تاریخ سند: 7 خرداد 1354
[موضوع:] اظهارات منصور امینی و
شیخ عباس دانشمند
متن سند:
[از:] 6 ﻫ 1 [تاریخ:]7 /3 /1354
[به:] 312 [شماره:] 8759/ ﻫ 1
[موضوع:] اظهارات منصور امینی و
شیخ عباس دانشمند
روز 2 /3 /54 منصور امینی کارمند شرکت ملی نفت آبادان با شیخ عباس دانشمند در مدرسه علمیه قائمی مشغول صحبت بودند، دانشمند سئوال کرد جریان کشته شدن دو نفر سرهنگ آمریکائی چه بوده و مستشار یعنی چه و اینها در ایران چه کار میکردند؟1 امینی پاسخ داد کشتن دو نفر افسر مزبور بخاطر این بوده چون شاه در مسافرت اخیرش در آمریکا زیاد بلوف آمده و این موضوع خوشآیند تروریستها نبوده و با این عمل خواستهاند بفهمانند که نباید بلوف کرد و مستشار یعنی افراد سیاسی هستند که برای آموزشهای سیاسی به افسران ارتش به ایران آمده و هر چند مدت یکبار عوض میشوند، وی (امینی) اضافه کرد تروریستها چرا اینکار را میکنند مگر با کشتن مردم کار درست میشود و اینکار صحیح نبوده و مخالف دستورات اسلام است باید دید کجای کار عیب دارد آنجا را درست کرد این هم دست شاه است، تروریستها اسم مارکسیست اسلامی را به روی خود گذاشتهاند در صورتی که اسلام مخالف به قتل رساندن مردم است لذا این روش کمونیستی است بنابر این عمل آنها درست نبوده است.
شیخ عباس دانشمند اظهار کرد از کجا معلوم است تروریستهائی که دو نفر سرهنگ آمریکائی را کشتهاند از افراد مارکسیست اسلامی هستند شاید کسان دیگری باشند. امینی گفت این کار را غیر از آنها کس دیگری انجام نمیدهد و تصور نمیرود از طرفداران خمینی این کار را کرده باشند فقط این گونه اعمال از دست کمونیستها ساخته است و افزود با کشت و کشتار کار درست نمیشود بلکه میتوان با تشکیل جلسات و تهیه و نشان دادن فیلمهای آموزنده از روی تاریخ اسلام مانند جنگ احد2، فیلم خانه خدا و غیرو حقایق را به مردم روشن کرد و بفهمند اسلام یعنی چه و چه هدفی دارد. چندی پیش فیلمی به آبادان آورده بودند خوب نبوده و یک نامه انتقاد آمیزی درباره فیلم مزبور به وزیر فرهنگ و هنر نوشتم فقط نباید از شاه و سلطنت انتقاد کرد ولی میشود از بقیه مردم و دستگاههای دولتی انتقاد نمود. دانشمند گفت اینگونه فیلمها باز جای فیلمهای سکسی را نمیگیرد و مردم به آن توجه نمیکنند و از طرفی از کجا معلوم است که طرفداران خمینی فعالیت نمیکنند. امینی در جواب او چنین گفت چرا از تهیه فیلمهای خوب میشود نتیجه گرفت ولی روحانیت و یا طرفداران خمینی نمیخواهند انجام دهند. دانشمند گفت انجام این کار بیفایده است. در این بین شیخ عبدالرسول قائمی وارد شد. ضمن صحبت امینی بیان داشت گویا دانشی3 شغل روحانی از آبادان برای نمایندگی مجلس انتخاب شده، چون دانشی در لباس روحانیت است انتخاب او برای این کار لطمه به روحانیت میزند و حتی خود مرا هم میخواستند کاندید کنند حاضر نشدم چون نمیخواهم دین خود را از دست بدهم و از طرفی باید دید آیا اسلام و قرآن اجازه میدهد که کسی حق دارد غیر از قانون خدا قانون تعیین کند؟ قائمی گفت در قانون اساسی قید شده که باید پنج نفر روحانی که از طرف مجتهدین وقت تعیین میشوند برای نمایندگی در مجلس انتخاب و هر قانونی را تصویب میکنند بایستی این پنج نفر روحانی نیز صاحبنظر باشند. امینی و دانشمند و سایر افراد حاضر در مجلس اظهارات قائمی را تأیید نمودند. سپس قائمی به آنها تأکید کرد چون قرآن مجید و اسلام با کسی که خلاف دستورات قرآن و اسلام رفتار کند مخالف است فقط باید دستور اسلام اجراء شود. بنابراین شماها از انتخاب شدن کسی برای نمایندگی مجلس کار نداشته باشید حال که وضع این چنین است بگذارید همین طور دیکتاتوری باشد هر که میخواهد انتخاب شود.
