شیخ نوراللّه1 براى این که شیخالاسلام را به جاى دولتآبادى2 بگذارد، انواع هرزگى را مىکند.
متن سند:
کشف تلگراف: حکمران اصفهان شیروخورشید نمره اندیکاتر: استخبارات 4315
تاریخ اصل تلگراف: 5 وزارت جنگ تاریخ کشف 7 برج جدى 132
مقام منیع وزارت جلیله جنگ دامت شوکته
شیخ نوراللّه1 براى این که شیخالاسلام را به جاى دولتآبادى2 بگذارد، انواع هرزگى را مىکند. احکام پوسیده سابق را که مبنى بر تکفیر دولتآبادى است بدست آورده [و] با علماى بىتدین هم قسم شده [و] به امضاى آنها رسانیده که به قم نزد علماى عتبات بفرستند. آنها نیز حکم تکفیر دولتآبادى را صادر نمایند. لازم است امر فرمایید خود دولتآبادى دو سه روزه به (قم رفته) اسلامیّت خود را به لعنت نمودن بر این علماى سوء، نزد آنها محرز نموده، جلوگیرى از فساد نماید.
نمره 8663
(انصارى)
[مهر]: اداره ارکان حرب کل قشون ـ شعبه استخبارات 13
[حاشیه]: فرمودند ابلاغ داده شده، ضبط شود. امضا
توضیحات سند:
1. حاج آقا نوراللّه اصفهانى (1278 ق ـ 1306 ش) فرزند شیخ محمدباقر آقا نجفى شاهى، روحانى نامدار اصفهان، با جنبش تنباکو وارد فعالیتهاى سیاسى شد. با مشروطهخواهان همراهى کرد و با نفوذ سیاسى و اقتصادى بیگانگان مخصوصا روس و انگلیس به شدت مبارزه کرد. با شروع جنگ اول جهانى، کمیته دفاع ملى اصفهان را با هدف مقابله با اشغالگران بیگانه تشکیل داد و از دولت موقت ملى نظامالسلطنه مافى حمایت نمود. پس از طرح قانون نظام اجبارى سربازى در 1306 ش. وى در رأس یک صد نفر از علما و طلاب اصفهان به نشانه اعتراض به این قانون به قم مهاجرت کردند و از تمامى مجتهدان و روحانیان ایران خواستند تا به آنان بپیوندند. روز به روز بر تعداد مهاجران افزوده مىشد. مدتها تبادل تلگراف و نامه بین دولتیان و مهاجران ادامه داشت، تا کار به مذاکره کشید و سرانجام مهاجران پیشنهادى را در قالب5 ماده به دولت دادند که مورد موافقت قرار گرفت. این پیشنهاد به صورت لایحه از سوى دولت به مجلس ارائه گردید. اما قبل از تصویب آن، حاج آقا نوراللّه به طور ناگهانى و به طرز مشکوکى در چهارم دى ماه درگذشت. (صفایى، ده نفر پیشتاز، ص 167 ـ 140 ؛ نجفى. اندیشه سیاسى و تاریخ نهضت بیدارگرانه حاج آقا نوراللّه اصفهانى)
2. یحیى دولتآبادى (1279 ق ـ 1318 ش)، روحانى، سیاستمدار، نماینده اصفهان در پنجمین دوره مجلس شوراى ملى [بود.]، او در این دوره بطور محتاط و محافظهکارانه با سردار سپه، جمهورى و انتقال سلطنت مخالفت کرد. در جلسه 9 آبان 1304 به ماده واحده خلع قاجاریه رأى منفى داد و در مخالفت با ماده مذکور در مجلس نطق کرد ولى نطق او نسبت به دیگر مخالفان ملایم بود. دولتآبادى بعد از پایان دوره پنجم از سیاست کناره گرفت. در برخى از منابع به بهایى بودن وى اشاره شده است (دولتآبادى، حیات یحیى، ج 1، 2، 3 و 4 ؛ بهار، تاریخ مختصر احزاب سیاسى. ج 2).
منبع:
کتاب
انتخابات مجلس پنجم به روایت اسناد (جلد اول) صفحه 75