صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد

تاریخ سند: 16 اردیبهشت 1353


متن سند:

به : دوم 213 از : نمایندگی لبنان شماره : 356 و 357 1ـ دومین تظاهرات سیاسی که به ابتکار و دعوت سید موسی صدر روز گذشته در صور برگزار گردید بدون برخورد با حادثه قابل ذکری پایان یافت و در این تظاهرات که طبق اظهار محافل موافق سید موسی صدر بین 70 الی 80 هزار نفر شرکت داشتند عده زیادی به انواع اسلحه از جمله بازوکا و مسلسل سنگین مسلح بودند و در سراسر طول سخنرانی موسی صدر تیراندازی و انفجار دینامیت ادامه داشت.
2ـ سید موسی صدر طی بیانات خود مجددا دولت و عناصری را که مانند خفاش در تاریکی فعالیت می کنند و مشکلاتی را به وجود می آورند و از ظهور در روشنایی واهمه دارند مورد حمله قرار داد نامبرده موضوع منطقه جنوب و طبقات مردم و فرار زمامداران را از مسئولیتهای خود مطرح ساخت و گفت: ما خواهان نجات وطن از هیأت حاکمه هستیم و در این راه عقب نشینی برای ما مفهومی ندارد و چنان چه خواسته های ما محقق نیابد، تظاهرات مشابهی در بیروت برگزار خواهیم نمود.
3ـ علیرغم پاره ای کارشکنی های طرفداران کامل اسعد که به علت آن از چند روز قبل، بیم تصادماتی بین مؤیدین دو گروه می رفت، این تظاهرات بدون وقوع حادثه قابل ذکری به پایان رسید.
4ـ مطبوعات طرفداران عراق و لیبی روزنامه های دست چپی همصدا با دیگر مطبوعات دست راستی طرفدار موسی صدر خبرهای مربوط به تظاهرات روز گذشته را با نظر مساعد و تفصیل انتشار داده اند نظریه : اولین تظاهرات در شرایط مشابهی در حدود 40 روز قبل در بعلبک برگزار شده بود.
رئیس نمایندگی لبنان محترما به عرض می رساند ملاحظه شد...
.
18 /2 /53

توضیحات سند:

