تاریخ سند: 13 آذر 1357
موضوع: سوگواری در قزوین
متن سند:
از: 23ﻫ تاریخ:13 /9 /1357
به: 25ﻫ شماره: 2400 /23ﻫ
موضوع: سوگواری در قزوین
در اولین شب روضهخوانی در مسجد شهید در تاریخ شنبه شب 11 /9 /57 که به نظر میرسد حدود 2000 نفر در آن شرکت نموده باشند وعظ پیرامون مسائل مهمه بعهده سه نفر روحانی بود که عبارت بودند از سید نوری آصف آگاه معروف به اشکوری که در مطالب مطروحه زیادهروی ننموده و در قسمت اعظم مطالب خود پیرامون رعایت آرامش و نظم صحبت کرده و اظهار داشت چون اجازه تشکیل این مجلس با زحمت و به قید شرط گرفته شده خواهش میشود حضار در نهایت آرامش و متانت عمل کنند.
گوینده دیگر یک نفر غیر بومی بود که مطالب بسیار تحریکآمیز مطرح مینمود مردم را به اقدامات ضد دولتی تشویق میکرد و میگفت از قلت جمعیت خود نهراسید خدا با شماست و یا فرعون با همه کثرت نفراتش نتوانست به موسی تفوق یابد و یا از کشتار نترسید از کشته شدن نهراسید و یا دیشب برادران شما را در تهران کشتند1 و ضمناً خمینی را تایید مینمود و چندین بار جمعیت میگفتند صحیح است.
در این جلسه شیخ هادی باریک بین نیز صحبت کرد. نامبرده در قسمتی از سخنان خود قانون اساسی را مطرود دانست و گفت قانون اساسی نظریه ملت ایران است و در قسمت دیگر سخنان خود به طور طنز و تمسخر با سوء نیت مذاکراتی را که با تیمسار فرماندهی لشگر و فرماندار نظامی قزوین داشت برای حاضران مطرح میکرد و حاضران نیز به گفتههای نقل قول شده تیمسار میخندیدند. مثلاً در یک جا گفت من به ایشان گفتم چرا برای خانمها اجازه تشکیل مجلس عزاداری نمیدهید. ایشان میگفتند چون خانمها در زیر چادر خود مسلسل حمل میکنند و این موضوع را طوری بیان میکرد که همه میخندیدند.
نظریه شنبه. گو اینکه سعی بسیار شده بود تا واعظ میهمان مشخص و شناخته نشود ولی به طوری که جسته و گریخته شنیده شد نامبرده یک نفر سید شیرازی2 است.
نظریه یکشنبه. برابر سابقه شنیده شده بود که سید ربانی شیرازی یکی از کسانی است که میبایستی بنا به دعوت باریک بین در این دهه اول وعظ نماید لذا تصور میشود که واعظ ناشناس همان سید ربانی شیرازی باشد. تحقیق پیرامون شناسایی دقیق نامبرده ادامه دارد.
نظریه سه شنبه. نظریه یکشنبه تایید میگردد.
نظریه 23- نظریات داده شده مورد تایید است.
