تاریخ سند: 7 آبان 1356
موضوع: فعالیتهای ضدملی در مشهد
متن سند:
شماره: 9043/ ﻫ 1 تاریخ: 7 /8 /2536[1356]
از: سازمان اطلاعات و امنیت خراسان
به: مدیریت کل اداره سوم 312
موضوع: فعالیتهای ضدملی در مشهد
عطف به 4913 /312- 27 /7 /36
با توجه به اینکه فعالیتهای ضدامنیتی و خرابکاری بعد از ضربات پیاپی در تهران به جهت موقعیت مناسب منطقهای به مشهد منتقل و خرابکاران متواری با تشکیل خانههای تیمی و گروهی در این شهرستان به فعالیت پرداخته و به عضوگیری مشغول گردیدهاند، لزوماً با اجرای طرحهای عملیاتی حساب شده در دو ساله اخیر، اکثریت قریب به اتفاق خرابکاران مستقر در مشهد دستگیر، معدوم یا جهت ادامه بازجوئی و اخذ اطلاعات مربوط به فعالیتهای تهران و سایر شهرستانها، به کمیته مشترک ضدخرابکاری1 مرکز منتقل گردیده و در ضرباتی که به خانههای تیمی خرابکاران وارد شده، چند دستگاه خودرو، موتورسیکلت، چند دستگاه چاپ استنسیل و حروف وسایل چاپخانه، ماشین پلیکپی و همچنین شبکه انتشارات گروههای به اصطلاح وابسته به فدائیان خلق2 و مجاهدین3 کشف و ضبط گردیده و هرگونه فعالیتی که به طور پنهانی در این منطقه وجود داشته یکی پس از دیگری کشف و مراتب به بخشهای عملیاتی ذینفع و کمیته مشترک ضدخرابکاری منعکس گردیده که مقامات ستاد عملیاتی در جریان فعالیتهای انجام شده میباشند. عکسالعمل درباره تظاهرات و نصب شعارها در مرحله یکم از وظایف شهربانی است که همه روزه، چه کتبی و چه شفاهی اهمیت موضوع یادآور و نامه شماره 8971 /9 ﻫ 1- 30 /7 /36 مؤید پیشبینی و آگاهی این سازمان میباشد؛ لیکن متأسفانه شهربانی به علت قلت کادر، قادر به پوشاندن کلیه مناطق استحفاظی نمیباشد و به همین علت است که دستگیرشوندگان، اکثراً آنهائی هستند که در تظاهرات شرکت ننمودهاند. بدیهی است این سازمان همواره راساً در امر دستگیری و سرکوبی عوامل ضدملی مجدانه اقدام و نتایج حاصله را مستمراً اعلام خواهد نمود.
رئیس سازمان اطلاعات و امنیت خراسان . شیخان
توضیحات سند:
1. کمیته مشترک ضدخرابکاری، عدم هماهنگی نیروهای مختلف نظامی و امنیتی، خصوصاً ساواک و شهربانی، که هر کدام دارای کمیتههای جداگانهای برای مبارزه با گروههای مبارز در دههی چهل بودند و برای خوشخدمتی به دستگاه حاکمه، از همدیگر پیشی میگرفتند، موجب به وجود آمدن مشکلات عدیدهای شده بود. وجود اکیپهای گشت متعدد ساواک و شهربانی که هر کدام به طور مستقل عمل میکردند، باعث به وجود آمدن درگیری و برخورد آنها با یکدیگر در سطح شهر میشد و چه بسا مأمورین شهربانی دنبال فردی بودند که به وسیله ساواک دستگیر شده بود، یا بالعکس، ساواک در صدد دستگیری کسی برمیآمد که قبلاً توسط شهربانی بازداشت شده بود. این مسئله موجب شد تا سران رژیم، متمرکز نمودن این فعالیتها را تحت یک فرماندهی واحد، در دستور کار قرار دهند و براین اساس، با الگوبرداری از سیستم اطلاعاتی انگلیس که تجربه مبارزه با ارتش آزادیبخش ایرلند را در جنگهای شهری و چریکی داشت، دو کمیته مستقر در اوین را که متعلق به ساواک بود، با کمیته شهربانی در یکدیگر ادغام کنند و به این ترتیب طرح تأسیس کمیته مشترکی تحت عنوان «کمیته مشترک ضدخرابکاری» تهیه و ارائه و با دستور محمدرضا پهلوی، در تاریخ چهارم بهمن ماه 1350 تأسیس گردید. در این کمیته مشترک که در آن، شهربانی نقش «اداره ویژه» اسکاتلندیارد و ساواک نقش «ام. آی. 5» را داشت، در محل اداره اطلاعات شهربانی تشکیل شد و بعدها در شهرستانها نیز شعبههایی که تحت نظر مرکز فعالیت مینمودند، راهاندازی گردید. اولین رئیس کمیته مشترک، سپهبد جعفرقلی صدری، رئیس شهربانی وقت و رئیس ستاد آن، پرویز ثابتی، مقام امنیتی ساواک، بود و نمایندگانی از ارتش و ژاندارمری نیز به منظور هماهنگی در ترکیب آن قرار داشتند. ساواک که ریاست شهربانی را بر این کمیته برنمیتابید، چندماه بعد، دوباره کمیته اوین را فعال کرد و به صورت مستقل به پیگیریهای خود مشغول شد. این مسئله موجبات تضعیف کمیته مشترک و تغییر ساختار و مقدمات ریاست ساواک بر آن را فراهم آورد. در این مرحله در سال 1352، انتخاب ریاست کمیته مشترک از بین امرای ساواک صورت و بودجهی آن نیز در اختیار او قرار گرفت. بدین ترتیب بود که سرتیپ رضا زندیپور، به عنوان زیرمجموعهی اداره کل سوم ساواک و با سمت معاونت آن اداره کل، به ریاست این کمیته منصوب شد و در واقع، پرویز ثابتی حاکم مطلق آن گردید.
