صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

موضوع: افکار عمومى

تاریخ سند: 15 اردیبهشت 1344


موضوع: افکار عمومى


متن سند:

شماره: 197 /303 تاریخ گزارش:15 /2 /44 13440215
موضوع: افکار عمومى

مسأله روز موضوع تیراندازى باعلیحضرت همایونى است که در چند هفته اخیر افکار عمومى طبقات مختلف را نسبت بخود جلب کرده و روى آن بحث و اظهار نظر می‌کنند. موضوع قابل توجه این که جز عده‌اى معدود از افراد تند روى جبهه ملى تقریباً تمام مردم نسبت بمساله مذکور اظهار نگرانى کرده و از این که در صورت بروز حادثه براى شاهنشاه به طور قطع استقلال کشور از بین خواهد رفت و هر کس در هر طبقه و مقام و موقعیتى که هست در اثر انقلابات حتمى و ممکنه یا از بین رفته و یا صدمه خواهد دید اظهار نگرانى و وحشت کرده و می‌گویند خدا نکند چنین حادثه‌اى پیش بیاید و در حقیقت مثل این که مردم حتى مخالفین اعم از دستجات روشنفکر. ادارى یا هر طبقه دیگر را ه‍شدار داد و آنها را از خواب غفلتى بیدا کرد و متوجه این فکر نمود که با بروز خداى نکرده چنین حادثه‌اى وضع تمام افراد متزلزل خواهد بود و صدمات و لطمات غیرقابل جبرانى بکشور و مردم وارد خواهد آمد و لذا در جلسات روحانیون و بازاریان و خصوصاً محافل مذهبى اینطور بحث می‌شد که تزلزل در ارکان سلطنت به طور قطع مملکت را در ورطه حکومت کمونیستى گرفتار خواهد کرد و کمونیستها بلافاصله از موقعیت استفاده کرده و بزرگترین صدمات را بمملکت و مذهب وارد خواهند ساخت و بنابراین طبقه مذهبى بیش از سایرین از این که حادثه منجر بخیر شد خوشوقت هستند و حقیقتا شکر و دعا می‌کنند.1 در بازرگانان. سرمایه‌داران نیز بنحو دیگرى که بروز حادثه موجب تزلزل و از بین رفتن اموال آنها می‌شد و غارت می‌شدند اثر کرده و از پیش آمد مذکور متاثر و از نتیجه آن خوشوقت هستند. در طبقات ادارى، جوانان، روشنفکران نیز اثر فوق‌العاده‌اى داشته و در روحیه آنها بارقه مخصوصى پیدا شده و نگرانى از عاقبت کار آنها را بسلطنت بیشتر خوشبین ساخته است. همان طوری که ذکر شد فقط معدودى از افراد که انگشت‌شمار هستند خوشوقتى می‌کردند ولى موضوع قابل توجه برنامه خبرى دولت در این مورد بود که در 3 روز متوالى روزنامه‌ها با 3 خبر مختلف مطلب را اطلاع دادند و اگر روز اول مانند روز سوم خبر اصلى منتشر شده بود در مردم که از همان ساعات اول اطلاع کامل بجریان امر پیدا کرده بودند اثر بهترى می‌کرد. نشر اخبار بصور مختلف و متناقض موجب شد که در مردم اینطور تعبیر شود که چطور دستگاه محافظ رئیس کشور ضعیف است که یک سرباز می‌تواند تا وسط کاخ مرمر برود و پس براى سایرین چه امنیتى و تامینى است و خیلى در مردم سوء اثر کرده و اما شایعاتى که در مردم ایجاد شده و صدى صد مردم اظهار نگرانى دارند می‌گویند پس از نطق شاهنشاه درباره انگلیسیها آنها قصد انتقام گرفته و مردم اینطور فکر می‌کنند که باز هم امکان چنین پیش‌آمدى می‌رود و ممکن است خارجیها از تحریکات خود دست بر نداشته و لذا انتظار دارند که در اداره مملکت روش ملایمترى از طرف اعلیحضرت همایونى اتخاذ گردد و اصولاً اعلیحضرت با روى کار آوردن یک دولت مورد قبول مردم و دولتى که داراى وجهه بوده و افراد و رئیس آن را مردم قبول داشته باشند و افراد آن شخصیت داشته باشند مسئولیت مملکت را بآنان واگذار کرده و خود شخصاً براى حفظ کشور و مردم در کارها کمتر دخالت اجرائى می‌کردند. در روحانیون نیز این فکر خصوصاً انتظار این که روشى اتخاذ شود که جنبه مبارزه مذهبى و مخالفت دولت با مذهب که در افکار مردم و طبقات مسلمان پیش آمده و اینطور در افکار آنان رسوخ پیدا کرده که دستگاه اجرائى مملکت که اعلیحضرت همایونى امروز اداره آن را شخصاً بعهده گرفته‌اند از بین برود و بین دولت عملا با مردم که اکثریت مملکت را افراد تشکیل می‌دهند و تعداد بیشمارى از آنها که نزدیک باکثریت مردم مملکت هستند تعصب مذهبى دارند رفع اختلاف شود و این فکر که دولت با مذهب مخالف است از بین رفته از افکار عموم خارج گردد تا وسیله و موجبى به دست خارجیها و مخالفین مملکت داده نشود.2

