تاریخ سند: 23 آبان 1346
موضوع : ملاقات چند تن از عناصر جامعه سوسیالیستها1 با خلیل ملکی
متن سند:
از : 20 ه 2 (ی)
به : 312 شماره : 26078 /20 ه
ساعت 1830 روز 19 /8 /46 احمد جاوید ـ علی نیرومند ـ امراله
کاظمی پور و پرویز پیشرو امین به منزل خلیل ملکی رفتند.
علیجان شانسی و
حسین تحویلدار هم در آنجا بودند.
پس از تعارفات معمول نیرومند ابتدا راجع به
اختلاف احزاب کمونیست و
سوسیالیستهای اروپا از
ملکی سئوال نمود.
ایشان در
پاسخ گفت دیگر امروزه به
مرور زمان اختلاف بین
کمونیستها و سوسیالیستهای
اروپایی به صورت حاد
سابق نیست و آنها به طور
کلی با هم کنار آمده اند و در
آینده خیلی نزدیک امکان
دارد که سوسیالیستهای
فرانسه با کمونیستهای آن
کشور با هم ائتلاف نموده و
قدرت را به دست بگیرند.
در
مورد سوسیالیستهای ایتالیا
و کمونیستهای آن کشور نیز
امکان خیلی زیادی وجود دارد که در آینده نزدیک حکومت آن کشور یک
حکومت ائتلافی از سوسیالیستها و کمونیستها باشد و اضافه نمود سیاست امروز
شوروی با سیاست سابق به طور کلی تغییر نموده است.
در مورد ایران دولت
شوروی هنوز وسائل و ماشین آلات ذوب آهن را در ایران پیاده ننموده است
برای کارگران ایرانی خانه می سازد برای چه این کار را می کند؟ برای اینکه در
آینده بتواند ایدئولوژی کمونیستی را خوب توسعه دهد.
ما هم مانند سابق با
احزاب توده اختلافی نداریم.
من سال گذشته در زندان قزل قلعه با پرویز حکمت
جو که از رهبران حزب توده می باشد مذاکره نمودم خود او اظهار داشت ما با هم
هیچگونه اختلافی نداریم.
ملکی در پایان گفت من از شما خواهش می کنم برای
تقویت روحیه آقایان مهندس مهدی بازرگان و آیت الله طالقانی2 و فره وشی به
ملاقات ایشان بروید و اضافه نمود که حسن رحمانی و جمشید کامکار را
سازمان امنیت در روز 4 آبان احضار نموده است.
ملاحظات : حسن رحمانی و جمشید کامکار طبق طرح در تاریخ 4 /8 /46
احضار گردیده اند.
اداره یکم بخش های 312 ـ 311 ـ 315
در این اطلاعیه مطالعه و کار گردیده گزارش مشترک که به امضاء روسای هر سه بخش رسیده
باشد، تهیه و به سئوالات (صحت یا سقم اطلاعیه) و در صورت صحت (علت به انگیزه چنین
ائتلاف در خارج و احتمال آن در داخل کشور، علت هم آهنگی سوسیالیست ها با نهضت آزادی
در داخل کشور تهیه و ارائه دهند 26 /8
توضیحات سند:
1ـ خلیل ملکی در سال 1330
در دوران نخست وزیری
مصدق، همراه با دکتر مظفر بقایی
حزب زحمتکشان ملت ایران را
تأسیس کردند.
این حزب که در
مدت کوتاهی رشد و توسعه
یافت از نهضت ملی و جبهه ملی
پشتیبانی می کرد.
حزب
زحمتکشان با گرایش
سوسیالیستی از طرح ملی شدن
صنعت نفت و دکتر مصدق
جانبداری می کرد و در عین حال
با حزب توده که به دنبال
پشتیبانی از امتیازخواهی
شورویها، طرفداری از رژیم
جدایی طلب پیشه وری و
مخالفت با دکتر مصدق اعتبار
خود را از دست داده بود همچنان
در ستیز بود.
خلیل ملکی و مظفر
بقایی تا اوایل مرداد 1330
رهبری حزب زحمتکشان ملت
ایران را به عهده داشتند ولی
پس از فاش شدن ملاقات
پنهانی دکتر عیسی سپهبدی
یکی از دوستان دکتر بقایی با
قوام السلطنه در دوره
زمامداری پنج روزه اش پس از
استعفای مصدق در 26 تیر ماه
1331 بین خلیل ملکی و
همفکران او که خواهان رسیدگی
به این موضوع بودند با مظفر
بقایی اختلاف نظر شدیدی بروز
کرد و منجر به انشعاب در حزب
زحمتکشان گردید.
یکی به نام
حزب زحمتکشان ملت ایران
(نیروی سوم) به رهبری خلیل
ملکی و یارانش و دیگری حزب
زحمتکشان ملت ایران به رهبری
مظفر بقایی و همراهانش.
اکثریت
افراد، دانشجویان، فعالین
روشنفکران و کارگران حزب در
کنار خلیل ملکی ماندند.
حزب
زحمتکشان مظفر بقایی نیز
همراه جمعی دنباله روان
به مخالفت و مبارزه علیه جبهه
ملی و دکتر مصدق پرداختند.
روز 28 مرداد جمعی از افراد
حزب بقایی همراه کودتاچیان از
حمله و غارت خانه دکتر مصدق
شرکت کردند.