1ـ با توجه به نقش و اهمیت حرکت فوق در مقدمه کتاب به آن اشاره گردید و در اینجا با عنایت به اینکه شهید چمران از گردانندگان و مجریان اصلی تظاهرات بعلبک و صور بوده و از نزدیک شاهد جرایانات بوده اند، جریانات ایشان شنیدنی است، لازم به توضیح است که تظاهرات صور بعد از تظاهرات بعلبک و در راستای اهداف آن برگزار گردید بعد از تظاهرات بعلبک هیئت حاکمه لبنان یک هیئت هفت نفری را معین کرد که درباره خواسته های شیعیان مطالعه کند.
این هیئت هفت نفری که همه از افسران عالی رتبه بودند، خواسته های شیعیان را مطالعه کردند و به این نتیجه رسیدند که همه آنها حق است و باید برآورده شود.
اما دولت لبنان نمی خواست تسلیم شود، بنابراین ابا کرد، و امام موسی صدر برای آن که قدرت دیگری نشان دهد، تظاهرات مسلحانه دیگری در جنوب لبنان در شهر «صور» به پا کرد که تا مرزهای اسرائیل فاصله کمی دارد.
نظام سعی کرد که با مرور زمان اثرات تظاهرات بعلبک را از یاد ببرد و بخصوص بین شیعیان تفرقه بیاندازد.
«کامل الاسعد»، ...
دست نشانده نظام فئودالی، به مبارزه علنی با امام موسی صدر برخاست...
و با مصاحبه های تلویزیونی خواست نشان دهد که مبارزه بر سر اختلاف بین امام موسی صدر و علمای شیعه است، تا لبه تیز حمله شیعیان، از دولت و نظام لبنان متوجه داخل طایفه شیعه گشته، و قوای نیروهای آزادیخواه و عدالت طلب، صرف اصطکاکهای داخلی گردد.
اما امام موسی صدر با واقع بینی و بلندنظری به هیچ وجه به حملات «کامل اسعد» جواب نداد و رسما اعلام کرد که بین بزرگان شیعه اختلافی وجود ندارد و مبارزه ما فقط با هیئت حاکمه، برای تحقق عدالت اجتماعی برای همه محرومین است.
ولی «کامل اسعد» و نظام دست بردار نبودند.
بخصوص برای بی اثر کردن تظاهرات بعلبک گفتند، حساب بعلبک با طایفه شیعه جداست، بعلبک از قدیم دوستدار امام موسی بوده است، ولی جنوب لبنان که شامل اکثریت شیعیان است، طرفدار بی چون و چرای «کامل اسعد» و لذا مخالف امام موسی هستند.
بر حسب این ادعا دولت لبنان به ریاست جمهوری «سلیمان فرنجیه» که آدمی بود ...
ضد آقای صدر و شیعیان از تسلیم در برابر درخواستهای امام موسی سرباز می زد.
تظاهرات صور برای جوابگویی به ادعای بی جای «کامل اسعد» و جلوگیری از سوءاستفاده دولت از این ادعا، امام موسی صدر اعلام تظاهرات عمومی در «صور»، شهر بزرگ جنوب لبنان را نمود.
«صور «تا مرزهای اسرائیل حدود چهل کیلومتر فاصله دارد.
مردم جنوب لبنان که همیشه مورد هجوم و ظلم و ستم بوده و از نظر روحی ضعیف بودند، لذا می ترسیدند اما در چنین محلی در جنوب لبنان یکصد و پنجاه هزار نفر در تظاهرات شرکت کردند.
[5 /5 /1974 ]البته همه جنوب لبنان ـ 000 /400 نفر جمعیت دارد از ـ 000 /400 نفر جمعیت، یکصد و پنجاه هزار مرد در این تظاهرات شرکت کردند.
به عبارت دیگر همه مردان کوچک و بزرگ به این تظاهرات آمدند، و در آنجا نیز قسم یاد کردند که تا آخرین قطره خون خود برای احقاق حقوق از دست رفته شیعیان بجنگند، مبارزه کنند.
هیئت حاکمه لبنان برای آن که مردم به تظاهرات نروند، همه راهها و جاده ها را میخ ریخت، میخهای بزرگ.
عده زیادی که می خواستند خود را به این تظاهرات برسانند، مجبور بودند که از روز قبل، یا از شب قبل خود را به شهر «صور» برسانند.
اما تمام ماشینهای آنها در راه پنچر می شد و می ماندند.
خود من از همان مدرسه «جبل عامل»، یکی از تراکتورهای کشاورزی را که تراکتور بزرگی بود آوردم، و درختهای بزرگ، با شاخه های درختان را مثل دو شاخه از دو طرف تراکتور بستیم، تا مثل جاروب روی زمین را پاک کند، تراکتورها را فرستادیم تا این راهها را تمیز کنند و مردم بتوانند به شهر «صور» بیآیند.