توضیحات سند:

1 ـ در گزارش ساواک مسئله‌اى مهم که باید آن را مورد بررسى قرار داد این است که آنها اعتقاد داشتند که جز عده معدودى از افراد تندروى جبهه ملى تقریباً تمام مردم نسبت به مسئله مذکور اظهار نگرانى کرده بودند و در جلسات روحانیون و بازاریان و خصوصاً محافل مذهبى این طور بحث مى‌شد که تزلزل در ارکان سلطنت به طور قطع مملکت را در ورطه حکومت کمونیستى گرفتار خواهد کرد و کمونیست‌ها بلافاصله از موقعیت استفاده کرده و بزرگترین صدمات را به مملکت و مذهب وارد خواهند ساخت و بنابراین طبقه مذهبى بیش از سایرین از این که حادثه منجر به خیر شد خوشوقت هستند و حقیقتا شکر و دعا مى‌کنند. ولى برخلاف آنچه که ساواک تصور مى‌کرد در ایران مخالفین نیرومندتر و مصمم‌ترى وجود داشتند و در همان سالها تظاهرات متعددى چه در پایتخت و چه در سایر شهرستانها و شهرهاى ایران به رهبرى روحانیت مبارز به وقوع پیوست که داراى خصلت مذهبى مبارزه‌جویانه بود. و بیان این مسئله که فقط افراد معدودى از اعضاى تند رو جبهه ملى از سوء قصد به شاه حمایت کرده و اقشار مختلف مردم به خصوص روحانیون و طبقه مذهبى از این امر اظهار نگرانى کرده بودند و از ترور نافرجام شاه خوشوقت بودند و شکر و دعا مى‌کردند، سخنى است عبث و بیهوده، و در اینجا منظور از روحانیون و طبقه و محافل مذهبى روحانیون دربارى است وگرنه بعد از قیام 15 خرداد 42 حضرت امام(ره) که رهبرى نهضت را به دست گرفتند مستقیماً شاه را مورد هدف قرار دادند و همان طور که قبلاً ذکر شد حرکتهاى شهادت طلبانه شهید شمس‌آبادى در ترور شاه و گروه محمد بخارائى در ترور منصور متأثر از افکار و اندیشه‌هاى حضرت امام (ره) مى‌باشد.
2 ـ رژیم شاه به پیروى از رژیمهاى همانند خود در کشورهاى سرمایه‌دارى به همه وسایل ممکن و حتى متباین، از تشویق و اشاعه «سکس» گرفته تا تظاهرات مذهبى، متوسل مى‌شد تنها براى آنکه خود را از آفات و بلیات جنبش مردمى محفوظ نگاه دارد. عمل مکرر در مکرر روحانیون مبارز علیه تجاوزات رژیم شاه و حامیان امپریالیستى، رژیم را به تنظیم یک سیاست خدعه‌گرانه مذهبى الهام داده بود. محتوى این سیاست مذهبى عبارت بود از: 1) ایجاد یک روحانیت فرمان‌پذیر 2) تظاهرات وسیع عوامفریبانه به دیندارى 3) نظارت پلیس بر فعالیت مذهبى مردم، براى آنکه از خطه «مجاز» خارج نشوند. 4) استفاده از مذهب به عنوان حربه معنوى نبرد فکرى علیه نیروهاى ضد رژیم و نظریات مترقى و انقلابى و همچنین علیه روحانیون و مذهبیونى که زیر بار رژیم نمى‌رفتند و از احکام مذهب تفسیرى که مطابق میل رژیم نبرد عرضه داشتند. در این زمینه رژیم گامهاى فراوانى برداشته بود: یک قشر از روحانى نمایان وابسته به ساواک به وجود آورده بود که منبر و محضر و مسجد کرسى را تصرف کرده بودند و مذهب را تنها به عبادت و دعاگویى و مرثیه خوانى همراه با تملق از شاه و رژیمش بدل ساختند، بوسیله اداره اوقاف کنترل شده رژیم از «انگیزه اقتصادى» براى رام کردن روحانیت و مذهبیون استفاده مى‌کردند، به کمک شریعتمداران گوش به فرمان یا سازشکار و از طریق دارالتبلیغها و نشریات وابسته به آنها مى‌کوشید اسلام و تشیع را از جوهر عصیانگرى که در آن وجود دارد عارى سازد. و آن را به مذهب تسلیم و تفویض، ندبه و زارى، ترک دنیا و آخرت‌پرستى مبدل نماید، در نتیجه این سیاست روحانیون مقاوم یا از کشور طرد و یا زندانى و یا بى‌رحمانه نابود مى‌شوند و براى نهفتن این جنایات سردمداران رژیم به تجدید ساختمان ضریح امام‌رضا و چاپ کردن کلام‌اللّه‌ و مسجدسازى و افکندن سفره‌هاى مذهبى و مسافرت به مشاهد مقدس و انواع دیگر تظاهرات دست مى‌زنند و شاه حتى مدعى ارتباط مستقیم با خدا و ائمه مى‌شود و خود را موجودى مقدس و ماوراءالطبیعى اعلام مى‌نماید.
از کتاب اسناد و دیدگاهها، حزب توده ایران. ص 797 و 798

منبع:

کتاب ترور شاه / حادثه کاخ مرمر به روایت اسناد ساواک صفحه 206


صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.