نامگذاری نیروی
سوم این بود که در برابر دو
ابرقدرت آمریکا و شوروی
نیروی دیگری که می توانست
مستقل از آن دو ابرقدرت عمل
کند، «نیروی سوم» است.
جدا
شدن ملکی و تأسیس نیروی
سوم آنها را قدرتمندتر ساخت و
حزب جدید به عنوان یک
نیروی مترقی، ضمن انتقاد سالم
از جبهه ملی از حکومت دکتر
مصدق پشتیبانی کرد.
مجله علم
و زندگی به عنوان ارگان فکری
و تئوریک حزب عمل می کرد.
نشریه «نیروی سوم» نیز ارگان
خبری حزب بود که به و طور
منظم تا کودتای 28 مرداد
1332 بیشتر رهبران و فعالان
سازمانهای سیاسی دستگیر یا
فراری و مخفی شدند.
خلیل
ملکی نیز در شهریور همان سال
دستگیر و در قلعه فلک الافلاک
خرم آباد زندانی شد.
در همین
اوان اختلافات درون حزب
نیروی سوم شدت یافت و
گروهی به رهبری دکتر محمد
علی خنجی از آن جدا شدند.
در
سال 1339 خلیل ملکی حزب
«جامعه سوسیالیست های
نهضت ملی ایران» را به جای
نیروی سوم بوجود آورد.
پانزده خرداد ـ ج 1 ص 279 ـ
280
در یکی از گزارشات ساواک
راجع به جامعه سوسیالیستها
آمده است : همانطوری که
مستحضرند بنیان گذاران جامعه
سوسیالیستهای نهضت ملی در
ایران همان کمونیستهای
سابق بودند که زیربنای فکری
آنان از مطالعات تئوریهای
مارکسیستی پی ریزی شده بود.
این گروه که به جهات عدیده از
جمله جاه طلبی ها و خودخواهیها
نتوانستند همگام با سایر سران
حزب منحله توده در جهت
پیشبرد آن حزب تلاش نمایند
جدا گشتند و حزب سوسیالیستی
نیروی سوم را که سرانجام به
جامعه سوسیالیستها تغییر نام
داد بنا نهادند.
این گروه از آن
روی اسم جامعه را بر سازمان
سوسیالیستی خود نهادند که در
برگیرنده اجتماع سوسیالیستها از
هر تیره باشد.
شاید قسمت اعظم
این فکر جلب کمونیستهای سابق
در این واحد سیاسی بود و چون
از همان دوران آغاز به فعالیت و
حزب سازی، مبارزه علمی و
عملی با حزب کمونیست توده را
سرلوحه فعالیتهای آتی قرار
داده بودند و قسمتی از این
مبارزه لاجرم جلب عناصر
توده ای می بود.
لذا تئوریهای
مارکسیسم را با رنگ گیراتر و
جذابتری در قالب اصول متخذه
خود ریختند تا مرامنامه حزبی
خویش را با این ترتیب از دید
عناصر به اصطلاح روشن کاملتر
جلوه دهند.
(ضمیمه شماره 32)
2ـ آیت الله حاج سید محمود
طالقانی مجاهد همیشه استوار
که امام خمینی (سلام اللّه علیه)
ابوذر زمانش نامید، در سال
1298 هجری شمسی دیده به
جهان گشود و در خانواده ای
پرفضیلت و ظلم ستیز پرورش
یافت.
پس از کسب علوم
اسلامی در مدارس رضویه و
فیضیه قم در سال 1317 برای
تدریس و تبلیغ معارف اسلامی
به تهران آمد و در سال
1318 به جرم مخالفت با رژیم
پهلوی دستگیر و زندانی شد.
در
مبارزات ملی شدن صنعت نفت
شرکت جست و بعد از کودتای
28 مرداد به اتهام مخفی کردن
نواب صفوی، رهبر فداییان
اسلام در منزل خود، دستگیر
شد.
مرحوم طالقانی به سبب
مبارزات خود به دفعات زندانی
شد و در سال 1343 نیز وی را
به دلیل حمایت از حضرت امام
به زندان افکندند که سه سال به
طول انجامید.
در سال 1350 به
زابل و سپس به بافت کرمان
تبعید شد.
در سال 1354 به
سبب خیانت یکی از منافقین
دستگیر و به 10 سال زندان
محکوم گردید.
بعد از پیروزی
انقلاب اسلامی، به ریاست
شورای انقلاب و به عضویت
مجلس خبرگان برگزیده شد و در
مرداد 1358 به فرمان امام
اولین نماز جمعه را در دانشگاه
تهران اقامه کرده، سرانجام پس
از یک عمر مبارزه با استعمار و
استبداد، در 19 شهریور 1358
یعنی 7 ماه پس از پیروزی
انقلاب اسلامی، چشم از جهان
فرو بست.
حضرت امام ضمن
تجلیل از مقام والای این فقید
در احیا و حفظ دین، فرمودند:
«زبان گویای او چون شمشیر
مالک اشتر بود» از آیت الله
طالقانی آثار متعددی در زمینه
تفسیر قرآن و معارف اسلامی و
مسائل اجتماعی و سیاسی
برجای مانده است.
(ر.ک: شهید
آیت الله سید محمدرضا سعیدی،
ص 180، کوثر، ج 1 ص 101)
منبع:
کتاب
چپ در ایران - حزب توده در خارج از کشور به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 428