تاریخ سند: 13 مهر 1354
موضوع: جلسه روضهخوانى
متن سند:
گزارش خبر
به: 312 تاریخ: 13 /7 /54 0713
از: 15ﻫ شماره: 2964 /15ﻫ
منبع: 9736
موضوع: جلسه روضهخوانى
1ـ در ساعت 2130 مورخه 8 /7 /54 اسداله مدنى با حضور عماد جزایرى در مسجد شاهآباد ضمن تفسیر در مورد فتوحات اسلام اظهار داشته در اسلام مجاهدین 300 نفر بودهاند که بر هزارها کفار غلبه کردهاند با اینکه مجاهدین فقط 2 اسب و چند شمشیر داشتند و کفار به سلاح روز مجهز بودند آرى وقتى مسلمان شهامت داشت غلبه خواهد کرد در زمان عمر و یزید که یزیدها امروزه زیاد هستند و بحمداللّه در این مسجد نیست شراب و رقص و موسیقى را درست کردند اى خاک بر سر آنان و امثال آنان و در خاتمه اضافه نموده بعضىها بدشان مىآید که به علماء بگویند آیتاله کورى چشم آنان جلسه در ساعت 2300 ختم گردید.
2ـ در ساعت 30 /23 حاج نورالدین قاضىزاده کارمند بازنشسته اداره دارائى، سید مرتضى موسوى، مجتبى موسوى در مسجد مذکور گرد یکدیگر اجتماع و قاضىزاده اظهار داشته پسر کمالوند که افسر وظیفه بوده در ظفار1 کشته شده این است قربانى شاه. مجتبى موسوى محضر دارد در دنباله اظهارات وى اضافه نموده بعضى از افراد ارتش جهت وکالت و تنظیم وصیتنامه به محضر آمده بودند و در دل به ریش این بدبختها مىخندیدیم که قربانى چه رهبرى میشوند ظفار به ما چه مربوط، چقدر باید کشته بدهیم اگر عراق صلح نمىکرد تا خراسان را فتح مىنمود سپس قاضىزاده اظهار داشته 14 نفر از خرمآبادیها در یک محل کشته شدهاند و اضافه نموده صاحبان جسد قاضى عسگر آقاى طاهرى مىباشد او به طور خصوصى به من گفت که از این به بعد خرمآباد عزاخانه مىشود. انشاءاللّه ریشه بانى از بیخ درآید عمان و قابوس که سلطان است به ما چه مربوط که اکثر حاضرین سخنان وى را تائید مىنمودند در خاتمه عباسى اضافه کرده که دو هزار نفر رقمى نیست بیست هزار نفر از ایران کشته شدهاند بقیه هم کشته خواهند شد شاه تصمیم [به]کشته شدن [دادن] بچههاى مردم را دارد با شهرستانها تماس بگیرید تا رقم کشته شدگان معلوم شود.
نظریه شنبه: برخى از اهالى تومارى امضاء نمودهاند و به مدنى دادهاند تا از خرمآباد نرود و مدنى نیز قول مساعد به آنان داده است.
نظریه یکشنبه: مفاد گزارش خبرى فوق صحت دارد. حسام
نظریه 15ﻫ: نظریه یکشنبه صحیح است.
1ـ ارسال شود.
2 ـ همانطور که تذکر داده شد خلاصه از تحریکات اخیر مدنى را سریعا جمعآورى و با ذکر اسامى کسانى که تحریکات او را اشاعه مىدهند بمرکز منعکس و سپس پروژه طرح دستگیرى وى اجرا و براى این منظور پیشنهاد لازم داده شود. 12 /7
توضیحات سند:
1. مسئله ظفار:
سلطان نشین عمان، که از مستعمرات انگلیس بود با خطر شورش وسیع مردم منطقه ظفار، که با یمن جنوبى هم مرز است، مواجه شد. رژیم یمن جنوبى پایگاه شوروى در منطقه تلقى مىشد، از شورشیان دفاع مىکرد. ارتش عمان توانائى ایستادگى در برابر مخالفان را ندانست. انگلیسها نیز مدتى بود از منطقه خارج شده بودند، فقط دو فرمانده ارتش و رئیس شهربانى انگلیسى بودند.
سرتیب فاتحى از سوى شاه مأمور شد موضوع را بررسى کند. سلطان قابوس فردى تحصیل کرده انگلیس از محمدرضا پهلوى تقاضاى کمک و یارى نمود. در ابتدا به دستور شاه 3 گردان راهى ظفار شد. طبق یک جدول، گردان به گردان تعویض مىشدند.
نیروهاى ارتش از آتش توپخانه و مسلسل و خمپاره و بمباران هوایى براى سرکوب شورشیان استفاده مىکردند. این در حالى بود که شورشیان فقط سلاح سبک در اختیار داشتند. دو سال جنگ بطول کشید و در سال 1354 پس از تحمل خسارات مالى و تلفات جانى منطقه باصطلاح پاکسازى شد. عبدالرضا پهلوى براى نشان دادن امنیت به عنوان تفریح و شکار راهى ظفار گردید. به دعوت قابوس سرتیپ فاتحى فرمانده ضد اطلاعات گارد با چند افسر از منطقه دیدار بود سپس محمدرضا پهلوى سفرى به عمان داشت.
منبع:
کتاب
شهید آیتالله سید اسدالله مدنی به روایت اسناد ساواک صفحه 376

