صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: تعیین جانشین آیت‌اله حکیم

تاریخ سند: 28 خرداد 1349


موضوع: تعیین جانشین آیت‌اله حکیم


متن سند:

از: 8 ﻫ تاریخ:28 /3 /1349
به: 316 شماره: 3798 /8 ﻫ
موضوع: تعیین جانشین آیت‌اله حکیم1

در مجلسی که صحبت از مرجع تقلید پس از آیت‌اله حکیم به میان بود سید‌یحیی موسوی (تاج آبادی) گفت هر کس از من می‌پرسد در جواب می‌گویم چند ماهی صبر کنید خود به خود مرجع تقلید تعیین می‌شود. شیخ عباس فقیه گفت چرا صبر کنند؟ آخر باید مرجع تقلید را به مردم معرفی کرد. مگر آن کسی که درباره‌اش آن همه سر و صدا بود حالا چه شده؟ مگر از مرجعیت و اعلمیت افتاده؟ آن وقت تمام مراجع اعلمیت و مرجعیت ایشان را قبول داشتند حتی خود آیت‌اله حکیم نوشته بودند که اگر کسی غیر از اعلمیت دارای صفاتی دیگر نیز باشد از قبیل شجاعت و شهامت واجب است که از او تقلید گردد.
نظریه منبع ـ منظور شیخ عباس فقیه آیت‌اله خمینی است.
نظریه رهبر عملیات ـ شیخ عباس فقیه که از جمله روحانیون طرفدار خمینی و مخالف تشکیلات مملکتی است در گوشه و کنار مطالب ناروائی عنوان می‌نماید ولی قدرتی را که بتواند روی منبر به صورت مخالف صحبت کند ندارد و این ساواک در جریان است تا بلکه بتوان مدارک و دلائل کافی جمع‌آوری و تصمیماتی درباره‌اش اتخاذ نمود. رهبر
با پرونده شیخ عباس فقیه ارائه شود. 2 /3
161125

توضیحات سند:

1. موضوع به مسأله‌ی مرجعیت پس از ارتحال آیت‌الله العظمی سید محسن حکیم بر می‌گردد. در این مورد اختلافات زیادی میان حکومت با مردم و روحانیت به وجود آمده بود. از سوئی حکومت به دنبال تأیید افراد موردنظر خود بود و از سوی دیگر مردم و روحانیون بودند که مرجعیت حضرت امام خمینی (ره) را تأیید می کردند. انتشار نامه ای که به امضاء 12 تن از اساتید حوزه قم مبنی بر مرجعیت امام(ره) منتشر شده بود مربوط به همین زمان است. در اردیبهشت 1349 آیت‌الله‌ سیدمحسن حکیم به علت کسالت در یکى از بیمارستان‌هاى بغداد بسترى گردید. پزشک معالج، کسالت او را سرطان تشخیص داد و پیدا بود که به زودى به دیار باقى خواهد شتافت. رژیم شاه به خوبى مى‌دانست که در ایران و بسیارى از کشورهاى منطقه، شیعیانى که از آقاى حکیم تقلید مى‌کند با رحلت او به امام خمینى رو خواهند آورد و موقعیت امام در جامعه و جهان تشیع هر چه بیشتر تحکیم و تثبیت خواهد شد و این خطرى نبود که رژیم شاه بتواند از کنار آن بى‌تفاوت بگذرد. روز سه‌شنبه 12 خرداد ماه 1349 آیت‌الله‌ سیدمحسن حکیم چشم از جهان فرو بست. با انتشار این خبر شهرهاى ایران سیاه‌پوش و عزادار شدند. وزارت دربار، اعلام عزاى عمومى کرد. کلیه سینماها تعطیل و برنامه پخش موسیقى از رادیو و تلویزیون قطع شد. شاه تلگراف تسلیتى براى آیت‌الله‌ سیداحمد خوانسارى و سیدکاظم شریعتمدارى ارسال کرد. خبرگزارى رویتر، پس از فوت آیت‌الله‌ حکیم، آیت‌الله‌ سید ابوالقاسم خویى را به عنوان مرجع شیعیان جهان در اخبار خود معرفى کرد. از سوى آیت‌الله‌ شریعتمدارى در پاسخ به تلگراف تسلیت شاه به وى، متقابلاً تلگرافى ارسال نمود. آیت‌الله‌ سیدمحمود طالقانى در صدد برآمد تا وى را از فرستادن تلگراف به شاه منصرف نماید. لیکن تلاش‌هاى ایشان کار به جایى نبرد. ارسال این تلگراف از جانب شریعتمدارى موجب مخالفت‌ها و انتشار اعلامیه‌هایى علیه او شد. در تاریخ 14 /3 /49، چهل و هفت نفر از مدرسین حوزه علمیه قم طى تلگرافى رحلت آیت‌الله‌ حکیم را به امام خمینى تسلیت گفتند و در صدر و ذیل تلگراف از ایشان به عنوان مرجع بزرگ شیعه و مرجع عظیم‌الشأن نام بردند. علماى فراوانى در ایران براین معرفى صحه گذاشته و در منابر و اطلاعیه‌هاى خود آن را تأیید و تأکید کردند. رژیم شاه که از فعالیت روحانیون و اساتید حوزه‌هاى علمیه به خشم آمده بود، عده‌اى از آنها را دستگیر و به مناطق بد آب و هوا تبعید کرد. که از آن جمله آیت‌الله‌ خزعلى، منتظرى، مروارید و صلواتى را مى‌توان نام برد. (رک: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تاکنون، تدوین سیدمحسن صالح، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامى، چاپ اول سال 1385جلد چهارم، صفحه 128 و 129، و نهضت امام خمینى (ره)، سیدحمید روحانى، جلد دوم صفحه 576 و هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامى، غلامرضا کرباسچى، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى ایران، چاپ اول، سال 1371، صفحه 407 تا 411)

منبع:

کتاب انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان کرمان، کتاب 2 صفحه 133

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.