تاریخ سند: 10 مرداد 1349
گزارش خبر موضوع تشریف فرمائی اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر
متن سند:
ساعت ده و هفت دقیقه روز 6 /5 /49 شاهنشاه آریامهر بمراکز
آموزش نیروی دریائی شمال تشریف فرما و در ساعت 1230 همانروز
پس از بازدید قسمتهای مختلف مرکز آموزش پهلوی را ترک فرمودند
ضمنا اهالی پهلوی از اینکه اقامت معظم اله در این شهرستان طولانی
نگردیده ناراحت بنحویکه تعدادی از آنان اظهار نموده اند:
«مگر ما ملت ایران نیستیم؟ مگر اعلیحضرت شاه ما نیست؟ چرا مقامات
دولتی نگذاشتند قبلاً در این شهرستان مراسم چراغانی انجام گیرد و چرا
بخواسته های مردم بعرض ملوکانه نرسید اگرشاهنشاه خاطره بدی
ازبعضی مردم پهلوی دارند تمام مردم بیک صورت نیستند ضمنا مگر شهر
پهلوی نباید آباد شود و چرابعضی ازمقامات دولتی برای حفظ مقام ریاست
خود گزارشهای دروغ بعرض ملوکانه رسانیده اند.
شاه ما پس از بازدید
ارتش حتی حاضر نشد تا یک دقیقه در میان مردم بیچاره باشند تا از
دلهای این ملت باخبر گردند و آیا این ملت حق ندارد پس از سالها شاه
خود را زیارت کند».
نظریه یکشنبه: تشریف فرمائی ملوکانه باین شهرستان منحصرا بازدید
از مراکز آموزشی بوده و برنامه دیگری که جنبه اجتماعی داشته باشد در
نظر گرفته نشده بود لکن از مدتها قبل بین اهالی شایع که معظم اله به
پهلوی تشریف فرما و از نزدیک غازیان و پهلوی را مورد بازدید قرار
خواهند داد و چون برنامه تشریف فرمائی مغایر پیش بینی و شایعات
موجوده بود از اینجهت سه یا چهار ماه انتظار اهالی بنحو فوق نتیجه
بخشید.
دادفر
توضیحات سند:
* امیر اسدالله علم در
خاطرات خویش
می نویسد: امروز
(13 /3 /49) از درگذشت
آیت الله حکیم با خبر
شدیم، یکی از رهبران
بزرگ شیعه ساکن عراق
جزئیات مراسم عزاداری
را بررسی کردیم، آیا لزومی
به شرکت شاه هست؟...
پیامهای تسلیت شاه در
مرگ آیات عظام همیشه
اشاره مشخصی به جانشین
مورد نظرش داشته است
سنت خوبی است که
عموما پذیرفته می شود و
توجه بسیاری را جلب
می کند.
در این مورد شاه به
من دستور داد تا تلگرام را
به آیت الله شریعتمداری
در قم بفرستم مجبور شدم
یاد آوری کنم که ایشان
بعنوان یک روحانی از
محبوبیت زیادی در میان
مردم برخوردار نیست آیت
الله خوانساری بیشترین
محبوبیت را داراست.
سرانجام شاه دستور داد
دو نسخه از تلگراف تهیه
کنم یکی را برای
شریعتمداری و دیگری
برای خوانساری بفرستم.
منبع:
کتاب
انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان گیلان، کتاب 1 صفحه 175