توضیحات سند:
1. راجع به حوادث تهران در این روز گزارشهای متعددی ثبت شده است که بخشی از آنها به شرح زیر میباشد: «از ساعت 2100 روز 10 /9 /1357 تا ساعت 2230 تظاهرات توأم با شعارهاى مضره در میدان خراسان و خیابان خاوران، خراسان و اطراف کلانترىهاى مرکز، 9،10،11، 13، 14 خیابانهاى اول تا سوم نیروى هوایى، چهارراه لشکر، منیریه، سبزه میدان، مختارى و شاپور، دروازه شمیران، شاهآباد، میدان ژاله، نظامآباد، دلگشا، فوزیه، تهراننو، ایرانمهر، عشرتآباد مردم در عدههایى از 250 نفر به بالا دست به تظاهرات ضد ملى زده و با توهین به کد 66 و شعارهاى اللهاکبر، یاحسین ناآرامىهایى بهوجود آوردهاند.» (پرونده-1226ـ 02، ج1، به نقل از گزارش نوبهاى اطلاعاتى شماره 11) همین منبع تعداد کشته شدگان را 7 نفر، زخمىها 24 نفر و-دستگیرشدگان را 3 نفر ذکر کرد. منابع رسمى هم این آمار را یاد کردند اما تعداد دستگیرشدگان را یکصد نفر نوشتند. (مهرایران، ش 4644، صص 1 و 8) اما تظاهراتى که از سرچشمه تهران آغاز شد و مردم شب هنگام از آن جا به طرف میدان -شهدا حرکت کردند، مهمترین تظاهرات تهران در شب اول محرم بود. «در ساعت 2140 روز 10 /9 /1357 حدود 000 /10 نفر کفنپوشان در حال گفتن اللهاکبر به طرف میدان ژاله در حرکتند.» (پرونده 1226 ـ 02) به احتمال زیاد مقابله با این گروه بیشترین شهید و زخمى را در تهران به جا گذاشت. روزنامه کیهان بعدها نوشت از ساعت 10 شب تا صبح اول محرم 135 مجروح توسط آمبولانسهاى مرکز اورژانس به مراکز درمانى و بیمارستانها انتقال یافتند. این روزنامه نام تعدادى از شهیدان را هم چاپ کرد: مریم موسوى 40 ساله، اکرم عسکریان 20 ساله، اکبر سروندى 18 ساله. (ش 10605، ص 5)
2. آیتالله عبدالرحیم ربانی شیرازى، فرزند بمانعلی در 1301 ﻫ ش در شیراز متولد شد. پس از طى مقدمات علوم و معارف دینى در 1327 به قم عزیمت کرد و در درس آیات عظام بروجردى و مجاهدى شرکت کرد تا به درجه اجتهاد رسید. آیتاللّه ربانى شیرازی از سال 1320 فعالیت سیاسى خود را آغاز کرد و به عضویت حزب برادران جنوب به رهبرى سید نورالدین شیرازى در آمد. در آن سالها مبارزهاى سخت را علیه فرق منحرف صوفیه، بابیه و بهائیه شروع کرد که در اثر آن تنها در سروستان 80 نفر به دین اسلام گرویدند و تا 1325 ش عضو این حزب بود. پس از مرگ آیتاللّه بروجردى وى اولین کسى بود که مرجعیت و زعامیت سیاسى و دینى امام خمینى (ره) را مطرح کرد. در فاصله 1342 تا 1357 بارها دستگیر و به زندان افتاد و سالهاى طولانى را در زندانهاى رژیم سپرى کرد و یا در شهرهای فیروزآباد، کاشمر، سردشت و جیرفت تبعید بود. بیشتر اعلامیههایى که در فاصله 42 تا 57 به اسم حوزه علمیه قم منتشر گشت به وسیله ایشان نوشته شد. پس از پیروزى انقلاب اسلامى نماینده حضرت امام (ره) در استان فارس و نماینده مردم این استان در مجلس خبرگان قانون اساسى بود. همچنین از طرف امام به عنوان عضو فقهاى شوراى نگهبان منصوب شد در 16 فروردین 1360 توسط گروه فرقان مورد سوءقصد قرار گرفت و خوشبختانه جان سالم بدر برد. اما در 17 اسفند همان سال هنگامى که براى شرکت در جلسه شوراى نگهبان از شیراز عازم تهران بود دچار سانحه مشکوک رانندگى گردید و به لقاءالله پیوست. وى صاحب آثار و تألیفاتى نیز بود. از جمله 16 جلد تعلیقات بر وسائلالشیعه و نیز تعلیقات بر وسائلالشیعه و نیز تعلیقات بر بحارالانوار و غیره....
رک: یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب شانزدهم، آیتالله حاج شیخ عبدالکریم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی، 1379
منبع:
کتاب
پایگاههای انقلاب اسلامی، مساجد استان قزوین به روایت اسناد ساواک صفحه 440