انجام سخنرانیهای تحریکآمیز وسیله شیخحسن لطیفی در شهر بهشهر ـ استان مازندران
متن سند:
انجام سخنرانیهای تحریکآمیز وسیله شیخحسن لطیفی در شهر بهشهر ـ استان مازندران
نامبرده بالا که یکی از روحانیون ساکن شهر قم میباشد، از مورخ 19 /5 /37 در مسجد قنبر شهرستان بهشهر ـ استان مازندران در حضور حدود 1 نفر از طبقات مختلف مردم به منبر رفته و در خلال سخنرانیهای خود مطالب تحریکآمیزی عنوان نموده است.
نامبرده روز 21 /5 /37 در حضور جمعیت مذکور در مسجد مورد بحث به سخنرانی پرداخته و خطاب به افراد حاضر اظهار داشته «امشب مرا دستگیر و اعدام خواهند نمود».
یاد شده پس از عنوان مطلب فوق در حضور حاضرین در مسجد مبادرت به قرائت تشهد خود نموده است.
متعاقب اظهار شیخحسن لطیفی، ضمن تماس با شهربانی محل اعلام گردیده، یادشده احضار و به وی تفهیم گردد که از ذکر مطالب خلاف مصالح مملکتی خودداری نماید، لکن در تحقیقات مشخص گردیده که واعظ مذکور محل سکونت معینی نداشته و همیشه هنگام ورود به مسجد چند دستگاه مینیبوس که هرکدام از آنها مملو از مسافر میباشد، وی را همراهی و موقع خروج نیز نامبرده به همین نحو از مسجد خارج میگردد. لذا به منظور دستگیری او کمیسیونی از طریق مسئولین انتظامی محل تشکیل و پس از بررسی موضوع، دستگیری واعظ مزبور مورد تائید و ضروری دانسته شده است.
یاد شده در خاتمه اظهارات خود گفته:
طبق دستور شخص اول مملکت، من آزاد هستم هر انتقادی را از هر فردی به استثناء شخص اول مملکت بنمایم.
پس از خاتمه مجلس و در هنگام خروج جمعیت، مامورین شهربانی مستقر در محل برای دستگیری واعظ مزبور اقدام که با عکسالعمل مردم مواجه و در نتیجه یکنفر از جمعیت حاضر با پرتاب سنگ شیشه اتومبیل رئیس شهربانی را شکسته و متواری گردیده است.
ضمناً هنگامی که مأمورین شهربانی با موتور سیکلت شیخ حسن لطیفی را که در صدد فرار از محل بوده، تعقیب مینمودهاند، یکی از طرفداران وی با اتومبیل قصد داشته یکنفر از مأمورین مذکور را زیر نماید که موفق به انجام این عمل نگردیده و در نتیجه شیخحسن لطیفی متواری گردیده است.
در جریان تظاهرات فوق دو نفر از اخلالگران توسط مأمورین شهربانی دستگیر گردیدهاند.
ارزیابی خبر: خبر صحت دارد.
اقدامات انجام شده: 1- مراتب به نخست وزیری اعلام شده است.
2- اقدامات پیگیر و همه جانبه در زمینه دستگیری شیخحسن لطیفی در جریان میباشد.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان مازندران، کتاب 06 صفحه 5