تاریخ سند: 8 خرداد 1356
موضوع : انتشار کتاب
متن سند:
از : 7 ه تاریخ : 8 /3 /36 13560308
به : 347 شماره : 1387/ ه 3
موضوع : انتشار کتاب
اخیرا کتابى به زبان فارسى تحت عنوان بیست و سه سال دیوانگى چاپ و منتشر شده است مراد نویسنده از عنوان کتاب زندگانى پیامبر اسلام است و محتوى کتاب ودیعهاى است به رسالت پیامبر اسلام و حاوى مباحث حاد و بىپروائى پیرامون زیانها و مضار رهبریهاى محمد (ص) و اثرات سوء تعالیم اسلام (از دیدگاه مؤلف) و اشکالات و ایرادات نحوى و دستورى برکلام و فصاحت قرآن مىباشد نام نشانى از مؤلف و نویسنده کتاب ذکر نشده است.
نسخهاى از کتاب مورد بحث نزد آقاى غلامعلى جمالى1 معاون فرهنگ و هنر دیده شده و جناب سرهنگ تولائى دادستان نظامى شیراز هم امکان و فرصت مطالعه کتاب مذکور را پیدا کردهاند.
نظریه شنبه : گرچه نام و نشانى از نویسنده و مؤلف کتاب ذکر نگردیده لیکن کتاب مزبور از نظر سبک نگارش شباهت زیادى به نوشتههاى على دشتى2 دارد و این تشابه از کتابهاى در دیار صوفیان پرده پندار. دمى با خیام بیشتر به چشم مىخورد لیکن دشتى با اینکه در کتب و آثارش برحشو و زوائد منسوب بدین-اسلام مىتازد اما همه جا از پیامبر اسلام و صحابه کبار و خلفاى راشدین به نیکى و بزرگى یاد مىکند و مهمتر این که پختگى دشتى ونیم قرن تجارب سیاسى وعشقى وارادت وى به مقام
شامخ سلطنت که او را به تألیف کتاب 55 مىکشاند و مرورى بر زندگانى سیاسى این مرد بعید به نظر مىآید که بدون توجه به انعکاس انتشار چنین کتابى در افکار عمومى دست به تألیف و انتشار چنین کتابى بزند-معهذا چون کتاب مزبور به زبان فارسى منتشر شده محققا هدف نویسنده و حوزه عمل وى ایران بوده و مسلما انتشار و اشاعه کتاب مزبور انعکاس خوبى نخواهد داشت و احیانا سوژهاى است براى پارهاى مسائل سیاسى و مذهبى.
نظریه یکشنبه : تاکنون چنین کتابى در کتابفروشىها مشاهده نشده است معهذا چنانچه کتاب فوقالذکر انتشار و در دسترس عموم قرار گیرد با عکسالعمل طبقه روحانیون و افراد مذهبى مواجه خواهد شد.
نظریه چهارشنبه : نظریه یکشنبه مورد تائید است.
نظریه 7 ه : 1ـ مقرر فرمایند چنانچه از انتشار کتاب مزبور وجود دارد مراتب را تلگرافى اعلام نمایند. 2ـ دستور داده شده به هر نحو که امکانپذیر باشد و با پوشش [ناخوانا] کتاب را اخذ و در جریان بررسى قرار بگیرد در صورت حصول نتیجه مراتب متعاقبا به استحضار مىرسد. 7 /3 /36
رئیس بخش 3. ناصرى
رهبر عملیات. رحیمى
ماشین نویسى] ناخوانا]
آقاى ناصرى با توجه به بند 2 نظریه اقدام و نتیجه را گزارش نمائید که دستور[ ناخوانا ]
در پرونده فرهنگ هنر بایگانى شود.
آقاى رحیمى در اجراى پىنوشت ریاست اقدام و نتیجه را گزارش نمائید.
توضیحات سند:
1ـ غلامعلى جمالى فرزند یداللّه در سال 1302 ش در اسدآباد بدنیا آمد. تحصیلات خود را تا اول متوسطه ادامه داد و به شغل آموزگارى دبستان در شهر همدان پرداخت و از سال 1330 وارد خدمت دولتى در وزارت فرهنگ شد. طبق سند بیوگرافى ساواک نامبرده در سال 30 ـ 32 به نفع حزب توده فعالیت داشته و بدین جهت تحت تعقیب واقع و در سال 36 در مورد مشارالیه قرار منع پیگیرد و صادر شده است.
وى عضو حزب رستاخیز نیز بوده است. ـ اسناد ساواک، پروندههاى انفرادى.
2ـ على دشتى یکى از سیاست مداران و گردانندگان رژیم پهلوى بود. او از نویسندگان قدیمى و مدیر روزنامه شفق سرخ و نیز نماینده مجلس-شوراى ملى در دوره پنجم از ساوه و زرند و نیز دورههاى ششم تا نهم در تهران بود. دشتى مدتى نیز به عنوان سفیر ایران در مصر مشغول شد و سپس هفت دوره به عنوان سناتور در مجلس سنا مسئولیت داشت. وى شهرت خود را با نوشتن مقاله انتقادآمیزى به عنوان رضاخان کسب کرد در این مقاله به تندى به رضاشاه حمله کرد و از وضعیت اجتماعى و برخوردهاى خشن نظامیان با مردم انتقاد و از آینده رژیم اظهار نگرانى کرده-بود. البته این مقاله نه تنها موجب برخورد رژیم با وى نشد بلکه به مذاق سردار سپه خوش آمد. دشتى سپس به مقالات انتقادى ادامه داد تا اینکه-سرانجام در زمان حکومت قوامالسلطنه روزنامه او توقیف شد. وى مدتى روزنامههاى دیگرى به نام عصر
انقلاب و عهد انقلاب را منتشر کرد و با قدرت یافتن سردار سپه و رئیسالوزرائى سرانجام به جمع طرفداران رضاخان پیوست. دشتى در سالهاى 1313 مقالات انتقادى دیگرى علیه رضاشاه نوشت که همین امر موجب ناخشنودى وى از دشتى و سپس زندانى شدن او شد. دشتى در وقایع شهریور 1320 با تبعید رضاخان از فرصت استفاده کرد و علیه او به تبلیغات شدیدى دست زد. دشتى سپس دست دوستى به سوى محمدرضا دراز کرد و در سال 1327 به عنوان سفیرکبیر ایران به مصر رفت. در بازگشت از مأموریت قاهره در اولین دوره مجلس سنا به سناتورى انتخاب شد و در تمام هفت دوره سنا، این عنوان را حفظ کرد.
پس از انقلاب وى دستگیر و زندانى گردید و نهایتا در سن 85 سالگى به علت بیمارى و کهولت سن در گذشت.
ـ بازیگران سیاسى عصر پهلوى، ناصر نجمى، نشر علم، ص 767ـ 769.
منبع:
کتاب
جشن هنر شیراز به روایت اسناد ساواک صفحه 309