابوالحسن ورزی، صهبا شاعر، سرهنگ محسن دادفر، صمیمیا از دارائی، خانم روشنک از رادیو، خانم پروین بامداد، دکتر شیخ از دانشگاه، سید حسین انوار، دکتر سوادکوهی، لسانی از شهرداری حضور داشتند. دکتر ناظرزاده اظهار داشت برای آغاز فعالیت انجمن قلم از جناب دکتر اقبال که هم اهل قلم هستند و هم اهل علم تقاضا کردیم ریاست انجمن را قبول فرمایند. بنده نسبت به جناب دکتر اقبال سالهاست که ارادت دارم چه هنگام ریاست دانشگاه چه اکنون که در شرکت نفت تشریف دارند واقعاً ایشان یکی از افتخارات بزرگ کشور ما هستند و از حضورشان تقاضا میکنم بیایند و جلسه را افتتاح بفرمایند. دکتر اقبال پشت تریبون قرار گرفت و گفت بنده نه اهل شعر هستم نه اهل کتاب از اینکه به من افتخار ریاست انجمن قلم را دادهاند تشکر میکنم امیدوارم با راهنمائی شعرا و اهل ادب بتوانیم بطور شایسته انجمن قلم را اداره کنیم. بعد صهبا شعری خواند. پس از آن رهنما گزارش دوران گذشته انجمن را داد و گفت آنچه ما داریم معنویات و ادبیات است بعد ابوالحسن ورزی گفت بنده تا به خارج نرفته بودم نمیدانستم آنقدر صدای فرهنگ و علم و دانش ایران در دنیا پیچیده است در چندین دانشگاه بنده را بنام عضو انجمن قلم ایران پذیرائی کردند در آنجا دانستم که آقای راهنما صدای انجمن قلم را بگوش دنیا رسانیده است. بعد سید حسین انوار شعری در مدح شاه خواند که در آن وانمود کرده بود شاه بدست حضرت محمد تاجگذاری کرده ۹ ماده کتاب انقلاب را حکمت خدا دانست و ثابت کرد که شاه از خدا الهام میگیرد بعد دکتر ناظرزاده اظهار داشت که واقعاً آقای انوار ما را با این شعر زیبا و توحیدی که در مدح شهریار خواند سرافراز کردند. بعد ابوالقاسم حالت شعر فکاهی درباره کتاب و کتابخانهدارهای تازه به دوران رسیده و بیسواد خواند در آن شعر مقام کتاب و کتابخانه را بسیار کوچک کرد.
نظریه رهبر عملیات: مفاد گزارش فوق مورد تائید است.
توضیحات سند:
___
1- غلامعلی رعدی: غلامعلی رعدی فرزند محمدعلی در سال ۱۲۸۸ ش در تبریز متولد شد. تحصیلات عالی را تا درجه دکترا در رشته ادبیات فارسی ادامه داد. وی سمتهایی من جمله، رئیس دانشکده ادبیات دانشگاه ملی، سفیر کبیر ایران در یونسکو، سناتور مجلس سنا از تهران، عضو شورای فرهنگی سلطنتی، عضو پیوسته فرهنگستان ایران و ... را عهدهدار بود. نامبرده از طرفداران محمد درخشش وزیر فرهنگ وقت و باجناق وی بود و در زمان سناتوری پس از کناره گیری درخشش از وزارت فرهنگ در مجلس از اوضاع آن زمان صحبت نموده و به نفع درخشش موضعگیری کرده است. مشارالیه از عناصر به اصطلاح فرهنگی رژیم گذشته بوده لیکن هنگامی که به او پیشنهاد تدریس در دانشگاه میشود به علت وفاداری و وطنپرستی بیش از حد! چندان استقبالی نمیکند و بیشتر رضایت داشته در سمت سفیر کبیری باقی بماند. رعدی در سیاست طرفدار سیاست غرب به ویژه انگلستان بود و در زمان گسترش نفوذ آمریکا در ایران و تغییر جهت استعمار از نفوذ انگلیس به آمریکا او نیز به همراه محمد درخشش و طیف جمعیت لیسانسهها به سمت آمریکا تغییر جهت سیاسی داد.
- اسناد ساواک – پروندههای انفرادی
۲- عباس خلیلی: عباس خلیلی در سال ۱۲۷۲ هجری شمسی از یک پدر و مادر ایرانی در شهر نجف چشم به جهان گشود. تحصیلات مقدماتی را در شهر نجف به پایان رساند و سپس به کشور بازگشت. و در سال ۱۲۹۶ در روزنامه رعد سید ضیاء طباطبائی مشغول شد و به سردبیری آن رسید و در سال ۱۲۹۹ موفق شد امتیاز روزنامه اقدام را بگیرد و به انتشار آن بپردازد. در زمان دیکتاتوری رضاشاه در سال ۱۳۰۶ روزنامه اقدام توقیف شد. پس از شهریور ۱۳۲۰ خلیلی به کار تجارت پرداخت و سپس مدتی سفیر ایران در حبشه و یمن شد. وی در سال ۱۳۵۰ به شمال رفت و در آنجا دچار سکته قلبی شد او را به تهران آوردند و در بیمارستان بستری کردند ولی مداوا سودی نبخشید و در همانجا درگذشت. سیمین بهبهانی دختر او میباشد. عباس خلیلی همواره از مدافعان و همراهان سیدضیاءالدین طباطبائی بود و این دلبستگی تا پایان عمر داشت. «شبه خاطرات علی بهزادی»
منبع:
کتاب
دکتر منوچهر اقبال به روایت اسناد ساواک صفحه 362