من خوب می دانستم، هنگامی که تراکتور ما مشغول نظافت جاده ها می شود، ارتش لبنان جلوی آن را خواهد گرفت، بنابراین دو نفر بعلبکی در داخل تراکتور مخفی کردم، آنان با لباس مخصوص خود و کلاشینکف در داخل تراکتور نشسته بودند.
تراکتور هنگامی که جاروب می کرد و می رفت، به یک گروه سربازان برخورد کرد.
افسر آنها آمد و به راننده تراکتور با پرخاش گفت، تو کیستی، گفت من دانشجوی «مدرسه جبل عامل» هستم.
به او فحش داد، اهانت کرد که تو چه حقی داری که این میخها را پاک می کنی؟ آنقدر اهانت کرد تا دو بعلبکی که در پشت نشسته بودند، بلند شدند و کلاشینکف خود را آماده کردند و گفتند، اگر یک لحظه در اینجا بمانی تو را و همه افراد شما را تکه تکه خواهیم کرد.
فورا همین افسر سلام نظامی داد و گفت، معذرت می خواهم شما را نشناخته بودم.
ما را ببخشید، سربازان را برداشت و همه گریختند.
زیرا می دانستند که با بعلبکی نمی توانند درگیر شوند، همانجا فورا کشته خواهند شد.
این چنین بود مبارزه های وحشتناکی که در لبنان به وقوع می پیوست و جوانان این چنین از جان گذشته و فدایی بودند که می توانستند این برنامه ها را پیاده کنند و هم اکنون نیز، اگر در بیروت می بینید که در مقابل مزدوران عراقی و قدرتهای دیگر ایستاده اند و می جنگند، یک چنین جوانانی هستند که از مرگ نمی ترسند و شهادت برای آنها افتخار است.
مزدوران «کامل اسعد» در تمام شهرهای جنوب ایجاد ترس و وحشت کردند، به این ترتیب که روز تظاهرات نیروهای «اسعدی» مسلحانه حمله خواهند کرد و خون ریزی خواهد شد.
هر کسی به تظاهرات برود جانش در خطر است! نیروهای ارتشی نیز با تاکتیک های خود در جنوب و مانورهای مخصوص و ایجاد حاجز [راهبندان] در نقاط مختلف، به انتشار و تقویت پروپاگاندهای اسعدیها کمک کمک کردند.
به علاوه مزدوران مسلحی اجیر شدند، تا به دوستداران امام موسی حمله کنند.
یکی از این مزدوران «محمد حیدر» یک تروریست حرفه ای بود ـ قاتلی که سالها در زندان به سر می برد و رژیم برای همین امر او را با سلام و صلوات آزاد کرد و با پول زیاد و اسلحه فراوان و مسلحین خودفروخته به جان مردم انداخت.
آنان هر ماشینی را که حامل عکس امام موسی صدر بود، به مسلسل بستند و عده زیادی را مجروح کردند.
امام موسی صدر برای آن که بهانه ای به دست رژیم ندهد، دستور داد که به هیچ وجه در مقابل ماجراجویان مقاومتی نشود، و چه نیکو بود صبر و قدرت نفس کسانی که مورد هجوم قرار گرفتند و حتی مجروح شدند، ولی درگیری و زدوخورد به وجود نیاوردند و هیچ بهانه ای به دست رژیم ندادند.
روز تظاهرات...
فرا رسید، هزارها مردم، دسته دسته بر ماشین و تراکتور و الاغ، سواره و پیاده رهسپار «صور» بودند تا وفاداری خود را علیرغم تمام توطئه ها، به رهبر «حرکت» نشان دهند ـ صحرای محشری بود ـ ارتش و نیروهای ارتجاعی در مقابل سیل جمعیت مجبور به سکوت شدند و بیش از 000 /150 نفر در صور گرد آمدند.
امام موسی «به خفاشان شب» حمله کرد و تزویرها و خدعه های مزدوران را برملا ساخت و طایفه [شیعه] را دعوت به وحدت کرد، و مردم با او قسم یاد کردند که تا آخرین قطره خون در راه تحقق عدالت اجتماعی و آزادی از استثمار و دفاع از لبنان در مقابل دشمن خارجی بکوشند و از هیچ نوع فداکاری در این راه دریغ نکنند.
به هر حال تظاهرات بزرگ دوم نیز عملی شد و هیئت حاکمه لبنان به این نتیجه رسید که در مقابل سازمان شیعیان و محرومین، ضعیف است و نمی توان به تنهایی عملی انجام دهد.

منبع:

کتاب امام موسی صدر به روایت اسناد ساواک - جلد دوم صفحه 180

صفحه قبل برو به صفحه
صفحه بعد
کلیه حقوق این پایگاه برای مرکز بررسی اسناد تاریخی محفوظ است. استفاده از مطالب سایت با ذکر منبع بلامانع است.