نظریه یکشنبه: با توجه به سابقه شیخ عبدالرسول قائمی و منصور امینی اظهارات فوق از جانب آنان بعید به نظر نمیرسد. ضمناً اعمال و رفتار مشارالیه هم تحت مراقبت قرار دارد، نتایج حاصله به موقع به استحضار خواهد رسید. حقانی
نظریه سهشنبه: نظریه یکشنبه مورد تائید است. پردیس
نظریه چهارشنبه: در منطقه نمیباشد.
نظریه جمعه: نظرات فوق تائید میگردد. اردشیر
توضیحات سند:
1. مستشارهاى آمریکایى: قرارداد دو جانبه ایران و ایالات متحده در سال 1959 م. به بهانه خطر کمونیسم، باعث گردید تا ایران کاملاً در چنگ آمریکا قرار گیرد. بعد از این قرارداد، دست آمریکا براى دخالت در همه امور ایران باز شد، سیل محققان بیگانه به سوى این سرزمین سرازیر گردید؛ سیستم دفاعى مملکت و سازماندهى نیروهاى مسلح و خلاصه همه امور ستادى و اجرایى تحت اختیار مستشاران نظامى آمریکا درآمد، فرماندهان بالاى ارتش زیردست مستشاران آمریکایى قرار گرفتند و میدان تاخت و تازى براى آمریکا آنچنان باز شد که در سالهاى 1355 و 1356 ﻫ ش خرید اسلحه از آن کشور از مبلغ چهار میلیارد دلار به دوازده میلیارد دلار بالغ گردید!.
قبل از انقلاب اسلامى حدود سى هزار مستشار نظامى آمریکایى در ایران مشغول به کار بودند! سناى آمریکا در گزارشى اعلام کرده بود تا سال 1980 م پنجاه تا شصت هزار آمریکایى در ایران مقیم خواهند شد. آمریکاییها در آپارتمانهاى مدرن و ویلاهاى وسیع و مجلل شمال تهران زندگى مىکردند؛ حقوق و مزایاى آنها دهها برابر کارکنان ایرانى همردیف آنها بود و از یک میلیون ریال در ماه تجاوز مىکرد! مواد مصرفى آمریکاییهای مقیم ایران در فروشگاههاى مخصوص به آنان عرضه مىگردید. در تهران یک مدرسه بزرگ آمریکایى، یک بیمارستان، یک کلینیک روانى و یک مرکز خدماتى و همچنین کلوبهاى ویژه براى اتباع آمریکا وجود داشت. یکى از فرستندههاى رادیویى ایران و ساعاتى از فرستنده تلویزیون به پخش برنامههاى خاص به زبان انگلیسى براى خارجیان به خصوص آمریکاییان اختصاص داشت.
علت این حضور عظیم آمریکاییان در ایران علاوه بر مسائل نظامى و اداره وسایل و تجهیزات آمریکایى در ارتش ایران، ایجاد همکارى بین سازمان «سیا» و «ساواک» برقرارى سیستمهاى خبگیرى از شوروى در نقاط مختلف ایران و فعالیتهاى صنعتى و تجارى شرکتها و افراد آمریکایى در ایران بود.
ر.ک: دولت و حکومت ایران، ص 231؛ مأموریت در ایران، صص 15ـ42؛ اعترافات شاه، ص 78؛ سى و هفت روز پس از سى و هفت سال، ص 110؛ کوثر، ج 1، ص 337.
2. در اصل: اوحد
3. غلامحسین دانشی: در حوزه علمیه آبادان طلبگی را آغاز نمود و در سال ۱۳۳۰ ملبس به لباس روحانیت شد. وی از آبادان به مجلس شورای ملی وارد شد و پس از انقلاب اسلامی در ۲۱ اسفند ۱۳۵۷ در دادگاه محکوم به اعدام شد. دانشی در دفاعیات خود گفته بود:«اگر از مجلس استعفا میدادم ساواک مرا میکشت. من حتی نمیتوانستم جزو گروه مخالفین دولت در مجلس باشم. زیرا مخالفین دولت را در مجلس خود دولت انتخاب میکرد تا علیه دولت حرف بزند.»
روزنامه اطلاعات، ۲۲ اسفندماه ۱۳۵۷.
منبع:
کتاب
آیتالله عبدالرسول قائمی به روایت اسناد ساواک صفحه 413