2. سازمان چریکهای فدائیان خلق ایران، سازمانی سیاسی ـ نظامی ـ مارکسیستی بود که در سال ۱۳۵۰ش برای مبارزه با رژیم شاه تشکیل شد. این سازمان، از اتحاد بقایای دو گروه چپ زیرزمینی (گروه بیژن جزنی و گروه امیرپرویز پویان که در بهمن ماه سال 1349ش، حمله به ژاندارمری سیاهکل را طراحی کرده بودند)، به وجود آمد و در نیمه نخست دهه ۱۳۵۰، با اعتقاد به مشی چریکی، به چندین عملیات مسلحانه دست زد. با اوجگیری انقلاب اسلامی در سالهای 1356 و 1357ش، و آزادی زندانیان سیاسی، گروهک فدائیان خلق در موقعیت بهتری قرار گرفت و به جذب نیروهای جدید به ویژه در بین جوانان و انبارکردن سلاح پرداخت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این گروه که در سال 1355ش، به دو گروهک اکثریت و اقلیت تبدیل شده بود، از همان آغاز در برخی مناطق ایران مانند: کردستان، خوزستان و ترکمنصحرا، از طریق ایجاد شوراهای مسلح، علیه جمهوری اسلامی دست به مبارزه مسلحانه زدند.
3. سازمان مجاهدین خلق (منافقین) یکی از گروههای چریکی و مسلحانه است که در دهه 1340 و 1350 به فعالیت پرداخت. محمد حنیفنژاد، سعید محسن و علیاصغر بدیعزادگان بنیانگذاران این گروه بودند که از دوران دانشجوئی در فعالیتهای نهضت آزادی شرکت داشتند. نامبردگان در سال 1344 ابتدا گروهی به نام جنبش رهاییبخش ایران، بر اساس الگوی سازمان الفتح پیریزی کردند و در اواخر سال 1347 پس از سه سال کار در زمینه ساختار تشکیلاتی، مطالعه و بررسی انقلابها و شناخت نسبی از جامعه ایران و نیز تدوین برنامههای آموزشی برای ترویج عملیات مسلحانه، به تنظیم و تدوین استراتژی خود پرداخته و به سازمان مجاهدین خلق تغییر نام دادند. اعضای این سازمان در صدد بودند تا همزمان با برگزاری جشنهای دو هزاروپانصد ساله شاهنشاهی در سال 1350، عملیات مسلحانه گستردهای در سطح کشور صورت داده و برخی از مناطق و اماکن حساس را منفجر نمایند؛ لیکن واسطه تهیه اسلحه، به نام شاهمراد دلفانی که از عناصر ساواک بود، در درون سازمان نفوذ کرد و اطلاعات قابل توجهی از سازمان و عناصر و برنامههای عملیات نظامی آنان را در اختیار ساواک گذاشت که منجر به دستگیری سران سازمان و اکثریت اعضای آن گردید. افراد باقیمانده سازمان موفق شدند با مخفی شدن در خانههای امن و مسلح شدن، شروع به تجدید سازمان و فعالیت نمایند و در سالهای 51 و 52 و 53 عملیات مسلحانه خود را تشدید کردند و در جریان این فعالیتها عدهای از آنها دستگیر و یا کشته شدند و در اوایل سال 1354 باقیمانده اعضای سازمان، اختلاف ایدئولوژیک پیدا کردند و ساواک نیز با استفاده از فرصت برای ضربه زدن بیشتر به سازمان، بیانیه اعلام موضع ایدئولوژیک را در بیرون از سازمان انتشار داد و در این مرحله بخش قابل توجهی از نیروهای سازمان به مارکسیسم روی آوردند و فقط عده کمی از جناح مسلمان تغییر روش ندادند و به رغم فشارها و مشکلات فراوان با عناوین جدید همچون: گروه مهدیون در اصفهان، گروه شیعیان راستین در همدان و گروه فریاد خلق خاموش در تبریز و ... به فعالیت خود ادامه دادند. در همین موقع بود که سازمان مجاهدین خلق، پشتوانه ارزشمندی که در درون حوزههای علمیه و در بین روحانیون مبارز و انقلابی داشت، از دست داد. به هر حال دستگیر و کشته شدن عدهای از اعضای سازمان، اجازه فعالیت بیشتر را از این سازمان گرفت و تنها با اوجگیری انقلاب در اواخر سال 1356 و 1357 توانستند به فعالیت مجدد رو بیاورند؛ ولی در به حرکت در آوردن ملت مسلمان ایران و اجتماعات عظیم مردمی و اعتصاباتی که رژیم را از پای درآورد، نقش چشمگیری نداشتند و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل نظام جمهوری اسلامی با اتخاذ روشهای متضاد و حرکات منافقانه نهایتاً به رویارویی با انقلاب پرداختند و در سال 1360 دست به اقدامات مسلحانه زدند که با مقابله قهرمانانه نهادهای انقلابی و مردم نهایتاً به غرب پناهنده شده و بعدها ننگ همراهی و همدستی با صدام را گردن نهادند. ر.ک: ساواک و نقش آن در تحولات داخلی رژیم شاه، تقی نجاریراد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی؛ تروریسم ضدمردمی دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی. سازمان مجاهدین خلق، پیدائی تا فرجام . دوره سه جلدی . مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان خراسان رضوی- 10 صفحه 11