تاریخ سند: 25 فروردین 1331
متن سند:
به عرض برسد به فرموده مهدی کیمرام عضو شورای عالی کمیته مرکزی حزب توده و عضو هیئت مدیره شورای مرکزی اتحادیه کارگران ایران و مسئول کمیته صنف کفاشان تهران تحقیقات نموده بشرح زیر است : مهدی کیمرام از همکاران حزب کمونیست که در 1308 به توسط [حیدر] عموقلی تشکیل شده عضویت داشته و در سال 1309 از طرف شهربانی بازداشت و محکوم به اعدام شده و از طرف شاه سابق یک درجه عفو دادند و 1314 به عفو از زندان آزاد شد پس از اینکه از زندان آزاد شد ایشان و زنش رابط سفارت شوروی و 53 نفر بود و در سال 1316 مجددا به اتفاق اردشیر آوانسیان دکتر سلام اله جاوید و پیشه وری دستگیر و زندانی شده و در زندان ملحق به 53 نفر شدند پس از ورود ارتش شوروی به تهران از زندان آزاد و یکی از موسسین شورای متحده مرکزی و حزب توده در تهران بوده در نخستین کنگره عضو کنگره و در کنگره با عضویت شورای متحده مرکزی و هیئت متحده مرکزی انتخاب شده در دومین کنگره عضویت داشته در سومین کنگره که تقریبا یک ماه و نیم پیش تشکیل شد به عضویت شورای عالی کمیته مرکزی انتخاب شد که بالاترین مقام حزبی می باشد و در قیام مازندران رابط کمیته مرکزی و کمیته ایالتی مازندران و جبهه زیراب بود که حتی در موقع قیام مازندران عسکر زبرآدمی خیاط که در اینجا محکوم به اعدام شده از طرف کمیته مرکزی که به موقع زبرآدمی...و برای اجرای دستور کمیته مرکزی در ورامین از طرف قوه مرکزی تفتیش و مدرک فوق از جیب کیمرام در آمده و در کتاب سفیدی که وزارت کار منتشر کرده عین این سند کلیشه و چاپ شده مهدی کیمرام و زنش عضو کمیته مرکزی تشکیلات زنان محترم کیمرام دختر بزرگش عضو کمیته مرکزی تشکیلات زنان دختر کوچکش عضو کمیته مرکزی سازمان جوانان پسر کوچکش منوچهر کیمرام عضو کمیته مرکزی سازمان جوانان مصطفی کیمرام پسر بزرگش عضو سازمان مرکزی راه آهن و مسئول کمیته خط شینه از قزوین تا ورامین و کارمند وزارت راه و از طرف کمیته مرکزی حزب توده مصطفی کیمرام ماموریت دارد خود را با سازمانهایی که ضد حزب توده تشکیل می شده نزدیک شده و نقشه آن سازمان را به عرض کمیته برساند که کمیته مرکزی از آن نقشه جلوگیری نماید و حتی بدوائر [ناخوانا] پس از 15 بهمن که حزب توده غیرقانونی شد منزل خودش که اول خیابان لاله زار بود تخلیه کرده زن و بچه اش را فرستاده سه راه طرشت و خودش هم به نام اینکه هر روز مسئولین اتحادیه های کارگران و افراد حزب توده به منزل او مراجعه می کند و دستورهای لازمه را می گیرند و می روند.